سه شنبه / ۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ / ۰۹:۳۳
سرویس : کشت و صنعت، باغداری ، گیاهان خوراکی و پروتئین سویا
کد خبر : ۴۷۱۹۹
گزارشگر : ۱۰۰۶
سرویس کشت و صنعت، باغداری ، گیاهان خوراکی و پروتئین سویا
منصور انصاری دبیر و مدیر مجله دامپروران

عدم تقارن بایسته دیدگاهی میان مجلس و دولت در مبانی کشاورزی

ابتدا در توضیح مفهوم این تیتر باید گفت که الزاماً و همیشه تمایز و تفاوت دیدگاه میان مجلس و دولت امری طبیعی و حتما سازنده و در وجه مثبت تاثیرگذار است، زیرا گرچه این دو لامحاله و در تحلیل نهایی نماینده مردم و منتخب آنان هستند ولی از منظر قبول مسئولیت‎ها و شرح وظایف، جایگاه‎های متفاوت و متمایز دارند.

ابتدا در توضیح مفهوم این تیتر باید گفت که الزاماً و همیشه تمایز و تفاوت دیدگاه میان مجلس و دولت امری طبیعی و حتما سازنده و در وجه مثبت تاثیرگذار است، زیرا گرچه این دو لامحاله و در تحلیل نهایی نماینده مردم و منتخب آنان هستند ولی از منظر قبول مسئولیت‎ها و شرح وظایف، جایگاه‎های متفاوت و متمایز دارند، در واقع مجلس ناظر بر دولت است و دولت پاسخگو به مجلس، چون این احتمال وجود داشته و دارد که دولت نماینده یک جناح و نحله فکری خاص بوده حال آنکه مجلس، الزاماً می‎بایست نماینده طیف گسترده‎تری از مردم و جناح‎های سیاسی باشد. دوم اینکه رابطه دولت با مردم بعد از انتخابات و تشکیل و انتصاب، غیرمستقیم و از طریق تشکل‎ها، سندیکاها و یا نهادهایی است که تثبیت شده‎اند اما مجلس می‎تواند نماینده مستقیم، سر صحنه و یا اصطلاحاً آنلاین مردم باشد، ثالثاً دولت در مضمون و محتوا در قالب بودجه‎ای واحد و یکساله و یا برنامه‎های تدوینی پنج ساله عمل می‎کند در حالی که مجلس از طریق شنیدن صدای روزانه مردم، مطالبه محور و خواستار رفع کمبودها و پاسخگویی به اعتراضات است و در عین حال قوانین، مقررات و دستورالعمل‎های اجرایی برای دولت و کشور را مصوب می‎کند. اما بحث این نوشته بیان این مفاهیم نیست، تقریباً همگان این مضامین را کم و بیش می‎دانند و قبول می‎کنند، "بحث، تضاد دیدگاه در مورد مبانی کشاورزی میان کمیسیون کشاورزی به عنوان جزئی از مجلس و وزارت جهادکشاورزی دولت یازدهم است". یکی از " اَشَن دره" می‎گوید دیگری از "مَشَن دره" اینکه مجلس و نمایندگان آن ماهیتاً چه سمت و سویی دارند و بعضاً چگونه فکر می‎کنند بحثی است مطول، مفصل و خارج از این مختصر، اما جستجوی جایگاه بایسته کمیسیون کشاورزی مجلس در حوزه مسائل نظری بخش کشاورزی ضروری است، زیرا موضوع شرح و بسط تفاوت دیدگاه این نهاد با وزارت جهادکشاورزی در میان است. واقعیت این است که این کمیسیون ضعیفترین کمیسیون مجلس است حتی اگر افراد قدرتمند و تاثیرگذاری چون مهندس عباس رجائی و یا ناصر صالحی نسب و یونس اسدی در آن باشند، گفته می‎شود اکثریت اعضای آن به انتخاب خود عضو این کمیسیون نشده‎اند بلکه وقتی همه اعضای کمیسیون‎های دیگر که از طریق لابی مشخص می‎شوند به آن کمیسیون‎ها راه یافتند آنگاه عده‎ای از نمایندگان بی کمیسیون به کمیسیون کشاورزی و منابع