دخالت
ابرشرکتها یا کمپانیهای فراملیتی در سرنوشت مردم جهان به دلیل توانمندی مالی تا بهآنجاست
که همه جنگها و مداخلات بینالمللی صرفا بر اساس منافع آنها تنظیم شده که نمونه بارز
آن دستیابی به منابع عظیم نفتی عراق و لیبی تحت عنوان حذف ضرابخانه هستهای صدام و
دفاع از حقوق شهروندان لیبی، جنبشهای مخملی بهعنوان محاصره روسیه، حمله به کشور مالی
توسط فرانسه در جهت کنترل حلقه آفریقا و... است.
بررسی اقتصاد جهان در سال گذشته نشان میدهد یکدرصد
جمعیت آمریکا مالک 40درصد ثروت این کشور و 80درصد جمعیت پایینی صرفا مالک هفتدرصد
ثروت این کشور هستند یعنی به واقع 20درصد جمعیت آمریکا مالکان 93درصد ثروت آن هستند.
از طرف دیگر تارنمای فوربس نمایه میلیاردرهای جهان
را در سنوات 2008 تا 2014 به نمایش گذارده که نشان میدهد در سال 2000 تعداد 470میلیاردر
با ثروتی معادل 898میلیارددلار و در سال 2008 تعداد هزارو125میلیاردر با دارایی چهارهزارو400میلیارددلار
و در سال 2014 تعداد هزارو645میلیاردر با جمع ثروت ششهزارو400میلیارددلار وجود دارند
که از این تعداد 492 نفر آمریکایی، 111 نفر روسیهای، 152 نفر چینی، 56 نفر هندی،
24 نفر ترکیهای، 16 نفر مکزیکی و... هستند که با نگاهی به تاریخچه رشد سرمایهداری
در این کشورها پدیده ظهور میلیاردرها محصول خصوصیسازی، آزادسازی و غارت ملی منابع
در کشورهای نوظهوری همچون روسیه، چین، مکزیک، هندوستان، ترکیه و کرهجنوبی بوده است.
در واقع از سال 2000 که فروپاشی شوروی و حاکمیت نظام
آزادسازی در چین و هند بوده، ثروت خالص میلیاردرها 7/12 برابر شده در حالیکه قدرت
خرید مردم در پیشرفتهترین کشور جهان (آمریکا) بهمراتب کمتر است که این امر نشان میدهد
جیب میلیاردرها زمانی با اقتدار بیشتر پر میشود که سفره 99درصدیها کوچک شود. بررسیهای
دیگر بیانگر این نکته است که تعداد میلیاردرهای جهان از هزارو125نفر با مجموع دارایی
چهارهزارو400میلیارددلار در سال 2008 به هزارو645نفر با مجموع دارایی ششهزارو400میلیارددلار
(معادل 8/7 کل تولیدناخالص داخلی جهان در سال
2013) رسیده که نمایه شماره (1) ملیت میلیاردرهای جهانی را نشان میدهد. نگاهی به جدول
شماره (2) نشان میدهد چگونه عدهای که بعدا میلیاردر نامیده شدهاند در این کشورها،
تحت عنوان آزادسازی و خصوصیسازی ثروت ملی را به یغما بردهاند! مجله فوربس با یک
محاسبه ساده نشان داده که چنانچه ثروت این هزارو645نفر بهطور مساوی بین آنها تقسیم
شود به هر نفر معادل 3/8 میلیارددلار خواهد رسید و چنانچه ثروت این عده بین جمعیت جهان
تقسیم شود به هر نفر در جهان هفتهزارو680دلار خواهد رسید.
همین گزارش میافزاید مجموع داراییهای میلیاردرهای
جهانی معادل ششهزارو500میلیارددلار بوده که مجموع ثروت 85 نفر از ثروتمندترین این
افراد بیشتر از ثروت 5/3میلیارد انسانهای کره زمین است. در آمریکا (یکدرصدیها) مالک
40درصد ثروت آمریکا و 80درصد جمعیت آمریکا مالک فقط هفتدرصد ثروت آن کشور هستند
یعنی 20درصد جمعیت 93درصد ثروت جامعه را دارا هستند که این فاصله طبقاتی تاکنون به
این شدت نبوده است.
