اگر بگوییم جایگزینی دکتر مرتضی شهیدزاده با دکتر طالبی در چهارچوب جابجایی¬های بی انتهای مهندس حجتی وزیر جهاد کشاورزی فقط با هدف تصرف آخرین سنگر باقیمانده از دولت دهم بود و ایشان برنامه¬ای جدید و خاص برای سیاست¬گذاری بانک کشاورزی در این جابجایی را مدنظر نداشته و ندارد شاید منصفانه نباشد و تا حدود زیادی ارزیابی شتاب¬زده¬ای کرده باشیم اما مراسم تودیع و معارفه که نامش را "تکریم و معارفه" گذاشته بودند با حضور بیش از هزار نفر نشسته بر روی صندلی¬ها و تعداد کثیری بر سرپا و تقریبا با شرکت تمامی معاونان موثر وزیر و با اعلام صدور احکامی از سوی وزیر اقتصاد و دارایی مبنی بر تجلیل و انتصاب، همچنین سخنرانی دکتر عیسی کلانتری مرد شماره یک پشت صحنه و در سایه کشاورزی کشور بیش از یک معارفه تودیع معمولی بود و به واقع نوعی لشگرکشی برنامه¬ریزی شده در یک فتح¬الفتوح تاریخی و در عرصه کشاورزی کشور به شمار میرفت و بر حلاف عنوان تکریم، بیشتر قدرت¬نمایی در مقابل بعضی از شخصیت¬های اقتصادی در وزارت اقتصاد و دارایی و بانک مرکزی و جناحی از اصول¬گرایان مجلس بود که با رفتن دکتر طالبی موافق نبودند. اینکه مدیر عامل جدید یعنی دکتر شهیدزاده ویا حتی مهندس حجتی وزیر جهاد کشاورزی چقدر بتوانند در مقابل پاتک-های احتمالی و ترکش شلیک توپخانه منازعات آتی و موضوعاتی چون ازسرگیری تحقیق و تفحص از بانک کشاورزی و مسائلی از این دست، اهداف و سنگرهای خود را تثبیت و تحکیم کنند، بحثی است سیاسی که البته امکان مقابله و مقاومت در برابر آن تا انتخابات دوره آینده مجلس از سوی جهاد کشاورزی و نهایتا دولت چندان دشوار نخواهد بود، ولی در کل، متاسفانه فضای عمومی در سطوح تصمیم¬سازی کشور بیش از آنکه متاثر از بهره¬وری و کارآمدی باشد غالبا ابعاد سیاسی و جناحی به خود می¬گیرد، تصمیم به جابجایی دکتر طالبی نیز یکباره و بر سر موضوع خاصی نبوده است ولی لامحاله در چنین فضایی وجه سیاسی به خود خواهد گرفت کما اینکه جمله کنایه¬آمیز دکتر کلانتری دبیرکل خانه کشاورز و وزیر پیشین کشاورزی به عنوان یکی از سخنرانان این مراسم گرچه به طنز بیان شد ولی رنگ و بوی سیاسی گرفت و با استقبال حاضران مواجه شد. وی گفت: "یک روز طالبی می¬رود و شهیدزاده می¬آید یک روز هم طالبی می¬آید و شهیدزاده می¬رود"، به عبارتی همراه با تغییر دولت¬ها آنان که منتصب شده¬اند می¬روند و منتصبان جدید می¬آیند و این چرخه جابجایی همچنان ادامه دارد.
مراسمی که با تعارف برگزار شد
نکته جالب و در خورتأمل در این مراسم تودیع و معارفه یا آنچه که "تکریم و معارفه" نامیده شد تعارفات رایج بود؛ "تو خوبی، من خوبم، قبلی¬ها خوب بودند و شایسته و اینها هم خوبند و شایسته، همه خوبند و اتفاقی نیفتاده است، حالا چیزی نیست و این هزار و اندی نفر هم که آمده¬اند فقط جهت دید و بازدید است و نه چیز دیگر ...!" نه سخنی از اشکالات گذشته پیش می¬آید، نه اشاره¬ای به تغییر سیاست¬ها در آینده و نه مثلا قبلا بانک کشاورزی فلان و بهمان اهداف را دنبال می¬کرده است و حالا قرار است این یا آن اهداف را در اولویت قرار دهد و دنبال کند. گرچه پسندیده و اخلاقی است که موقع خداحافظی سخنی از اشکالات و نارسایی¬ها و خدای ناخواسته تخلفات و کم¬کاری¬های گذشته به میان نیاید ولی طرح این موضوعات که قبلا راهبردها چه بوده است و حالا قرار است چه شود احترام به افکار عمومی، مقابله با سیاسی کردن هر جابجایی و جلوگیری از هرگونه شایعات و ارزیابی¬های سطحی سیاسی فرصت-طلبانی است که در سایه جناح¬بازی حلیم خود را هم می¬زنند و لاغیر. چه اشکالی دارد اگر آقای وزیر بگوید که دولت در رابطه با سیاست¬های بانکداری و در حوزه کشاورزی این نظریه را دارد و دکتر طالبی بر نظریه دیگری پافشاری می¬کند؟ به عبارتی در مراسم معارفه ممکن است سخنی از اشکالات به میان نیاید ولی باید برنامه¬های جدیدی که لازمه تغییر است به صراحت بیان شود که در این مراسم این اتفاق رخ نداد، یعنی هیچکدام از سخنرانان در رابطه با تحولات و تغیرات احتمالی سیاست-های بانک کشاورزی سخنی به میان نیاوردند کما اینکه خبرنگاران و رسانه¬ها نیز نکته¬ی جدیدی جز وقایع نگاری و تشریح صحنه این تودیع و معارفه در اخبار خود نداشتند.
