چند سالی هست که بحث امنیت غذایی در همه ابعاد امنیت تولید، چگونگی محتویات، تاثیرات خاص مفید یا منفی مواد غذایی بر سلامت انسان و... به میان آمده است. امنیت بسته بندی به خصوص در بخش مواد غذایی اما موضوعی تازه است که با توجه به تاثیرات بسیار عمیقی که در صورت بیتوجهی به آن میتواند بر سلامت افراد جامعه بگذارد، مورد توجه ویژهای قرار گرفته است. سعی خواهم کرد تا در ادامه به گوشهای از میزان توجه و اطلاع رسانی در این خصوص در کشور خودمان بپردازم.
باید دانست که احتمال خطر وجود مواد سمی در همه نوع بستهبندی در صورت بیتوجهی وجود دارد- به عنوان مثال وجود (BPA) Bisphenol A به عنوان مونومر در پوشش های پایه اپوکسی در مواردی همچون لاکهای مورد استفاده در قوطی، ظروف پلاستیکی، چسبهای بسته بندیهای چند لایه، مرکب و ... موضوعی مهم در به خطر انداختن سلامتی انسان است- اما مواد پلاستیکی به خاطر حضور گسترده در صنعت بستهبندی (بیش از50 درصد) قصه جداگانهای دارند. البته پلاستیکها مزایای بسیاری دارند و صنعت بستهبندی را بدون آنها نمیتوان تصور کرد. در این نوشتار کوتاه قصد بر این است که بیشتر به مسایلی که در خصوص به کارگیری این نوع بستهبندی، هشدار دهنده هستند بپردازیم.
برای آن دسته از خوانندگانی که از بعد فنی چندان به این موضوع آگاهی ندارند باید گفت مهمترین خطری که از جانب پلیمرها سلامت بستهبندی و در نتیجه غذا را تهدید میکند مهاجرت است. مهاجرت به معنای انتقال مواد مهاجر همچون مونومرها و الیگومرها، حلالها، ناخالصیهای موجود در بستهبندی و مواد حاصل از برهمکنش، از بستهبندی به ماده غذایی است. چندین مسئله در ایجاد فرآیند مهاجرت دخیلند از جمله نوع ماده غذایی، نوع ماده بستهبندی، ماده مهاجر و شرایط نگهداری. پایش خطر نیز با چهار متغیر انجام میشود: تخمین میزان مهاجرت، میزان سمیت مواد مهاجر، میزان مجاز سمیت و میزان در معرض قرارگیری. از مهمترین موضوعاتی که این روند را تسریع میکنند میتوان به دما، چربی، زمان و نور خورشید اشاره کرد. به موضوع اصلی بازگردیم. سالانه در ایران بیش از 10 میلیون تن پلاستیک در صنایع بستهبندی مصرف میشود. آنچه که بیشتر از سایرین پیش چشم است و شاید در حجم وسیعتری تهدید کننده است، به کارگیری پلی استایرن برای ظروف لبنی، بستهبندی آبلیمو و آبغوره در PETو در مجموع شرایط تولید، نگهداری، حمل و عرضه کلیه محصولات غذایی در پلیمرهاست. بحث بستهبندی مواد لبنی و چرب در ظروف PS موضوعی است که در بین کارشناسان هم به چندین شکل دیده میشود. گروهی کلا این نوع ظرف را برای بستهبندی لبنیات مفید نمیدانند و معتقدند که چربی آنها مهاجرت را تسریع میبخشد. گروه دیگر نیز بر این باورند که چنانچه عملیات پرکنی زیر دمای 65 درجه باشد مشکلی وجود نخواهد داشت.در بحث بستهبندی مواد اسیدی یا قلیایی درPET اما تقریبا اکثریت قریب به اتفاق آنان این موضوع را خطرآفرین میدانند.
