آب مایه حیات است. برای امنیت غذایی و تغذیه ضروری است زیرا برای تولید مواد غذایی (شیلات، محصولات کشاورزی و دام)، فرآوری مواد غذایی، تبدیل و تهیه آن ضروری است، منبع حیات اکوسیستمها از جمله جنگلها، دریاچهها و تالابهاست.
آب برای آشامیدن و بهداشت و سلامت لازم است، آب برای انرژی، صنعت و سایر بخشهای اقتصادی نیز مهم است و در یک کلام میتوان گفت توسعه پایدار اتفاق نمیافتد مگر آب و دسترسی به آب وجود داشته باشد.
از طرف دیگر آمارها نشان میدهد که علیرغم همه تلاشها و کوششهای جهانی برای رفع گرسنگی در جهان، هنوز جمیعتی از جهان در ناامنی غذایی و گرسنگی قرار دارند و بر اساس گزارش «وضعیت ناامنی غذا در جهان در سال ۲۰۱۹»، بیش از ۸۲۰ میلیون نفر در گروه «ناامنی غذایی» طبقهبندی شدهاند و دست کم ۱۵۵ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ به دلیل درگیری و جنگ، حوادث شدید جوی و شوکهای اقتصادی مرتبط با کووید-۱۹ با بحران ناامنی غذایی روبرو شدند.
این وضعیت در شرایطی است که پیشبینی میشود جمعیت جهان از ۶٫۹ میلیارد نفر در سال ۲۰۱۰ به ۸/۳ میلیارد نفر در سال ۲۰۳۰ و به ۹/۱ میلیارد نفر در سال ۲۰۵۰ افزایش یابد و تا سال ۲۰۳۰ ، تقاضای مواد غذایی ۵۰ درصد (۷۰ درصد تا سال ۲۰۵۰) افزایش یابد. چالش اصلی پیش روی جهان تهیه غذا و دسترسی به آن برای جمعیت در حال رشد و جمعیت درگیر با ناامنی غذایی است.
بر اساس گزارش «وضعیت ناامنی غذا در جهان در سال ۲۰۱۹»، بیش از ۸۲۰ میلیون نفر در گروه «ناامنی غذایی» طبقهبندی شدهاند و دست کم ۱۵۵ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ به دلیل درگیری و جنگ، حوادث شدید جوی و شوکهای اقتصادی مرتبط با کووید-۱۹ به این آمار اضافه شدهاند.
معضل آب و تهیه غذا
برای تولید غذا به آب نیاز است. بهعنوان مثال تولید یک کیلو برنج به حدود ۳۵۰۰ لیتر آب، یک کیلو گوشت گاو حدود ۱۵۰۰۰ لیتر و یک فنجان قهوه حدود ۱۴۰ لیتر آب نیاز دارد. زراعت آبی ۲۰ درصد از کل زمینهای زیر کشت جهان را به خود اختصاص داده و ۴۰ درصد از کل مواد غذایی تولید شده در جهان را تامین میکند.
زراعت آبی به طور متوسط حداقل دو برابر محصول دیم در واحد سطح تولید میکند و از این رو امکان افزایش تولید و تنوعبخشی به محصولات تولیدی بیشتر را فراهم میسازد. بنابراین تولید بیشتر غذا یعنی افزایش مصرف آب.
در حال حاضر، ۷۰ درصد از کل برداشت آبهای شیرین در سطح جهان کشاورزی مربوط به بخش کشاورزی است (بانک جهانی). با توجه به رشد جمعیت، شهرنشینی و تغییرات آب و هوایی، انتظار میرود رقابت برای منابع آب افزایش یابد.
در دسترس بودن آب – که عمدتا برای تولید مواد غذایی استفاده میشود – یک چالش بزرگ است، که به دلیل خشکسالیهای مرتبط با تغییرات آب و هوایی دشوارتر شده است. از سوی دیگر مشکل فرونشست زمین به دلیل خشکسالی بسیار جدی است و میتواند سرزمین را از شرایط زیستی خارج کند و تولید غذا (دسترسی به غذا به عنوان یکی از ابعاد امنیت غذایی) را با چالش بیشتر روبرو کند.
اما مشکل از جایی آغاز میشود که همزمان با افزایش تقاضا برای غذا، میزان آب شیرین کاهش یافته است. پیشبینیها میگوید در سال ۲۰۵۰ دسترسی به آب شیرین در کشورهای خاور نزدیک و آفریقای شمالی ۵۰ درصد کاهش یابد.
این نکته نیز قابل توجه است که با تولید و عرضه کمتر غذا و افزایش تقاضا، قیمت مواد غذایی افرایش و امنیت غذایی از منظر دسترسی اقتصادی به غذا را نیز با مشکل مواجه کند.
