رامش عالی پور، با عنوان این مطلب که چند واژه در مباحث غذا داریم که حاکمیت غذایی، امنیت غذایی و حکمرانی غذا است، گفت: این سه واژه مفاهیم کاملاً متفاوتی دارند. اگر بخواهیم در سطحبندی و اجرا در نظر بگیریم، حکمرانی غذا بالاترین سطح را دارد. حکمرانی غذا تلاش میکند که امنیت غذایی و حاکمیت غذایی را در هر جامعهای اجرا کند؛ چه در سطح ملی و چه در سطوح بینالمللی. حکمرانی غذا، روش تعامل دولتها و حکومتها با جامعه مدنی، با مردم و بخش خصوصی است و نحوه گفتمان آنها با بخشهای مختلف خیلی اهمیت دارد. ما برای اینکه در کشور خودمان این کار را انجام بدهیم، شورایعالی سلامت و امنیت غذایی را به ریاست رئیس جمهوری برای ایجاد همکاری بینبخشی و ایجاد گفتمان راهاندازی کردیم.
وی افزود: امنیت غذایی چهار مؤلفه دارد و در تعریفش آمده تأمین غذای سالم، کافی در هر زمان برای آحاد مردم به شکلی که مطابق با فرهنگ آن جامعه باشد و استطاعت مردم در آن در نظر گرفته باشد و پایداری غذا برای نسل آینده هم در آن حفظ شود. در این تعریف مسائل زیادی است و چهار مؤلفه اصلی داریم؛ تولید غذا، دسترسی به غذا، سلامت غذا و پایداری غذا. در هر کدام از این چهار مؤلفه، ذی نقشان باید با هم همکاری کنند تا امنیت غذایی ایجاد شود. متخصصان تغذیه که در سالهای اخیر در بحث سیاستگذاری غذا و تغذیه تربیت میشوند، تحلیل سیاستها را در کشور ما انجام دادند و بین ۳۰ تا ۴۰ ذی نقش در امنیت غذایی کشور ایران شناسایی شدند.
عالی پور گفت: شورایعالی سلامت و امنیت غذایی میگوید این تعداد ذینقش را باید بگذارید کنار همدیگر ولی متأسفانه به این مهم میسر نشده و اولین ایرادی که به شورایعالی سلامت و امنیت غذایی گرفتهاند، این است که چرا در وزارت بهداشت است؟ مگر شورا نیست؟ مگر همه ذینقشها نباید در آن حضور داشته باشند؟ سوءتفاهم برای همه ایجاد شده است و میگویند چرا باید برویم در وزارت بهداشت و پاسخگو باشیم؟ این اشتباهی است که البته خوشبختانه اخیراً متوجه آن شدهاند و پیشنهاد شده که دبیرخانه را از وزارت بهداشت خارج کنند اما استقرار دبیرخانه در وزارتخانه دیگر هم همین معضل را خواهد داشت.
وی افزود: مسائل مختلفی با توجه به مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در کشور ما وجود دارد. وقتی تجربیات کشورهای دیگر را در مورد امنیت غذایی بررسی کردیم، متوجه شدیم همه کشورهای موفق در این زمینه به این نتیجه رسیدند که باید جایی را برای اجرای برنامههای امنیت غذایی در کشورشان در نظر بگیرند که در یک بخش یا وزارتخانه خاص نباشد. کشور مکزیک یکی از موفقترین کشورها در این زمینه بوده و کمیته بینبخشی برای امنیت غذایی تشکیل داده است. رئیس این کمیته رئیسجمهوری و اعضای آن وزرا هستند. چرا این کار را کردند؟ برای اینکه برای اجرای برنامههای امنیت غذایی به دلیل اینکه ذینقشهای بسیاری دارند و معمولاً با تعارض منافع و تضاد منافع مواجه میشوند، باید رئیس کمیته کسی باشد که بتواند از مرز میان وزارتخانهها در مورد قوانین و تعارض منافع عبور کند. دبیرخانه هم البته باید در دولت مستقر باشد.
