این بخشی از صحبتهای علیرضا مروتپور، دبیر انجمن صنفی نانهای صنعتی و ماشینی کشور و مدیرعامل مجموعه نانآوران است که در ادامه، شرح کامل این پرسش و پاسخ را میخوانید.
در آخرین مصاحبه با شما، نسخه آزادسازی را برای رونق صنعت نان مطرح کردید؛ بعد از جراحی اقتصاد با توجه به شرایط بینالمللی و بحران جنگ اوکراین و روسیه و… در تمام دنیا، شاهد تورم اقلام غذایی بودهایم، اما در کشور ما بهواسطه برخی عوامل همچون حذف ارز ترجیحی، این امر مضاعف شده است؛ به اعتقاد شما امروز چند درصد از سخنانی که پیش از این اظهار کرده بودید، قابل تحقق است. سؤال دیگر اینکه برای فاصله گرفتن از اقتصاد دستوری در کشور چه باید کرد؟
چنانچه بخواهیم در نهاد کوچکی همچون خانواده نیز جهت رفع برخی مشکلات، تصمیمی را اتخاذ کنیم، به طور ناگهانی و دستپاچه نمیتوان به نتیجه مطلوبی دست یابیم، اما اگر در این رابطه برنامهریزی درستی داشته باشیم قطعاً نتیجه درستی حاصل خواهد شد.
در کشور ما متأسفانه تا جایی که به یاد داریم شاهد برنامهریزیهای نادرست و عجولانه بودهایم؛ بهطوری که در برخی مقاطع، یکی از محصولات با کمبود مواجه میشد و اقدام به واردات آن میکردند، اما سپس محصول دیگر نایاب میشد. هنوز هم این روند ادامه دارد…
در بحث حل معضل صنعت نان، کلیه کسانی که صاحبنظر بوده و قدرت تحلیل موضوع را دارند در جلساتی که با آنان داشتهایم؛ آزادسازی آرد را تنها چاره کار بیان کردهاند.
متأسفانه آزادسازی کنونی، واقعی نیست و بیشتر به این خاطر مطرح شده است که به تصدیگری خود تسلط پیدا کنند.
من به عنوان کسی که تولیدکننده نان هستم صادقانه عرض میکنم؛ آنقدر که در تولید، به الطاف خداوند و تلاش خود و کارکنان مجموعه امید و ایمان دارم، به حمایت و برنامههای دولتی دل نبستهام؛ چون متأسفانه هیچ از یک برنامههای دولت، تأثیر مثبتی در کار ما نداشته است.
همواره از لحظه ورود به صنعت، شاهد فشار مضاعف بر تولید کننده هستیم و این امر در مقاطع گوناگون باعث شده است کسانی که در این صنعت سرمایهگذاری کردهاند، ورشکست شوند و متأسفانه هماکنون برخی از کارخانجات عظیم، حتی به اندازه یک نانوایی ساده تولید ندارند.
بنده به عنوان کسی که دستی در صنعت نان دارد اعلام میکنم، تمام کسانی که واحدهای تولیدی خود را میگردانند، چه در زمان انقلاب و چه در زمان جنگ تحمیلی و دوران تحریمها، بیشترین فشار را از ناحیه دولت متحمل شدهاند. گاهی با اعلام یک بخشنامه از سوی نهادی همچون گمرک، سند مرگ صنعت، امضا میشود؛ زیرا اکثراً آنچه که مصوب میشود، بدون تحقیق و مشورت با اهالی صنعت و بازرگانان است و خودشان به تنهایی و بدون مشورت، اقدام به نوشتن قانون و تصویب آن میکنند. در نهایت نیز اگر این مصوبه با مشکل مواجه شد اغلب آنقدر روی آن مداومت میکنند تا عدهای به نابودی کشیده شوند و اگر هم درست بود همه را به عناوین مختلف تنبیه میکنند. به زعم بنده با این روندی که پیش میرویم و بدون برنامه درست، نمیتوانیم راه به جایی ببریم. در واقع دولت در رابطه با تولید نانهای حجیم و نیمه حجیم، تا اندازهای غیردوستانه و غیرمنطقی برخورد میکند و گاهاً با مداخلهگری و چوب لای چرخ گذاشتنهای بیمورد، مانع کسب و کار و تولید آنان میشود؛ در حالیکه کنترل کردن کارخانههای بزرگ برای دولت خیلی آسانتر است و شاید کمتر کسی بتواند در این واحدها خلافی انجام دهد، اما متأسفانه همه را به یک چوب میرانند. همانگونه که به وزیر محترم دارایی نیز عرض کردیم، با آزادسازی آرد، دیگر نباید برای تولیدکنندگان نانهای صنعتی تعیین و تکلیف کرد که چرا آرد را به قیمت نانهای سنتی تهیه کردید.