بهعنوان نمونه در سال ۲۰۰۸، افزایش قیمت مواد غذایی ۱۱۰ میلیون نفر را به سمت فقر سوق داده و ۴۴ میلیون نفر دیگر را به افراد فقیر اضافه کرده است. در کشورهای در حال توسعه، افزایش قیمت مواد غذایی تهدید عمدهای برای امنیت غذایی است. به ویژه به این دلیل که مردم ۵۰ تا ۸۰ درصد از درآمد خود را صرف غذا میکنند.
بحران آب در ایران
در ایران خشکسالی و عواقب آن تهدیدی برای امنیت غذایی مردم کشور است. از سال ۷۴ دوره طولانی خشکسالی در ایران آغاز شده است. افزایش بارشها در سال ۹۸ برخی اقلیمشناسان را به این نتیجه رسانده بود که دوره خشکسالی در ایران رو به پایان است اما کاهش چشمگیر بارشها در سالجاری موجب شده خشکسالی بار دیگر مطرح شود.
به گزارش مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی، از مهرماه تاکنون در کشور بهطور میانگین، حدود ۱۰۰ میلیمتر بارش رخ داده که این میزان نسبت به میانگین بلندمدت ایران حدود ۳۴ درصد کمتر است. براساس این گزارش، میزان بارشها در تمامی استانهای کشور کمتر از حد نرمال است و ۵ استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان و خراسان رضوی با کمبارشی شدید مواجهاند.
خشکسالی و کم بارشی بر کاهش سطح زیرکشت و عملکرد محصولات به خصوص محصولات دیم، شیوع آفات گیاهی، غیرقابل برداشت شدن محصول، بیماری درختان و هجوم حشرات، آتشسوزی جنگلها، تخریب حاصلخیزی جنگل، نشست زمین اثر نامطلوبی دارد.
بسیاری از مطالعات نشان میدهد که خشکسالی و کمبارشی بر کاهش عملکرد محصول تاثیرگذار است. در تحقیقی که سال ۲۰۱۶ انجام شده اعلام شد که با تغییر در الگوی بارش، احتمال کاهش غذای جهانی به میزان ۱۰ درصد در سال ۲۰۳۰ و بیشتر از ۲۰ درصد در سال ۲۰۵۰ وجود دارد. از طرف دیگر پیشبینی میشود به دلیل تغییر در الگوی بارش، قیمت غذا در جهان بین ۳ تا ۸۴ درصد در سال ۲۰۵۰ افزایش یابد.
مطالعه نصابیان و همکاران (۱۳۸۳) نشان داد که گندم آبی، سیبزمینی، شلتوک، پنبه آبی، ذرت دانهای و جو آبی به ترتیب استانهای لرستان، فارس، زنجان، کرمانشاه و خراسان بیشترین واکنش عملکرد در مقابل افزایش یک درجه سانتی گراد گرما داشتهاند.
احمدیفرد و همکاران (۱۳۹۸) نشان دادند که رابطه مثبت بین خشکسالی و تولید و عملکرد محصول در اراضی دیم برای گندم، جو، نخود سفید، نخود سیاه (لپه) و عدس وجود دارد. همه این مطالعات بر این نکته تاکید دارند که خشکسالی و کمبارشی بر دسترسی فیزیکی و اقتصادی مولفههای امنیت غذایی تاثیر منفی دارد.
پیشبینی میشود به دلیل تغییر در الگوی بارش، قیمت غذا در جهان بین ۳ تا ۸۴ درصد در سال ۲۰۵۰ افزایش یابد.
حال چه باید کرد ؟
از یک سو ضرورت دارد ضایعات و هدررفت محصولان کشاورزی و غذایی در چرخه ارزش محصولات کشاورزی و غذایی کاهش یافته تا دسترسی به غذا بیشتر شده و فشار بر استفاده از منابع (آب و خاک) کاهش یابد. از طرف دیگر ضرورت دارد در خصوص افزایش بهرهوری آب در بخش کشاورزی سرمایهگذاری روی فناوریهای جدید صورت گیرد تا زیرساختهای لازم برای افزایش بهرهوری فراهم شود.
همچنین ذخیرهسازی آبهای روان و سطحی و استفاده مجدد از آب خاکستری از دیگر راهکارهای مدیریت بهینه آب است. در کنار آن توجه به آمایش سرزمین و تولید محصولات کشاورزی و غذایی براساس الگوی کشت و قابلیتهای اقلیم هرمنطقه نیز جزو ضروریات مدیریت بهینه منابع آبی در بخش کشاورزی است.