عالی پور ادامه داد: در کشور ما هم دبیرخانه شورا باید در جایی باشد که ریاست جمهوری حضور دارند؛ مثل شورایعالی امنیت ملی و سایر شوراهای عالی. در مدلی که در کشورمان توسعه دادیم و ارائه کردیم، جای شورایعالی سلامت و امنیت غذایی درست نیست. به هیچ عنوان نه وزارت بهداشت و نه وزارت جهاد کشاورزی این توانایی را ندارند که بتوانند تعامل لازم را با همه ذینفعها ایجاد کنند.
وی افزود: کشورهای دیگر ۳۰ سال قبل از این تجربه عبور کردند. حتی کشورهای اتحادیه اروپا این برنامه را برای اجرای امنیت غذایی داشتند. به آن میگفتند «سیاست مشترک کشاورزی» اما این را به «سیاست مشترک غذا» تغییر دادند چون آن موقع که بحث کشاورزی بود، همه به تولید بیشتر توجه میکردند و فکر میکردند که باید مثلاً بحث امنیت غذایی را به وزارت کشاورزی بسپارند. بعد که دقیق نگاه کردند، دیدند مؤلفه پایداری غذا بهشدت در کشورهایشان تهدید میشود؛ هم بهدلیل مباحث اقلیمی و هم بهدلیل وجود شرکتهایی که به دنبال تولید بیشتر بودند. وزارتخانه کشاورزی در تمام جهان به تولید بیشتر توجه میکند و توجه لازم را به پایداری آب، خاک و منابع و حتی شاید ایمنی و سلامت ندارد.
عالی پور ادامه داد: بعد از این تغییر در اتحادیه اروپا، کشور هلند اولین کشوری بود که این تغییر را پیشنهاد داد و گفت اگر بگویید Commo- food policy، مجبورید به پایداری غذا هم توجه کنید و این خیلی اهمیت دارد. هلند یکی از کشورهایی بود که بیشترین گوشت قرمز را تولید میکرد و بیشترین صادرات گوشت قرمز را در جهان داشت. به این کشور گفته شد پرورش زیاد دام، متان تولید میکند و این متان باعث افزایش گرمایش جهانی میشود. باید این درصد را کاهش بدهد وگرنه مالیات زیادی برای صادرات آن در نظر گرفته میشود. هلند سیاستهای تولید غذا و امنیت غذاییاش را به شکلی تغییر داد که پایداری غذا تأمین شود و در نتیجه وضعیتشان چه در تولید غذا و چه در پایداری و اجرای امنیت غذایی بهتر شد. ما باید از این تجربیات کشورها درس بگیریم. این مدلی است که به سیاستگذاران کلان کشور ارائه کردیم و امیدواریم هم در مجمع تشخیص مصلحت نظام و هم در مجلس مورد توجه قرار بگیرد.
وی افزود: وزارت جهاد کشاورزی پیشنویسی تهیه کردند و این پیشنویس را به شورایعالی انقلاب فرهنگی بردند. این بحث را در آن سند مطرح کردند که بهدلیل اینکه مسئولیت وزارت جهاد کشاورزی تأمین غذا است، باید امنیت غذایی به وزارت جهاد کشاورزی سپرده شود و حتی پیشنهاد داده بودند که بخش سلامت در وزارت بهداشت بماند و بخش امنیت غذاییاش به وزارت جهاد کشاورزی سپرده شود. خوشبختانه تا جایی که اطلاع دارم، رئیسجمهوری با این پیشنهاد موافقت نکردند و همچنان اجرا و نظارت بر اجرای سند امنیت غذایی به شورایعالی سلامت و امنیت غذایی سپرده شده است.