بهترین قیمت و رقابت در بازار آزاد بهدست میآید. با کمی دقت میتوان دریافت که در بخش خصوصی، کسانی که ریشه در خاک دارند، با اینکه گاهی وامهای بسیار سنگینی دریافت کردهاند اما این وامها را خرج تجهیزات و هزینه واحدهای خود کردهاند، اما متأسفانه میبینیم گاهی کسانی این وام را دریافت کردهاند که هیچ فعالیتی در این رابطه انجام نمیدهند. در حقیقت بانکها برای تخصیص وام به تولیدکنندگان واقعی، تا جای ممکن از آنان اسناد و مدارک تضمینی دریافت میکنند.
تا زمانیکه در تولید نتوان رقابت کرد و مادامی که نتوانیم آرد را به راحتی تهیه کنیم، تولید موفقی نخواهیم داشت. ما باید بتوانیم با تهیه آرد و در نهایت تولید نانی با کیفیت از توان رقابت در بازار برخوردار شویم؛ در غیر این صورت، قوانینی که اجرا کردهاند، تنها حکم یارکشی را دارد و بنا به دلایل خاصی است.
قیمت باید در همه جا یکسان باشد و اگر قصد دارند مصالح کشور حفظ شود باید همه را در نظر بگیرند.
ما نیز اهل این کشور هستیم، در اینجا کار میکنیم و سرمایه خود را همینجا هزینه میکنیم و هرچیزی را که داریم پس از مرگ برای نسل بعدی باقی میگذاریم؛ بنابراین باید از قوانین موجود سود ببریم. نباید افرادی که هیچ سررشتهای از کار نداشته و خود را علامه دهر میدانند، تصمیمی بگیرند که به ضرر کشور است.
البته تولیدکنندگانی همچون ما که دارای مشتریان خاص و وفادار خود هستند همواره بازار خود را حفظ خواهند کرد و دولت هر آنچه را که تصمیم بگیرد و از ما بخواهد، به آن گوش فرا میدهیم؛ اما واقعیت امر این است که برنامهریزیها باید منطقی و اصولی صورت گیرد. هماکنون اگر کسی قصد وارد کردن چند دستگاه لوازم یدکی را داشته باشد قوانین صادراتی چنان دست و پای او را میبندد که از کار منصرف شود. در این بازار بیثبات، ادامه کار دشوار است.
در دولت جدید، شاهد سیاستگذاریهایی هستیم که در واقع عقبگرد به سالهای 85-84 است. برای مثال سهم 10 تا 12 درصدی که در زمینه نانهای حجیم و نیمهحجیم و صنعتی با تلاش 20 ساله بهدست آمده است، هماکنون با سیاستگذاریهای اشتباه، رو به زوال است و این واحدها واقعاً دچار بحران شدهاند؛ تحلیل شما از این امر چیست؟
اگر به فکر سلامت جامعه و کشور هستیم باید صنعت نان را دریابیم. به یاد دارم که یکی از وزرای بهداشت در سالهای پیش، عنوان کرده بود که «هزینه درمان، کمتر از هزینه یارانهای که پرداخت میکنیم نیست.» اگر نان صنعتی توسط تولیدکنندگان واقعی که سرمایهگذاریهای عظیمی در این راه کردهاند، به نحو احسن انجام شود، برای سلامتی کشور بسیار مؤثر خواهد بود. در واقع این افراد، تمامی سرمایه و توان خود را در این راه هزینه کردهاند و اگر از کار خود حظ مالی کافی ببرند، گمان نمیکنم خدای ناکرده آنقدر بیلیاقت باشند که نتوانند این صنعت را به پای صنایع غذایی موفق دیگر برسانند.
