شنبه / ۱۲ تیر ۱۴۰۰ / ۰۸:۱۲
سرویس : کشت و صنعت، باغداری ، گیاهان خوراکی و پروتئین سویا
کد خبر : ۱۰۳۶۵۹
گزارشگر : ۳۵۱۶
سرویس کشت و صنعت، باغداری ، گیاهان خوراکی و پروتئین سویا

خرید تضمینی، عامل سرافکندگی چای ایرانی است

از عمر کشت چای در ایران بیش از یک صد سال می گذرد. پایه گذار کشت این گیاه با آرمان بی نیازی کشور و قطع وابستگی با همتی بلند این کشت و صنعت سودمند را برای کشورمان به یادگار گذاشت. اما گذشت روزگار و انجام برخی بی ترتیبی ها مانع از تحقق آرزوی وی شد.

البته در کمال تاسف اهالی محترم گیلان در آن زمان با وی مساعدت نکردند که در گلایه های مندرج در نامه های وی مشهود است. الان هم که دست حمایت دولت با شیوه غلط و منسوخ شده خرید تضمینی بر سر این محصول است باز با توسل به کارهای نادرست به جایگاه بلند چای ایرانی نهایت بی احترامی را روا داشته اند. البته برخی فسادها اساسا محصول دخالت بی مورد دولت است. همه می دانند در مقطع زمانی انحصار چای از سال 1362 تا 1378 چه بلایی بر سر چای ایرانی آوردند طوری که بین مردم بدنام شد. در سیستم معیوب خرید دولتی بدون رعایت  استانداردها هر چه می خواستند می چیدند و در کارخانه ها با تولید چای نامرغوب و اکتفا به گرفتن دستمزد از دولت فقط رفع تکلیف می کردند. سرنوشت آن سیاست نادرست، متراکم شدن 100 هزار تن چای در انبارهای دولت و بدهی کلان به سیستم بانکی بود که تا الان هم پاک نشده است.

 

 بالاخره با اجرای سیاست آزاد سازی، فضای تولید عوض شد و رقابت بین تولید کنندگان بالا گرفت و علی رغم برخی مشکلات در بدو امر می رفت که چای ایرانی به جایگاه واقعی خود دست یابد که باز با جار و جنجال های پر طنین و شلوغ بازی، دولت را وادار ساختند به سیاست خرید تضمینی برگ سبز چای برگردد که نتیجه این امر خرید 180 هزار تن چای در سالی بود که سال قبلش 125 هزار تن برگ خرید شده بود. صورت نویسی و آمار سازی، شگردی امتحان پس داده برای بلعیدن یارانه دولت بود که همه از ماموران دولت و کارخانه داران و کشاورزان را منتفع ساخت و حدود 52 هزار تن چای را روانه انبارها کرد.

 

چند سال بعد باز دولت در اقدامی پر خطا به صاحبان کارخانه های چای در ازای تولید (یا بهتر بگوییم همان صورت ها و آمارهای جعلی) مجوز واردات داد. چند شرکت کاغذی که امروز هیچ اثری از آنها نیست تاسیس شدند و حواله ها را روی هوا زدند و بی آبرویی را برای چای ایرانی باقی گذاشتند.

 

در ادامه باز دولت با نیت خیر کمک و مساعدت برای رفع معضلات چای داخله علی رغم تنگنای فراوان در فراهم کردن بودجه، بار مالی خرید تضمینی را تقبل کرد.

 

شاید دولت محترم دلیل محکمی برای اجرا و تداوم چنین سیاست (قطعا نادرستی) داشته باشد. اما چند نکته قابل طرح است:

 

1-حکمت این یارانه ای که دولت به چای می دهد چیست؟ مگر خدای نکرده چای ایرانی روی دست باد کرده یا بی کیفیت است که باید به آن صدقه بدهند؟ سال 1399 بالغ بر 16000 تن چای کیلویی حدود 22000 تومان صادر شده است. آن هم چایی که یارانه گرفته است. پس هزینه تولید چای ایرانی خیلی کمتر است که صادرات 22000 تومانی اش می صرفد. ضمنا این یارانه به مصرف کنندگان کشورهای دیگر رسیده نه خودمان.

 

2- در سال جاری، چای بهاره ایرانی را کیلویی 120 هزار تومان می فروشند. در حالی که هزینه تولید این چای بیش از 35000 تومان نیست. آیا صحیح است محصولی هزینه تولیدش این قیمت و فروشش آن قیمت باشد و یارانه هم بگیرد؟

 

 طبق عرف بین المللی، قیمت ماده خام یک چای 120 هزار تومانی با احتساب 50 درصد سود برای تبدیل کننده کیلویی 13000 تومان است. در حالی که سیستم خرید تضمینی سبب شده چایکار زحمتکش فقط 6690 تومان تومان دریافت نماید. پس این وسط هم سر چایکار که عامل اصلی تولید است بی کلاه مانده هم مصرف کننده. 

 

3-سیاست خرید تضمینی، مخصوص شرایطی خاص و اضطراری است. الان سهم بخش خصوصی از بهای برگ سبز اعلام شده 75 درصد است. آیا سهم 25 درصدی دولت مقدار قابل توجهی است که کارخانه های چای نتوانند پرداخت کنند؟ قطعا این طور نیست چرا که تمام آنها مبالغی بیشتر از این رقم را دارند می پردازند.

