در
مطالب پیشین مختصری درخصوص خاستگاه فکری اندیشه اقتصاد سبز صحبت شد. مروری بر متون
منتشرشده اقتصاد سبز حاکی از آن است که ویژگیها و اصول آن همانند همه نظریات
توسعهای و اقتصادی در طول زمان تغییر و تحول داشته است که همه این تلاشها در جهت
کاملشدن و درنظرگرفتن جنبههای جدیدی است که در جهان واقعی اتفاق افتاده. اگر بخواهیم یک جمعبندی از متون علمی داشته
باشیم، میتوان رایجترین اصولی که برای اقتصاد سبز شناخته شده را به شرح ذیل
خلاصه کرد:
1) اقتصاد سبز ابزاری برای دستیابی به توسعه پایدار است. تحقق
توسعه پایدار یعنی تعادل بین سه عرصه محیطزیست، اقتصاد و جامعه از طریق اجرای اقتصاد
سبز عملی میشود.
2) اقتصاد سبز کار شایسته و مشاغل سبز ایجاد میکند. بهعبارتی
دیگر با اجراییشدن اقتصاد سبز، فرصتهای شغلی جدید برای نیروی کار بهوجودآمده و کار
شایسته توسعه مییابد. کار شایسته به معنی اشتغال مولد با چهارمولفه آزادی،
برابری، امنیت و کرامت انسانی است که هدف و استراتژی سازمان بینالمللی کار میباشد.
3) اقتصاد سبز منجر به منابع و انرژی کارآمد میشود. یکی از
مولفههای مهم اقتصاد سبز افزایش کارایی و بهرهوری منابع بهخصوص انرژی و کاربرد
انرژی پاک است.
4) اقتصاد سبز به مرزهای سیارهای یا محدودیتهای زیستمحیطی
یا کمیابی احترام میگذارد. به عبارت دیگر ملاحظات زیستمحیطی و کمیابی منابع را
در نظر دارد.
5) اقتصاد سبز رهیافت تصمیمسازی یکپارچه را ارایه میدهد.
تصمیمسازی بهصورت سیستمی و درنظرگرفتن همه اجزا بهمنظور دستیابی به اهداف است.
6) اقتصاد سبز پیشرفت و توسعه را فراتر از اندازهگیری تولید
ناخالص داخلی (GDP) در
نظر میگیرد. با استفاده از شاخصهای مناسبی که تعریف میشود، میزان پیشرفت و
توسعه تعیین شده که فراتر از افزایش تولید است.
7) اقتصاد سبز میان کشورها، در داخل کشورها و در بین نسلها
برخورد عادلانه، منصفانه و برابر دارد.
8) اقتصاد سبز از تنوع زیستی و اکوسیستمها محافظت میکند.
9) اقتصاد سبز منجر به کاهش فقر، افزایش رفاه و بهبود معیشت،
حمایت اجتماعی و دسترسی به خدمات ضروری میشود.
10) اقتصاد سبز حکومت و حاکمیت قانون را بهبود میبخشد. به
عبارتی اصول دموکراتیک، مشارکت، پاسخگویی شفاف و باثباتی را بههمراه دارد.
11) اقتصاد سبز پیامدهای خارجی را درونی میکند. به این معنا
که همه هزینه و منافع بیرونی و غیرقابل ملموس در محاسبات لحاظ میشود.
نگاهی
به اصول 11گانه یادشده جامعیت رویکرد اقتصاد سبز را به نمایش میگذارد؛ رویکردی که
شامل ابعاد سهگانه اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی است. ابعاد اجتماعی به موضوعات
رفاه بشری، عدالت اجتماعی، کاهش نابرابری، افزایش کیفیت زندگی، توسعه اجتماعی،
دسترسی عادلانه و پرداختن به نیازهای زنان و جوانان اشاره دارد. ابعاد اقتصادی نیز
به رشد در درآمد و اشتغال، سرمایهگذاریهای خصوصی و عمومی، اقتصاد انعطافپذیر،
رشد اقتصادی و فعالیتهای جدید اقتصادی میپردازد. ابعاد زیستمحیطی بر کاهش خطرات
زیستمحیطی و کمیابی آن، کاهش کربن، کارایی منابع و منابع کارآمد، کاهش انتشار
کربن و آلودگی، افزایش بهرهوری انرژی و منابع، جلوگیری از نابودی تنوع زیستی و
اکوسیستم و مسوولیتپذیری در قبال محیطزیست تاکید دارد. جامعیت
مفهوم اقتصاد سبز باعث شده در سراسر جهان تمامی کنشگران از دولت گرفته تا سازمانهای
بینالمللی و مردمی درخصوص چگونگی دستیابی به اقتصاد سبز، سیاستگذاری و استراتژیهای
دستیابی به آن تلاش میکنند