اگر سازمان بهداشت براساس آنچه حقیقت دارد و نه براساس مصلحتاندیشی شخصی اعلام کند که بهواسطه استفاده از نانهای غیرمأکول، چه اتفاقی در کشور درحال رخ دادن است و چه هزینههای درمانی بهخاطر این کار صرف میشود و ایران از نظر بیماریهای گوارشی در چه جایگاهی قرار گرفته است، کسانی که قصد برنامهریزی برای کشور را دارند حتماً با بینش و آگاهی درستتری نسبت به آن اقدام میکنند.
چنانچه به خاطر داشته باشید، در بحث تولید نان به روش انبوه، یکی از بزرگترین اهداف این بود که بهصورت بهداشتی، بدون ضایعات و با قیمت پایین بهدست مصرفکننده برسد و شاید زمانی در حدود 30 سال قبل، 73 درصد قیمت تمام شده یک قرص نان، دستمزد بوده است. در این رابطه اعلام شد که با ورود ماشینآلات و تجهیزات، نان از ضایعات کمتری برخوردار شده و بهداشتیتر میشود؛ از اینرو تصمیم گرفتند که نانهای حجیم و نیمه حجیم و سنتی به روش صنعتی تولید شود تا قیمت کاهش یابد.
همچنین قبل از انقلاب نیز در یک زمان، طرحی ارائه شد که طی آن یکسری از کارخانجات اقدام به وارد کردن دستگاههای نان ماشینی کردند اما از آنجا که در آن زمان، فرهنگ استفاده از این نان وجود نداشت، اینکار ناموفق ماند. پس از انقلاب نیز در سال 74-73، طرحی به نام طرح نانهای حجیم و نیمه حجیم (5 تنی) تصویب شد که طی آن تمامی مراحل نان از ابتدا تا انتها بهصورت اتوماتیک انجام میشد؛ اما آن زمان چون ماشینسازان مطرحی وجود نداشتند که اقدام به ساخت تجهیزات کنند و از طرفی، دسترسی به بازار خارجی نیز از رونق زیادی برخوردار نبود، دولت اعلام کرد به کسانیکه این دستگاهها را تولید کنند، وام ( ناچیزی) تعلق میگیرد.
بنده نیز به عنوان تولیدکننده نانهای 5 تنی، اقدام به دریافت وامی از بانک ملی جهت ساخت ماشینآلات کردم که کل آن را در اختیار واحد ماشینسازی قرار دادم تا اینکار را انجام دهد. همچنین زمانی نیز به خاطر بالا بردن سرانه مصرف نانهای حجیم و نیمه حجیم (5 تنی) به برخی از افراد، مجوزهایی ارائه شد، اما متأسفانه بهدلیل خلف وعدههایی همچون محاسبه آب، برق، گاز، بیمه و مالیات این واحدها همچون واحدهای نان سنتی، آنان را به خاک سیاه نشاندند و سرمایهگذار که با این وعدهها، اقدام به سرمایهگذاری کرده بود سرانجام با شکست مواجه شد.
