به عنوان مثال در حالی که میزان تولید روغن زیتون در جهان ۳/ ۳ میلیون تن است، ایران تنها ۱۰هزار تن روغن تولید کرده که این میزان باعث شده تا ایران به عنوان یک بازیگر مهم در حوزه زیتون و روغن زیتون در دنیا شناخته نشود، در حالی که از نظر اقلیمی و در اختیار داشتن زمین کافی برای تولید این محصول از جایگاه بسیار خوبی برخوردار است. این در حالی است که کمآبی و مشکلات مرتبط با خشکسالی که به یک تهدید در سالهای آینده برای کشاورزی ایران تبدیل میشود دقیقا فرصت مغتنمی است تا دولت تولید انبوه زیتون و روغن زیتون را به عنوان محصولی که آببر نیست در دستور کار قرار دهد.
مدیریت دولتی ایران انگیزه ندارد
با این حال علیرضا نبی، کارآفرین ایرانی و فعال حوزه زیتون و روغن زیتون معتقد است عدممدیریت باانگیزه و غرورمندانه در ایران عامل اصلی عدمموفقیت در همه حوزههای اقتصاد ایران از جمله اقتصاد حوزه زیتون است. او معتقد است از بعد از جنگ دچار یک ضعف مدیریتی در کشور شدهایم که در همه بخشها از پتروشیمی گرفته تا نفت و گاز و کشاورزی و... این عدممدیریت باانگیزه و انشقاق مدیریتی مشهود است و این انشقاق و سوءمدیریت حتی در بخشهای اجتماعی نیز دیده میشود و طبیعی است در نبود چنین مدیریتی نمیتوان امیدی به آینده این صنعت داشت.
وی در ادامه به ۱۰۹هزار اصله درخت زیتونی اشاره کرد که بدون تحقیق در مناطقی کاشته شده که اصولا اقلیم مناسبی برای کشت این محصول ندارد و این نه مشکل صنعت زیتون بلکه در همه بخشهای کشاورزی کشور شاهد چنین رفتاری هستیم و به همین دلیل است که برخلاف اقلیم ایران که کشوری خشک محسوب میشود، محصولاتی پرورش مییابند که به شدت آببر هستند و سالهاست کارشناسان نسبت به عواقب این موضوع هشدار میدهند، اما گوش دولت بدهکار نیست، چراکه عملا مدیریت کشاورزی در ایران غیرعلمی است.
چرا جامعه روغن زیتون مصرف نمیکند؟
بررسیها نشان میدهند میزان سرانه مصرف روغن زیتون در ایران ۱۸۰ گرم بیشتر نیست در حالی که سرانه مصرف روغن در ایران ۱۵ تا ۱۷ کیلوگرم است که نشان میدهد مردم ایران از سایر روغنها مصرف میکنند و با توجه به عوارضی که مصرف روغن برای سلامتی انسان دارد، سرانه داروهای مرتبط با مصرف روغنهای نباتی به شدت بالاست. مصرف سرانه ۱۸۰ گرمی ایرانیان در حالی است که این رقم برای اروپا ۴۵۰ گرم است. در این ارتباط علیرضا نبی با بیان اینکه خوردن روغن زیتون یک الزام است، نه انتخاب گفت: جامعهای که روغن زیتون مصرف نکند، باید همان هزینه را صرف خرید دارو کند، این در حالی است که مصرف نکردن این محصول حتی به اقتصاد خانواده ضربه میزند. بیماریهای مختلفی وجود دارد که از طریق غذاهای سودمند و فراسودمند مانند روغن زیتون خطر ابتلا به آنها کاهش مییابد، اما در کشور ما توجهی به اهمیت غذا در کاهش خطرات ابتلا به بیماریهای مختلف نمیشود و این موضوع دقیقا تفاوت بین کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه است. کشورهای توسعهیافته با یک برنامه مشخص با انتخاب یک مدیر غیروابسته سیاسی، قومی، خویشی و... رشد و ارتقای سلامت خانواده و جامعه را در دستور کار خود قرار میدهند، در حالی که در ایران انواع وابستگیهای قومی و قبیلهای و سیاسی برای مدیران باعث شده به هیچ وجه به حیطه وظیفه مشخص خود عمل نکنند.
وی با ذکر یک مثال به اهمیت و جایگاه محصولات فراسودمند در جهان به عنوان مانعی در برابر بیماریهای مختلف اشاره کرد و گفت: در برخی کشورها مانند آلمان اداره بهداشت این کشور به روغن زیتون که قیمت آن در قفسه مغازهها ۱۳ یورو است ۱۰ یورو تخفیف میدهد تا مصرف این محصول حیاتی تشویق شود. دلیل این امر نیز آن است که اداره بهداشت به جای هزینه دارو، این مبلغ را در تخصیص روغن زیتون به جامعه هزینه میکند.
سیاستهای نادرست زیتون را نابود کرد
این فعال صنعت زیتون با بیان اینکه تخصیص زمینهای زیرکشت زیتون به مردم و تحویل نهال مناسب و متناسب با اقلیم منطقهای به مردم، راهحلی است که میتواند به افزایش میزان تولید زیتون منجر شود، گفت: متاسفانه در این مقوله هم ضعفهای مدیریتی داریم؛ وقتی مدیران جهاد کشاورزی 110هزار هکتار اراضی این کشور را با تسهیلات و نهال در اختیار کشاورزانی قرار میدهند که اصولا اقلیم مناسبی برای پرورش زیتون ندارند و در نهایت 80درصد این اراضی محصول به بار نمیآورد، این موضوع نشان میدهد مدیران از دانش کافی برای یک حرکت جدی در این حوزه برخوردار نیستند. این امر امروز به ایجاد صدها پرونده قضایی علیه کشاورزان منجر شده؛ به عبارتی نبود دانش فنی، مهندس خبره، کارشناس و... همگی باعث شد تا طرح طوبی که یک طرح کارشناسینشده بود با شکست روبهرو شود.