این تنها بخشی از مشکل است. داستان مهمتر شرایط نگهداری و عرضه محصولاتی همچون آب معدنی، ماء الشعیر، نوشابه، دوغ، آبلیمو، آبغوره، ... و حتی روغنهای مایع خوراکی است. مدتهاست که شایعه وجود نیترات بالا در آب تهران به گوش میرسد. اثبات آن شاید برای عامه مردم مشکل باشد اما چیزی که به چشم میتوان دید رسوبات سنگین این آب در برخی مناطق تهران است تا بسیاری رو به خوردن آب معدنی آورند. انجمن آبهای معدنی ایران هم تشویق به استفاده از آبهای بستهبندی شده کرده و سلامت آن را تضمین میکند. اما آیا نوشیدن آب در بستهبندی که نمیدانیم از مرحله تولید تا مصرف چه به روزش آمده، خالی از خطر است؟ آب معدنی ای که احتمالا در کارخانه پس از پرکردن در آفتاب نگهداری شده است، سپس در ماشینهای سرباز و زیر همان آفتاب به مراکز فروش منتقل شده و دراین مراکز نیز در مکانهای آزاد و باز هم زیر نور خورشید نگهداری میشود تا به دست مصرف کننده برسد. این قصه نوشابه و دوغ و ماءالشعیر نیز هست. هنوز در برخی فروشگاهها آبلیمو و آبغوره را در ظروفPET بستهبندی و زیر آفتاب میگذارند تا رنگ بگیرد! این موضوع در منازل و به صورت سنتی نیز به چشم میخورد. همه اینها در حالی اتفاق میافتد که بدانیم نور آفتاب تاثیر بسیار عمیقی بر ساختارPET ، شکستن و مهاجرت مونومرهای آن به درون محصول غذایی دارد. مصرف کننده باید بین دو بد یکی را انتخاب کند: نیترات و رسوب یا مونومر. داستان ظروف یک بار مصرف پلی استایرینی که به وفور در بسیاری از مراسم مذهبی ما برای پرکنی غذا یا نوشیدنیهای داغ مورد استفاده قرار میگیرند نیز موضوعی نخ نما شده است، اما باعث شده تا از دامان پلیمرها به ظروف گیاهی پناه ببریم که هنوز عواقب و عوارض احتمالیشان به درستی بررسی نشده است. یعنی از چاله به چاه!
در این میان اما وظیفه نهادهای قانونگذار و ناظر مانند سازمان استاندارد و بهداشت چیست؟ متاسفانه در میان کارشناسان نظرات گوناگون و دربرخی مواقع متناقضی در مورد استانداردها و درجات خطر به کارگیری پلیمرها وجود دارد. این اختلاف دیدگاهها در بخشنامهها و قوانین صادر شده از طرف اداره نظارت بر غذا و داروی وزارت بهداشت نیز به چشم میخورد. به همین خاطر این بخشنامهها نتوانستهاند نظر اکثریت را جلب کنند و معترضین زیادی دارد. اداره استاندارد هم تاکنون کمتر از آنچه که باید، نقش ایفا کرده است. به عقیده من نقش اداره نظارت تنها در تدوین قوانین تولید و به کارگیری خلاصه نمیشود. این اداره باید شیوه نگهداری و حمل و عرضه را نیز تحت پوشش قوانین درآورد. بازرسین این اداره باید با قوانین از پیش وضع شده در کارخانههای تولیدی، ماشینهای حمل و همچنین مراکز فروش، شرایط محصولات- حداقل در مورد نگهداری در معرض آفتاب که در این بخش مهمترین موضوع است- را به دقت ارزیابی کنند. نیز با اطلاع رسانی گسترده، هم مردم و هم فروشندگان را از خطرات این موضوع مطلع کنند. حتی میتوان از لیبل خود محصولات برای اطلاع رسانی استفاده کرد. بهتر نیست به جای کلیپهای آموزشی بینمکی که در آن به انسانهای دوران پارینه سنگی در خصوص نوشیدن شیر پرچرب هشدار داده میشود!!!، وزارت بهداشت در زمینه خطرات پنهان به کارگیری نامناسب این نوع بستهبندی اقدامی کند. شایستهتر نیست که حتی خود مردم را دراین کار مشارکت دهیم و از آنان بخواهیم که در خرید محصولات قرار گرفته در این شرایط دقت بیشتری به خرج دهند. به فروشندگانمان چقدر در این خصوص اطلاع رسانی کردهایم و خواهان همکاریشان شدهایم؟ باورکنیم که با یک دهم هزینه تبلیغات انجام شده برای فلان کیک میتوان در صدا و سیما از مرگ خاموش هزاران نفر جلوگیری کرد.
برخلاف نظر بسیاری از متعصبین، بر این عقیده هستیم که پلاستیکها در حال حاضر بخش تفکیک ناپذیر از زندگی ما هستند. اما بپذیریم که استفاده نا بهجا و عدم رعایت شرایط ایمن میتواند صدمات جبران ناپذیری را به سلامت جامعه وارد کند. صدماتی که شاید تا به حال هم وارد شده اما تحقیقات دقیقی برای ارزیابی میزان خسارتهای آن انجام نپذیرفته است.