در این قانون، یک بند وجود داشت تحت عنوان اینکه قیمت آرد واحدهای 5 تنی به مرور با قیمت آرد واحدهای سنتی به طور یکسان محاسبه میشود تا بتوانند در بازار رقابت کنند. همچنین قرار بود دولت وجهی را (15 میلیون تومان) نیز به عنوان کمک به کسانی که در این زمینه فعالیت داشتند، پرداخت نماید. متأسفانه به هیچیک از تعهدات خود عمل نکردند و نتیجه این شد که بسیاری از این واحدهای 5 تنی (که بالغ بر 200 واحد بودند) به تعطیلی کشیده شده و از آنها تنها به اندازه تعداد انگشتان یک دست باقی ماند که با چنگ و دندان به کار خود ادامه میدهند. هماکنون تنها تأمین کننده واقعی نانهای حجیم و نیمه حجیم همین 5 واحد هستند که شلف و بازار را در اختیار دارند. پس از آن، بحث واحدهای 20 تنی را مطرح ساختند که متأسفانه واحدهای سرمایهگذار در این رابطه نیز به واسطه آدرس اشتباه و اطلاعات نادرستی که در اختیار آنان گذاشتند با وجود سرمایهگذاریهای زیاد به بنبست رسیدند؛ در حالیکه اگر راه درست بود و یک فرد کار بلد را مسئول این پروژه میکردند شاید به نتیجه و ثمر میرسید.
متأسفانه این طرح نیز همچون طرحهای دیگر به دلیل اشتباهاتی نظیر جانمایی غلط با شکست مواجه شد و با کمال تأسف وضع صنعت همچنان به منوال گذشته ادامه دارد. هماکنون در مواردی همچون تهیه آرد (با وجود اینکه هیچوقت در عرضه آن ما را اذیت نکردند) یا سهمیه شکر و روغن -که قیمتها بسیار متغییر است- دچار مضیفه و فشار هستیم. در رابطه با محصولی همچون سلفون که بیس و پایه آن پتروشیمی است، قیمتها باورنکردنی است؛ به طوری که اگر این محصول را از ترکیه وارد کنیم، ارزانتر تمام خواهد شد. تمامی اینها بهدلیل بیبرنامگی دولت است.
در طی این سالها، کلیه دولتها به یک شکل عمل کرده و معمولاً به تعهدات خود عمل نمیکنند. از طرفی، بهدلیل بهکارگیری افراد غیرکارشناس، صنعت مورد تهدید قرار گرفته است.
برای به سامان رسیدن زنجیره تولید نان اعم از تولید، قیمتگذاری، تأمین آرد و مواد اولیه و… به عنوان یک فرد استخوان خرد کرده در صنعت نان، چه نسخهای را تجویز میکنید؟
دولت اگر شرایط را برای کلیه تولیدکنندگان نان یکسان در نظر بگیرد، در صنعت نان کشور، بهبود حاصل میشود. دولت باید به فکر برنامهریزی مناسب برای قشر آسیبپذیر بوده و بین آنان و کسانی که از توان مالی بالایی برخوردار هستند، تفاوتی قائل شود. اگر شرایط برای همه تولیدکنندگان نان یکسان باشد آنها نیز سعی میکنند تا در بازار رقابتی یکسان، با هم رقابت سالم کنند.
اکنون قیمت جهانی گندم با آن چه در کشور ما به فروش میرسد، بسیار تفاوت دارد. یک روز بهواسطه جنگ اوکراین و روسیه، قیمت گندم را افزایش دادند و دلخوش به این شدند که کشاورز با این قیمت راضی خواهد شد؛ غافل از این که هر لحظه ممکن است قیمت جهانی گندم تغییر پیدا کند و آن زمان تکلیف نانواییها با این قیمت گندم که بر قیمت آرد نیز تأثیر گذاشته است، چه میشود؟! با این روند یا باید واحد خود را تعطیل کنند یا خدای ناخواسته به تخلف روی آورند.
وضعیت صنعت نان در کشور در صورتی سامان مییابد که شرایط خرید و فروش کاملاً آزاد شود و تنها با آزادسازی واقعی است که تولیدکننده میتواند به کار خود ادامه داده و با قیمت مناسبتری، محصول خود را عرضه کرده و بازار رقابتی ایجاد شود.
