«کسی جوابت رو نمیده؛ شما نوشابهات رو بخور!» ؛ این دو جمله کوتاه، آخرین قسمت از سریال جنجالهای کوکاکولاست که بهتازگی وارد فاز جدیدی شده است. بر اساس گزارشی که «تبیان» منتشر کرده است، این رسانه برای سوال درباره ارتباط این برند با آمریکا و رژیم صهیونیستی با شرکت «خوشگوار» تماس گرفته، اما در پاسخ به این سوال گفتهاند:« کسی پاسخگوی این سوال شما نیست، شما نوشابهات رو بخور!»
اگرچه میتوان این دوجمله را در چارچوب مجادلههای کلامی متعارف میان روابط عمومی یا بخشی از یک شرکت با اصحاب رسانه تلقی کرد، اما آنچه در چند ماه اخیر در بازار گذشت و با آغاز درگیریها در غزه و اراضی اشغالی بالا گرفت، باعث میشود این جملات فقط یک ترفند فرار از پاسخگویی نباشد. زیرا در دو ماه گذشته دهها گزارش در رسانههای مکتوب و آنلاین منتشر شده که با ادبیات و استدلالهای مختلف از دولت پرسیدهاند بر چه اساسی کارخانههای نوشابهسازی بهویژه آن گروه که با برند آمریکایی فعالیت میکنند برای تولید محصولاتشان هم یارانه میگیرند، هم از مواهب معافیت مالیاتی برخوردار میشوند و هم محصولاتشان مشمول قیمتگذاری نشده و درنهایت به اسم صادرات، رسما قاچاق میشود؟
در کشاکش همین بحثها بود که بالاگرفتن آتش درگیری در نوار غزه و سرزمینهای اشغالی، ابعاد تازهای به موضوع اضافه کرد و آن ارتباط کارخانجات نوشابهسازی کشورمان با برندهای امریکایی و نزدیک به رژیم صهیونیستی بود. تصاویر و ویدئوهایی که در این اثنا از پاکستان وایرال شد، نشان میداد شهروندان با خالیکردن محتوای بطریهای نوشابه کوکاکولا در خیابان، خواستار تحریم این کالا در اعتراض به کشتار کودکان، زنان و غیرنظامیان از سوی رژیم صهیونیستی شدند. در کشور ما موضوع از برنامه «به افق فلسطین» و مجادله دو مجری برنامه با «حمیدرضا آصفی» دیپلمات و سخنگوی سابق وزارت امور خارجه بر سر تحریم «کوکاکولا» کلید خورد. اگرچه یکی از مجریان همچنین مهمان برنامه تأکید داشتند که چون این نوشیدنی در کارخانجات ایران تولید میشود، پس ایرانی است، اما دقایقی بعد از اتمام برنامه موضوع به خبرگزاریها و سایتها کشیده شد که به این سوال پاسخ دهند که آیا کوکاکولا آمریکایی و حامی رژیم صهیونیستی هست یا نه؟
خبرگزاری فارس در جواب این سوال، نوشت: «شرکت کوکاکولا یکی از شرکتهای چندملیتی طرفدار رژیم صهیونیستی است و سالانه ۱۷% از درآمد خود را به پروژه ارض موعود صهیونیستها اختصاص میدهد. کوکاکولا در سال ۱۹۶۶ با تأسیس یک کارخانه در فلسطین اشغالی ضمن شکستن تحریم اقتصادی اعراب علیه رژیم صهیونیستی، گام مهمی را در تثبیت این رژیم برداشت. وزارت خارجه رژیم اشغالگر قدس در روزنگاری که در این سال منتشر کرده، شش واقعه را حیاتی خوانده است و مخالفت صریح شرکت کوکاکولا با تحریم رژیم صهیونیستی از سوی کشورهای اسلامی یکی از این وقایع است.»
این خبرگزاری ادامه داد:« روزنامه هارتص در تاریخ ۱۹ جولای ۲۰۰۲ اعلام کرد کوکاکولا در ازای کمکهای میلیونی دولت رژیم اشغالگر قدس (در قالب حدود ۵۰ میلیون دلار معافیت مالیاتی)، میخواهد یک کارخانه جدید در فلسطین اشغالی جهت بهکارگیری ۷۰۰ صهیونیست بسازد. در سال ۲۰۰۳ نیز آژانس یهودی دیاسابورا خبر داد شرکتهای نوشابهسازی کوکاکولا و پپسی، هر کدام معادل ۳/۲ میلیارد دلار در سال برای تحقق آرمانهای این آژانس کمک میکنند».