امنیت غذایی موضوعی چند بخشی و میانرشتهای است
عالی پور گفت: واقعاً باید نقش همه ذی نقشان در شورای عالی سلامت و امنیت غذایی در نظر گرفته شود؛ مثلاً الان سازمان محیطزیست به دلیل اینکه متولی مباحث محیطی است و به دلیل تهدیدات غیرقابلانکاری که در بحث تغییرات اقلیم داریم، یکی از ذی نقشان بسیار تأثیرگذار در مبحث امنیت غذایی کشور ایران محسوب میشود، ولی وقتی که تحلیل ذینفعان را در بحث سیاستگذاری غذایی کشور انجام دادیم، دیدیم که شورای عالی اصلاً این ذینقش را با وجود اینکه علاقه زیادی دارد که در این زمینه کار کند و با وجود اینکه مسئولیتش است، اصلاً در نظر نگرفته و قدرت آن برای اجرای برنامههای امنیت غذایی و حتی حمایت از آنها بسیار کم است. از سوی دیگر، وقتی که تجزیه و تحلیل کردیم، دیدیم که جهاد کشاورزی قدرت خیلی بالایی در این زمینه دارد اما سیاستها را بدون تعامل با وزارتخانههای دیگر اتخاذ میکند.
در بحث حکمرانی غذا خوب عملنمیکنیم
وی افزود: ما اسناد بالادستی خیلی خوبی داریم؛ مثلاً مقام معظم رهبری بر تأمین غذای سالم برای آحاد جامعه تاکید کردند، ولی ما متأسفانه در حکمرانی غذا به این مسئله توجه نکردیم. چرا مردم باید نگران خوردن میوه و سبزی باشند و نگران باشند که مبادا به سموم آلوده باشد یا مثلاً در پرورش سبزی و میوه از پساب فاضلاب استفاده شده باشد؟ این مسئله نشان میدهد در بحث حکمرانی غذا که چند مؤلفه دارد؛ مثلاً شفافیت، پاسخگویی و…، واقعاً خوب عمل نمیکنیم. صداقت با مردم و مشارکتی بودن خیلی اهمیت دارد. چرا در اجرای برنامههای امنیت غذایی از خود مردم کمک نمیگیریم.
عالی پور ادامه داد: این مشارکتی بودن هم درباره بحث برابری و محوری و عدالت، هم در مورد مردم و هم در مورد تمام ذی نقشان صحبت میکند. اینطور نیست که به یک ذینقش مثلاً آنچنان قدرت داده شود که بقیه مؤلفههای امنیت غذایی فراموش شود و به خاطر قدرتش پاسخگو نباشد؛ چه به جامعه و چه دیگر ذینقشان.
وی افزود: ما صدای مشترک همه ذی نقشان را نداریم تا یک اولویت را انتخاب کنند و به سیاستگذار بگویند شما که سیاستگذار کلان هستید، باید به این اولویت توجه کنید. وقتی حکمرانی امنیت غذایی در ایران را بررسی میکنیم، میبینیم هر کسی فقط مسئله مربوط به سازمان خودش را پیش میبرد و نگاه بخشی دارد. آن صدای مشترک برای انتخاب اولویتها که برمیگردد به همکاری بینبخشی مناسب، دیده نمیشود. به همین دلیل است که وقتی قیمتهایی که برای مواد غذایی در نظر گرفته میشود، نگاه میکنیم، میبینیم بخشی از جامعه اصلاً امکان تهیه مواد غذایی را ندارند. از آن طرف، تولید مواد غذایی به قدری شده که منابع آبهای زیرزمینی کاهش پیدا کرده و کفاف نمیدهد و تغییر اقلیم ما را تهدید میکند.
این دکترای سیاستگذاری غذا و تغذیه، تاکید کرد: من قبول دارم که گندم محصول استراتژیک است که باید در کشور تولید شود ولی در بحث خودکفایی گندم میتوانیم مثل خیلی از کشورهای دیگر کشت فراسرزمینی داشته باشیم و در مزارع خودمان محصولات دیگر تولید کنیم که آن هم به امنیت غذایی مردم ما کمک میکند. شاید باید در بعضی از سیاستهای مرتبط با امنیت غذایی بازنگری کنیم و این کار واقعاً اهمیت ویژهای دارد؛ به دلیل اینکه اینها مؤلفههای حکمرانی امنیت غذایی هستند.