در بسیاری از کشورها، صنعت غذا را برای اینکه از کاهش قیمت تمام شده برخوردار شود، از مالیات و عوارض معاف کرده و یا اینکه آن را به حداقل رساندهاند، اما متأسفانه در کشور ما اینگونه نیست؛ به نظر شما چه راهکاری میتواند کمک کند تا صنعت غذای کشور، محصولات ارزانتری را به بازار عرضه کند؟
شاید صنایع دیگر همچون صنعت غذا، تأثیر چندانی در سلامت جامعه نداشته باشد. در واقع اگر یک انسان نتواند انرژی لازم را از موادغذایی بهدست آورد، بیمار شده و نیاز به هزینههای درمانی پیدا خواهد کرد و در این رابطه، دولت متقبل یکسری هزینههای پنهان خواهد شد. در دنیا فروشگاههایی وجود دارند که با مدیریت مناسب، محصول خود را در شرایط یکسان تولید، جهت رقابت با محصولات مشابه دیگر با قیمت ارزانتری به بازار عرضه میکنند و دلیل اینکار، برنامهریزی مناسب دولت برای تولید است.
دولت باید ارزش افزوده را از برخی محصولات غذایی که برای مردم حیاتی است، حذف نماید و سپس از طریق نهادهایی نظیر اداره بهداشت، روی مسائلی مانند کیفیت، بهداشت و ارزش غذایی، نظارت کامل نماید. در آن زمان، تولیدکننده میتواند در بازار به رقابت بپردازد. در واقع درآن زمان تولیدکنندگان میتوانند با مدیریت صحیح، محصولاتی باکیفیت مناسب و قیمت ارزانتر و رقابتی تولید کنند. باید دانست که قیمت دستوری، راه به جایی نخواهد برد.
امروز باید چارهای برای افراد آسیبپذیر و نیازمند -که قشر عظیمی از جامعه را تشکیل میدهند- اندیشید. آزادسازی باید در همه جا اتفاق بیفتد. اگر قرار است وامی در اختیار کسی قرار گیرد تا اقدام به واردات ماشینآلات کند، بهکارگیری افراد متخصص و تحصیلکرده و مقتدر در صنعت برای اینکه آمار درستی از کشورهای واردکننده این تجهیزات ارائه دهند، لازم و ضروری است. در اینصورت پس از واردات نیز براساس طرح توجیهی که توسط یک فرد آگاه تایید شده است، میتوان افراد بیشتری را در بخشهای تولیدی بهکار گرفت و بدینترتیب به اشتغالزایی نیز کمک فراوانی خواهد شد.
استخدام افراد در نهادهای دولتی همچون، ارتش، سپاه، آموزش و پرورش، صدا و سیما و… تنها یکبار حقوقی بر دوش دولت اضافه میکند و از وجوه نفت کشور استفاده میشود، اما در صورتی که بخش خصوصی رونق بگیرد، اشتغال نیز بدون هزینهای برای دولت توسعه خواهد یافت.
متأسفانه هماکنون دولت با مانع تراشیهای فراوان برای بخش خصوصی، جلوی رشد آنان را میگیرد و به اعتقاد ما با اینکار نمیتوان راه به جایی برد.
مجموعه «نانآوران» در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 دوران بلوغ خود را طی کرد و طی این مدت توانست کار خود را گسترش دهد، اما بهنظر میرسد در یکسال اخیر، اقدامات توسعهای مجموعه بهخصوص تنوع محصولات آن متوقف شده است، آیا این امر را تصدیق میکنید؟
شاید یکی از بزرگترین مشکلات این باشد که در سونامی موجود در بازار کشور که از یک طرف، قیمتها بهدلیل تحریمها هر لحظه در نوسان است و از سویی بهدلیل سوءمدیریتها که تولید تهدید میشود، همین که کسی بتواند ادامه مسیر دهد، کار بزرگی انجام داده است.