وی افزود: دولتهای ما در حوزه زیتون از کارشناسانی که از علم روز دنیا در حوزه زیتون باخبر باشند استفاده نکردهاند و حتی هیچ گاه به پایتخت زیتون دنیا یعنی مادرید سفر نکردهاند و طبیعی است قادر به اجرای ایدهها و طرحهای اثرگذار نیستند، در حالی که وزارت جهاد باید یک سال کارشناسانی را به کشورهای موفق این حوزه میفرستاد تا آموزش و تجربه لازم را کسب کنند و به انجام اقدامات منطقی و علمی و متناسب با علم روز دنیا دست بزنند.
به گفته او ضعف اقتصاد، کشاورزی، معیشت، صنعت، تجارت و... همگی به دلیل آن است که مدیرانی در این کشور حضور دارند که ماهانه چند میلیون تومان هزینه گوشت فیله آنها میشود، در حالی که در عمل هیچ ایده مدیریتی و موفقی ندارند و تنها توانستهاند اقتصاد خودشان را درست کنند، نه اقتصاد مردم را و قربانیان این نوع مدیریت مردمی هستند که اکنون فشارهای اقتصادی را تجربه میکنند.
این فعال بخش خصوصی در پاسخ به سوالی درباره نقش دولت در اصلاح رویه فعلی معتقد است هر وقت جهاد کشاورزی در حوزه زیتون ورود کرده مورد اقبال باغداران قرار نگرفته که دلیل آن نیز نوع رفتار مسوولان این حوزه با کشاورزان بوده است. به عقیده من اشکال از تغییر رفتار مسوولان در دهههای پس از جنگ است وگرنه مردم ما همان مردم دهه 60 هستند که حاضر بودند همه سرمایه خود را روانه جبهههای جنگ کنند تا از حیثیت مملکت دفاع کنند. اما نوع سیاستگذاری و نوع نگرش مدیران که اغلب با عناوینی همچون مدیران جهادی یا مدیران تکنوکرات به قدرت رسیدهاند هیچ گاه علمی نبوده و منطبق با استانداردهای جهانی رقم نخورده است. نتیجه این رفتارهای شعاری این شده که امروز به عنوان یک نمونه کوچک در حوزه زیتون و روغن زیتون در جهان هیچ جایگاهی نداریم و اینکه برخی از جایگاه ایران در بازار جهانی روغن زیتون سوال میکنند باید در پاسخ بگویم ما اصولا زیتون یا روغن زیتونی نداریم که بخواهیم تجارت کنیم.
وی با بیان اینکه بعد از 70 سال، امسال درختان زیتون محصول خوبی داشتند، افزود: اما از آنجا که زیرساختهای لازم برای روغنکشی در دسترس نیست، بنابراین حتی اگر تولید در کشور افزایش یابد، باز هم زیرساختهای لازم برای صادرات روغن زیتون و زیتون وجود ندارد و همه این موضوعات به دلیل سوءمدیریت است، چراکه مدیران این کشور در بخش کشاورزی و کشاورزی صنعتی، هیچ گاه امکانات موردنیاز را برای صنعت فرآوری، حملونقل و بازارهای صادراتی نیندیشیدهاند.
وی افزود: در نشست شورای زیتون سازمان ملل در مادرید، متدهای درمان آسیبهای اجتماعی از طریق زیتون را در حضور 52 کشور در پایتخت روغن زیتون دنیا ارائه کردم، اما در این نشست غولهای عظیمی حضور داشتند که تنها یکی از آنها دو میلیارد دلار صادرات روغن زیتون را مدیریت میکرد، اما ایران با این میزان زمین و سرمایه و اقلیم مناسب نتوانسته هیچ جایگاهی به خود اختصاص دهد، چراکه دولت با عدمتخصص خود وارد این حوزه شده و با رفتارهای مداخلهجویانه در حوزههای مختلف باعث شده تا رقابت در این بخش از بین برود؛ به عنوان مثال سیاستگذاری در حوزههای صادرات و واردات در حوزه زیتون و روغن زیتون باعث شده همان بلایی بر سر این حوزه بیاید که بر سر خودرو آمد و نتیجه این مداخلات این شد که 16 سال از ترکیه عقب افتادهایم - در اقتصادی که 16 دقیقه آن نیز تعیینکننده است - درنتیجه مردم ایران ناچار شدند 16 سال بیشتر به مصرف روغنهایی روی بیاورند که در آینده به بیماری و هزینههای درمان منجر خواهد شد.
وی در پایان افزود: برخی مدیران ایرانی با نابلدی و ناکارآمدی خود اقتصاد ایران را به این نقطه رساندهاند و فرقی ندارد این افراد اصولگرا بودهاند یا اصلاحطلب؛ چرا که باعث بروز مشکلات جدی برای مردم شدهاند، در حالی که راهحل بسیار آسان بود و دولتهای مختلف در دو دهه گذشته میتوانستند با تغییر الگوی کشت در بخش کشاورزی قدمهای بزرگی برای کشور بردارند که هم هزینههای درمان را از خانوار کم میکرد و هم باعث رونق اشتغال و اقتصاد کشاورزی و صنایع تکمیلی میشد، اما هیچ گاه چنین اتفاقی نیفتاد.