این در حالی است که بدهی دولت آمریکا در آوریل
2014 معادل 17/554میلیارددلار بوده که توزیع
این بدهی در جدول شماره (2) آمده است. (مبالغ میلیارددلار)
جدول
شماره 3 نسبت ثروت میلیاردرهای هر کشور را به تولید ناخالص داخلی همان کشور نشان میدهد.
قابل
تامل آنکه در کشور قبرس با تولید ناخالص داخلی 21میلیارددلار حجم ثروت فقط دو نفر
میلیاردر آن 19/4 میلیارددلار است. یعنی کشوری که سال گذشته ورشکسته اعلام شد حجم
عظیم منابع مالی سوختشده آن نصیب فقط دو نفر ثروتمندی شده که احتمالا مثل کشور ما
وامدار اصلی هستند اما قادر به پرداخت وامها نشده و احتمالا بدهی آنها به حساب مالیات
مردم بخشیده شده است.
همین
تارنما نشان میدهد فروش (درآمد) یکصد شرکت برتر جهان در سال 2013 معادل 11/190میلیارددلار
با سود خالصی معادل هزارو85میلیارددلار که مجموع داراییهای آنها معادل 58/142 میلیارددلار
و ارزش بازار سهام آنها نیز برابر 12/141 میلیارددلار بوده است.
به
تعبیر دیگر ارزش بازار این یکصد شرکت 25درصد ارزش داراییهای آنها بوده است (قابل توجه
سهمبازان ایرانی که عموما مدعی هستند ارزش بازار سهام باید معادل مجموع ارزش (ذاتی)
یا ارزش داراییهای آنها باشد). جالب آنکه بررسی اقلام کلیدی 10 شرکت برتر جهان در
سال 2013 نمایانگر آن است که مبلغ فروش، سود خالص، مجموع دارایی و ارزش بازار آنها
به ترتیب معادل 2/071 ، 245/2 ، 14/276 و 2/354 بوده که به ترتیب معادل 18درصد، 22درصد،
24درصد و 19درصد همین ارقام در مجموع دوهزار شرکت برتر جهان بودهاند.
قابل تامل آنکه شرکتهای چینی ردههای اول با فروشی
بهمراتب کمتر از شرکتهای آمریکایی به سودهای بسیار بیشتری دست یافتهاند که مزد و
مواد اولیه ارزان از عوامل اصلی این برتری بودهاند. تارنما نشان داده در سال 2007
حدود 147 ابرشرکت جهانی بیش از 40درصد منابع پولی جهان را در اختیار داشتهاند.
بررسی موردی جغرافیایی شرکتهای بزرگ نشان میدهد
در میان کشورهای آسیای پاسیفیک، ژاپن با دارابودن 258 شرکت و سپس چین با تعداد 136
در ردههای نخست قرار دارند با این تفاوت که بیشترین سود شرکتها در این گروه متعلق
به شرکت چینی ICBCبا سودی معادل 225میلیارددلار
(کل آسیای پاسیفیک 746میلیارددلار) بوده است.
جدول شماره (5) وضعیت شرکتهای بزرگ جهان را از نظر
جغرافیایی نشان میدهد.
تدقیق
در توانمندی مالی ابرشرکتها حکایت از کنترل جهان توسط مالکان عمده آنان و جنگافروزی
برای سود بیشتر است که حضور فعال آنان در بهاصطلاح بازسازی عراق، لیبی و چشم طمع آنان
برای ربودن سوریه و سایر کشورهای جهان بهویژه کشورهای ثروتمندی نظیر ایران و ونزوئلا
از این منظر قابل بررسی است.