طبیعی هدایت می‎شوند، حال اعضای چنین نهادی وارد صحنه رسانهها  شده و الزاماً در مورد مبانی کشاورزی کشور اظهار نظر می‎کنند، منهای تعداد محدودی از اعضای این کمیسیون که مفهیم کلی و نظریه‎های مختلف کشاورزی مدرن را از طریق رسانه‎های تخصصی مرتبط یا گزارش‎های پژوهشی در سطح کشور یا عرصه جهانی مطالعه و رصد می‎کنند، آنچه که سایر اعضاء می‎گویند تفاوت ماهیتی با دیدگاه‎های نظریه‎پردازان کشاورزی در دولت یا مراکز علمی و آکادمیک دارد. چه بسا اینان در چارچوب راهبردهایی که خود تعریف می‎کنند و به گمانشان درست است، سخن به راستی می‎گویند و لذا آنچه که سایرین اظهار می‎کنند را به زیان مصالح و منافع ملی کشور می‎دانند ولی تفاوت و تضاد دیدگاه میان این دو یا سه نهاد در حوزه مبانی اصلی کشاورزی مسألهساز و موجب ایجاد بحران در تصمیمگیری و اجرا می‎شود، این تمایز و تفاوت با آنچه که در حوزه جایگاه دو نهاد مجلس و دولت گفته شد فرق بسیار دارد، طبیعی است که مجلس، دولت را مورد پرسش، مؤاخذه، انتقاد و نهایتاً استیضاح قرار دهد که چرا در مورد این یا آن تصمیم کشاورزی به این یا آن شیوه ناصواب عمل کرده است ولی اینکه یک نماینده عضو کمیسیون کشاورزی مجلس بگوید که راه نجات مملکت گسترش کشاورزی معیشتی و تکیه بر روستائیان است و دولت بگوید در کشاورزی اقتصادی و بهبود بهره‎وری است، یکی بگوید در محاصره آب و غذا قرار داریم و دیگری بگوید ما در بدترین شرایط تحریم، 7 میلیون تن گندم وارد کردیم و اتفاقی هم نیفتاد، یکی بگوید باید از تکنولوژیهای مدرن برای کاشت، داشت و برداشت موجود در صحنه جهانی استفاده کنیم و راندمان بهره‎وری آب را به هر طریق به 60 درصد افزایش دهیم و دیگری بگوید نیازی به این دنگ و فنگ‎های ذلت بار و دست دراز کردن به سوی دشمن نیست، یکی بگوید باید همین محدوده 8 میلیون هکتار زمین آبی را با استفاده از دانش و تکنولوژ‎ی و با اتکا به مزیت محوری و کشاورزی اقتصادی اداره کنیم و دیگری بگوید 16 میلیون هکتارزمین قابل استفاده داریم و با همین امکانات باید این سطح را زیر کشت ببریم و موضوع کمبود آب بحثی جدی نیست، یکی بگوید تولید فرا سرزمینی را گسترش دهیم و دیگری بگوید نه، نیازی نیست و دهها سرفصل و مبانی دیگر که مورد اختلاف و تناقض در موضع‎گیری است؛ حتماً مسئله ساز است.

لذا باید طی جلسات مباحثه، گفتگو، آموزش و ترویج که هر کدام از این دو نهاد می‎توانند برای دیگری بگذارند، یکی تولید را با مبانی سیاسی و ایدئولوژیک توضیح بدهد و دیگری مبانی را براساس اقتصاد و تولید ملی، بازار و بازرگانی و رقابت‎های قیمتی و فارغ از مناقشات سیاسی و با عنایت به تجارب جهانی و تکنولوژی روز، این مفاهمه دو جانبه باید انجام شود تا مگر سمت و سوی کلی تولید در میان دیدگاه‎های متفاوت با کمترین موانع و اصطکاک‎هایی از این دست طی طریق نماید.

(سه شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۳) ۰۹:۳۳

پست الکترونیک را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید


خبر 1

خبر برگزیده

بازار ارز

سرویس نمایشگاه و همایش‌ها