متعاقب این اخبار بود که تبیان نیز دست به گوشی شد تا از کموکیف ماجرا مطلع شود، اما چرا شماره شرکت خوشگوار را گرفت؟ تبیان در گزارشی نوشته است:« کوکاکولا پس از انقلاب اسلامی از بازار ایران خارج شده بود اما از سال ۱۳۷۳، با امضای قرارداد فرانشیز با شرکتهایی از جمله خوشگوار، مجدداً وارد بازار ایران شد و شرکتهای ایرانی از طریق یک شرکت ایرلندی به نام کوکاکولای آتلانتیک و بعدها از طریق شرکت کنسانتره Drogheda، شهد نوشابه را دریافت میکنند.» بر اساس آمار شرکت خوشگوار در سال ۱۴۰۰ قریب ۱۴۹۰ تن عصاره کولا به ارزش ۱۶.۵ میلیون دلار و در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۸۸۰ تن عصاره کولا به ارزش ۱۹.۵ دلار خریداری و وارد کرد که رویهم رفته ۳۶ میلیون دلار میشود.
تبیان در آخرین واکنش با انتشار ویدئویی با عنوان «پولهای ایرانی موشک میشود»، با اشاره به یهودیبودن مالکان ابتدایی برند کوکاکالا و نفوذ خاخامهای یهودی در تغییر فرمولاسیون این نوشیدنی، به حضور مدیران این برند در اتاق بازرگانی آمریکا و رژیم اسرائیل اشاره کرد که مأمورریتش تقویت روابط اقتصادی و سرمایهگذاری آمریکاییها در اراضی اشغالی بود. این گزارش تصویری با اشاره به نقش شرکت خوشگوار بعد از انقلاب در ورود دوباره کوکاکولا، نوشت: «طبق اظهارات مقامات داخلی،کنسانتره این نوشیدنی از یک شرکت واسطه ایرلندی خریداری میشود».
اگرچه شماری از رسانهها بعد از درگیریهای اخیر در غزه و اراضی اشغالی نسبت به نحوه فعالیت این برند آمریکایی و ارتباطش با کارخانجات نوشابهسازی داخلی کنجکاو شدند و انتظار پاسخگویی دارند، اما ماههاست سوالهای اساسیتر درباره یارانه دولتی غیرمستقیم به این شرکتها بحثبرانگیز شده است. بر اساس آمارهای رسمی، دولت سالانه ۳۲هزار میلیارد تومان برای واردات شکر یارانه اختصاص میدهد. علاوه بر این رقم شیرین، تعرفه مالیاتی شکر امسال از ۹ درصد به یک درصد رسید تا این کالا با قیمتی نصف میانگین جهانی وارد کشور شود. به گواه آمار بین ۷۵ تا ۸۰ درصد شکر به مصرف صنف و صنعت به ویژه نوشابهسازی میرسد. کارشناسان بارها و بارها به دولت پیشنهاد کردهاند برای جلوگیری از تداوم این روند اشتباه و پرهزینه یعنی یارانهدادن به برندهای امریکایی و مردم کشورهای دیگر، سوبسید شکر را به صورت نقدی یا در قالب کالابرگ به مردم کشور خودمان پرداخت کنند و شکر مورد نیاز صنف و صنعت هم به جای برخورداری از ارزترجیحی، با نرخ تالار دوم وارد کشور شود. مسکوت نگه داشتن ماجرا از سوی نهادهای مسئول و ترک فعل آنها این پرسش را مطرح میکند که علت پرداخت یارانه هنگفت به برندهای آمریکایی چیست؟ و وقتی بعد از ماهها نهادهای مسئول به این سوال جواب ندادهاند، دور از ذهن نیست که یک شرکت با پشت گرمی به همین سکوت و سکون در پاسخ تمام سوالها بگوید: شما نوشابهات را بخور!