در کشور ما افزایش قیمت ها یکی از ساده ترین روش های ایجاد سازگاری خصوصا در شرایط وجود تورم اقتصادی است. چون معمولا راهبرد مشخصی برای سیاست های دیگر مثلا در حوزه بهره وری و کاهش هزینه ها وجود ندارد یا تدابیر به کار بسته به قدر لازم برای ایجاد ثبات اثرگذار نمی شوند.
محصول چای نیز یکی از محصولات اساسی کشور است که به دلیل نیاز وافر کشور به آن در شمال ایران کشت شد و هر چند در تاریخ بیش از صد ساله اش با پست و بلند زیادی مواجه شد اما در مجموع به لحاظ عوامل اقتصاد کلان بسیار پر اهمیت بود و هست. کافی است توجه شود مبلغ خرید این محصول در سال 1400 به تنهایی معادل 25 درصد بودجه تملک دارایی های سرمایه ای استان گیلان بوده است.
یکی از نکات مهم در حمایت از این محصول اعلام قیمت و خرید کل محصول توسط دولت است. این امر سبب ایجاد اطمینان نزد کشاورزان از نظر تحویل محصول که بسیار حساس و فساد پذیر است می گردد. با این حال نرخ خرید این محصول تناسبی با وضع اقتصادی آن ندارد.
سازمان چای کشور همه ساله با بررسی هزینه های تولید که همواره روند افزایشی دارد، یک نرخ حداقلی قیمتی را پیشنهاد می کند. اما باید توجه داشت خریدار محصول چای خود دولت است. اعلام نرخ حداقلی از این نظر خوب است که کشاورز به درآمد مطمئنی دست پیدا می کند. اما به حق واقعی خود نمی رسد. چرا که کارخانه دار و عوامل بعدی چایی را که قیمت تمام شده اش حداکثر 35 تا 40 هزار تومان است حداقل 120 هزار تومان می فروشند.
با توجه به این که به تازگی دولت تصمص گرفته است ارز 4200 تومانی را از جریان اقتصاد خارج کند و هنوز این کار را نکرده قیمت کالاهای اساسی کشاورزی و از جمله چای وارداتی افزایش یافته که این افزایش به نفع چای داخلی خواهد بود لازم است برای حمایت از کشاورزان نسبت به اصلاح قیمت خرید تضمینی چای که قبل از گرانی های اخیر مصوب و اعلام شده اقدام شود.
درست است که کارخانه داران چای با همراهی ماموران خرید دولتی با صورت نویسی های جعلی بخشی از یارانه دولتی را بین خود قسمت می کنند اما دلیل نمی شود به خاطر یک خطای 20 درصدی جمعیتی 80 درصدی فدا شود. اساسا حمایت از چایکار ایجاب می کند این حمایت صورت گیرد. ضمن این که افزایشی در حد کیلویی 2 هزار تومان عددی نیست که برای دولت و کارخانه داران نگرانی ایجاد کند. بنابراین پیشنهاد می کنم قیمت فعالی به 11 هزار تومان برای برگ چایدرجه یک و 9000 تومان برای برگ چای درجه دو اصلاح شود. فراموش نکنیم کشاورزی بنیان توسعه است. این درست که دخالت دولت در امور اقتصادی باعث کژی در مسیر اقتصاد کلان می شود. اما زمانی هست که بازار ایفای وظیفه نمی کند. مثلا در مورد همین برگ چای یک کارخانه در فومن در حالی که قیمت برگ چای درجه یک 6690 تومان بود محصول چایکاران را حداقل 12000 تومان خرید کرد. پس برگ چایی وجود دارد که به نرخ دو برابر دولت خرید شود.
طبق رویه معمول کشورهای چایخیز حداقل 50 درصد نرخ فروش چای در کارخانه به کشاورز می رسد. سال گذشته کارخانه داران چای محصول بهاره را حداقل 120 هزار تومان فروختند لذا باید حداقل 13000 تومان به کشاورزان می پرداختند در حالی که طبق مفاد قرارداد با دولت فقط 5018 تومان پرداختند.
از این گذشته دولت می تواند دو نرخ اعلام کند یکی برای بهار و دیگری برای تابستان و پاییز و با توجه به قیمت فروش چای.
با نرخی که برای سال 1401 اعلام شده است قیمت تمام شده یک کیلو چای در بالاترین حالت 45000 تومان خواهد شد.
قیمت هر کیلو چای وارداتی در بازار به حداقل 250 هزار تومان رسیده است. جای این پرسش است وقتی مردم برای چای این مقدار پول می دهند چرا برای محصول داخلی ندهند؟ هر چقدر از چایکاران حمایت شود بر رونق اقتصادی این محصول اضافه خواهد شد. اکثر باغات چای در نقاط کوهستانی و صعب العبور قرار گرقته اند و کار چای بسیار سخت و مشقت آور است. معیشت بیش از 50 هزار خانوار در شمال وابسته به چای است.
امیدوارم وزیر محترم جهاد کشاورزی که رئیس شورای قیمت گذاری هستند در قیمت محصول چای تجدید نظر کنند. قطعا با این اقدام، اقتصاد مناطق چایخیز ارتقا خواهد یافت و انگیزه کشاورزان و جوانان برای ماندن در روستا تقویت خواهد شد.