هماکنون به لطف خدا، شرکت نانآوران دارای چند واحد تولیدی است. بیشتر توجه ما نیز به سمت تولید نان متمرکز شده است. اگر خدا بخواهد بهزودی کارخانه جدید خود را راهاندازی میکنیم و تأمین کنندگان ما به واسطه آن در یک مجموعه بسیار بزرگ قرار میگیرند تا بتوانیم کار را توسعه دهیم؛ ضمن اینکه امروز با قیمت ارز موجود، توسعه دادن مجموعه، کار بسیار دشواری است. واقعیت این است که با شرایط ناپایدار بازار، اینکار امکانپذیر نیست. ما برخلاف برخی به کیفیت محصولات خود اهمیت زیادی میدهیم. هماکنون به انضمام محصولات «کلانا» دارای بیش از 150 نوع محصول هستیم و شاید در صنعت نان، بزرگترین انبار پخش در تهران را داریم.
روزانه چند تن نان تولید میکنید؟
این امر متفاوت است و در فصول مختلف فرق دارد. از طرفی فروش خود محصولات نیز فصلی است؛ اما اگر آزادسازی صورت گیرد میتوان با برنامهریزی دقیقتری تولید کرد.
پرفروشترین محصول شما در نان کدام است؟
نان تست و نان جو.
آیا هماکنون در زمینه تولید محصولات پایه شیرین، محدودتر عمل میکنید؟
خیر؛ در حال حاضر تمامی محصولات پایه شیرین را تولید میکنیم و تولید هیچکدام از آنان متوقف نشده است.
قابل ذکر است که ضایعات و مرجوعی مجموعه نانآوران بسیار پایین است. بهطور کلی ما حجم زیادی از محصول خود را به فروشگاهها، عرضه یا به اصطلاح شو نمیکنیم و معمولاً تعداد مورد نیاز را در اختیار آنان قرار میدهیم تا مرجوعی کمتری داشته باشیم و به اقتصاد لطمه وارد نشود.
در مورد طرح توسعه آینده مجموعه توضیح دهید؛ آیا محصول جدیدی را به بازار عرضه خواهید کرد.
در رابطه با نان 4 محصول جدید و خاص را از اول مهرماه و با شروع مدارس وارد بازار میکنیم که تمامی آزمایشات آن انجام شده و بستهبندیهای آن آماده است.
در مورد محصولات پایه شیرین و محصولاتی که زمانی وارد میشد؛ مثلاً محصولات لاکچری برای مشتریان خاص، برنامهریزیهایی انجام داده و نسبت به ایجاد و راهاندازی سیستمهای بسیار مناسب در این رابطه اقدام کردهایم.
محل کارخانه اول «نانآوران» که در اختیار پارسیان آنزیم ایرانیان قرار گرفته بود، به دلیل آنکه تولید و فروش این مجموعه افزایش یافته است، یک کارخانه را در کمالشهر تأسیس کردیم. در واقع امروز در محل کارخانه اول نانآوران، تولید نان به همان شکل قبلی ادامه دارد؛ با این تفاوت که اکنون نانهای رستورانی و خاص را برای مشتریان آن به اندازه نیازشان تولید میکنیم.
اکنون دارای چند واحد تولیدی هستید؟
ما دارای 5 واحد تولیدی هستیم که واحدهای «پادن آسیا»، «هدیه لادن»، «پارسیان آنزیم ایرانیان»، «نانآوران» و «کلانا» را شامل میشود.
2 واحد دیگر نیز برای ما تولید میکنند که یکی توسط شرکای ما به نام «فندق» تأسیس شده است و محصولات آن در هیچ جای دیگر به فروش نمیرسد و تمام مواد اولیه از طریق شرکت مادر خریداری شده و محصولات آن توسط شرکت «نانآوران» تولید میشود. تقریباً 4 تأمینکننده هم از بیرون داریم که تعداد آنها تا اول مهرماه به 7 واحد افزایش مییابد.