 

4-در حال حاضر چای کیلویی 5 دلار وارد می شود در حالی که چای ایرانی کیلویی کمتر از یک دلار صادر می شود. چرا قیمت این دو چای تا این اندازه متفاوت است؟ اساسا کشوری که خودش محتاج واردات چای است و تولید داخلی اش فقط کفاف 20 درصد نیازش را می دهد چرا باید آن را صادر کند؟

 

5- خرید تضمینی هر محصولی، ضد کیفیت و رقابت است. خرید تضمینی یعنی هر جنسی با هر کیفیتی آوردی باید خرید شود که اصل مشکل چای ایرانی و آن صادرات در همین قسمت است. 

 

6-آیا دولت در خرید تضمینی که مختص شرایط استثنایی است وظیفه دارد تمام محصول را بخرد؟ کل پیاز یا گندم و جو و ذرت را یا به تولید کننده اجازه می دهد در فضای رقابتی محصولش را به بالاترین نرخ بفروشد و تنها بخشی از محصول را تا حد تعادل می خرد؟ آیا چای ایرانی گرفتار وضعی بحرانی است؟ اکنون یک کارخانه در فومن کیلویی 15000 تومان و یک کارخانه در لاهیجان کیلویی 12000 تومان به کشاورزان پرداخت می کنند. پس محصولی هست که به این قیمت بخرند. قطعا اگر دیگر کارخانه ها چنین پرداختی ندارند یا برگ چای با کیفیت نمی خرند یا پشت قیمت تضمینی مخفی شده اند و حق کشاورز به علاوه یارانه دولت را برای خود بر می دارند. چون در خرید تضمینی اصل بر پرداخت قیمت مصوب است و اگر یک چایکار با کیفیت ترین برگ چای را بیاورد و قیمت مصوب را دریافت کند جای ایراد نیست. اما هیچ کسی نمی پرسد چرا در ازای تثبیت قیمت ماده خام، قیمت فروش محصول نهایی باید آزاد باشد.

 

7- خرید تضمینی با تثبیت یک قیمت مشخص در عمل عنصر کیفیت را با خاک یکسان می کند. در اینجا تفاوت کیفیت کالا مطرح نخواهد بود. هیچ فرقی بین باغدار زحمتکش و غیر او نیست. ضمنا تفاوت زیاد قیمت مصوب ماده خام و چای تولیدی در بازار به قدری زیاد است که کارخانه دار لزومی به خرید کیفی نمی بیند. هر برگی را با هر کیفیتی می خرند و آن قدر قیمت برگ چای نازل است که جایی برای نگرانی نمی گذرد.

 

8- اکنون در تمام دنیا از طرق گوناگون از بخش کشاورزی حمایت می شود که ساده ترین آنها پرداخت مستقیم است. اگر دولت خرید چای را آزاد کند و مبلغ یارانه را مستقیما به حساب چایکاران واریز کند چه اتفاقی می افتد؟ موضوع عجیبی است که در صنعت چای چه مشکلی هست که دولت باید حتما در خرید محصول دخالت کند. اگر بحث بر سر ارزیابی و نظارت است این امر با قائل شدن سهم 5 درصدی و حتی 1 درصدی برای دولت نیز محقق می شود. این را هم اضافه کنم دولت همه ساله مبلغ کلانی بابت استخدام ماموران خرید هزینه می کند و این هم یارانه مجانی است که به کارخانه دار می دهد. حقوق از جیب دولت اما آمار سازی به حساب کارخانه. امیدوارم یک دولتی پیدا بشود که با شجاعت این سد را بشکند تا حقیقت چای ایرانی برای همگان مشخص شود.

 

9-تاکنون دولت همه ساله مقادیر هنگفتی برای صنعت چای چه در قالب خرید چه صندوق سرمایه گذاری چای هزینه می کند. کدام محصول دیگر کشاورزی است که از چنین حمایتی برخوردار باشد؟ آیا بهتر نیست به جای خرید محصول آن هم به نازل ترین قیمت اجازه دهند توان واقعی کارخانجات چای در تولید چای با کیفیت مشخص شود؟ آیا بهتر نیست این بودجه صرف احداث باغات جدید، صرف اعطای تسهیلات یا حتی جایزه به چایکاران پر تلاش شود؟ آیا بهتر نیست ماشین آلات و ادوات را با قیمتی کمتر از نرخ اصلی در اختیار چایکاران و کارخانجات بگذارند؟ صرف هزینه از این طریق خیلی سودمندتراست وگرنه 200 میلیارد تومان به چای یارانه بدهند که نصفش رایگان صادر شود و مردم خودمان چهار برابر قیمت تمام شده چای بخرند و آخر سر هم اگر چای فروش نرفت باز دولت مسئول حل و فصل ماجرا باشد! چرا دولت به کارخانجاتی که چای بی کیفیت می سازند یارانه می دهد؟ چرا باید هر محصولی را به صرف حضور دولت بخرند؟ آیا تجربه خرید گندم توام با خاک پیش روی ما نیست. لطفا شجاع باشید و اجازه ندهید چای ایرانی چنین تحقیر و خوار شود. اجازه دهید از قفس تنگ خرید تضمینی آزاد شود تا قدرت خود را به رخ رقبای جهانی بکشد.

 

 

یادداشت : رضا مقدم

(شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰) ۰۸:۱۲

پست الکترونیک را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید


خبر 1

خبر برگزیده

بازار ارز

سرویس نمایشگاه و همایش‌ها