در چنین فضایی متاسفانه شاهد بودیم مهندس حجتی وزیر جهاد کشاورزی، درست هنگامی که بعضی از تشکل¬های کشاورزی، نهادها، مؤسسات، انجمن¬ها و کشاورزان نمونه فعال و موفق اقتصادی که از 7 سال سیاست¬گذاری دکتر طالبی ظاهرا خشنود بودند و بدون محافظه¬کاری قصد اهداء هدایایی به ایشان با هدف تجلیل از زحمتشان را داشتند میز تکریم و معارفه را واژگون و یکباره صحنه را ترک و به واقع فتح الفتوح را خاتمه یافته تلقی کرد، به قول عده¬ای احتمالا برای افتتاح یا رونمایی کتابخانه مجازی یکی از مراکز پژوهشی یا مراسمی شبیه آن بسیار عجله داشتند.
این خطر وجود دارد که بانک کشاورزی تبدیل به یک صندوق شود
در شرایطی که توضیحی برای آنچه که قرار است برای بانک کشاورزی رخ دهد به میان نمی¬آید باید پرسید و تحلیل کرد که مهندس حجتی، معاونان، مشاوران، مدیران کل در سطوح استانها از بانک کشاورزی چه انتظاراتی دارند که قبلا امکان برآورده شدن آنها در مدیریت قبلی نبوده است؟ آیا بانک کشاورزی به عنوان موتور اصلی توسعه بخش کشاورزی قدرتمندترین نهاد مالی حامی کشاورزی و کشاورزان با شرایط جدیدی مواجه است؟ آنچه در انتظار بانک کشاورزی است به سود کشاورزی مملکت و کشاورزان خواهد بود؟ تحولات جدید چگونه رخ می¬دهند؟ سیاست¬ها و برنامه¬ها چیست ؟ قبل از پاسخ به این سؤال باید گفت بی آنکه بخواهیم وارد مبحث جایگاه بانک¬های دولتی و خصوصی، ضریب رقابت آنها و آسیب¬پذیری این رقابت در سایه سیاست¬های پولی و مالی دولت شویم و بی آنکه بخواهیم اشاره¬ای به انواع و اقسام شبه¬بانک¬ها و مؤسسات مالی اعتباری و صندوق¬های من¬درآوردی قرض¬الحسنه و ... داشته باشیم، باید یادآور شویم اگر بانک کشاورزی به هر دلیل نتواند در فضای بانکداری موجود کشور، با تمام نارسایی¬هایی که دارد به عنوان یک بانک برای جذب منابع و نقدینگی بیشتر در جوامع شهری عمل کند قادر نخواهد بود به خوبی در خدمت کشاورزی کشور قرارگیرد. به یاد آوریم بانک کشاورزی در دوره¬ای که ریاست آن بر عهده دکتر نوربخش بود حسب سیاست¬های وزیر کشاورزی دولت نهم در یک مدار بسته عمل کرد و نتایج آن را نیز همگان دیدیم. یک مدیرعامل گوش به فرامین وزیر، بانک کشاورزی را به صندوق و دخلی ناکارآمد تبدیل خواهد کرد، گرچه باید منصفانه و با شناختی که داریم یادآور شویم که مهندس حجتی و معاونان و مشاوران ایشان هرگز چنین دیدگاهی ندارند ولی ضرورتهایی هست که ممکن است ناخواسته بانک کشاورزی را به این مسیر سوق دهد. تاکید بسیار زیاد و البته درست مهندس حجتی، برافزایش چند برابری سهم بیمه محصولات کشاورزی، دغدغه ایشان و معاونانش بر استفاده بهینه از آب کشاورزی و گسترش سامانه¬های نوین آبیاری در مزارع کشاورزی، بهبود وضعیت مکانیزاسیون کشاورزی و تحول در این دو زیرساخت که شاید تنها راهکار برون رفت از عقب افتادگی تاریخی در حوزه کشاورزی باشد و همچنین توجهات دیگر ایشان به تکنولوژی زیرساخت¬های دام و طیور همچون مسائل ژنتیکی و اصلاح نژادی و بهبود وضعیت و تثبیت قیمت آنها که الزاما و در این شرایط از کشاورزی کشور ابعاد تجاری ندارند و لامحاله جزء وظایف حاکمیتی به شمار می¬روند و نیاز به نقدینگی هنگفت دارند این خطر را به وجود می¬آورد که بانک کشاورزی تبدیل به صندوقی برای رفع این حوائج ضروری شود، زیرا سایر بانک¬های تجاری تن به تخصیص اعتبار برای این امور نخواهند داد، لذا توأم با این تصمیمات اجتناب¬ناپذیر، دولت باید چاره¬ای ساختاری در حوزه بانکداری کشور و سیاست¬های پولی و مالی بیندیشد تا این جابجایی در قالب یک تحول برای کشاورزی کشور معنی داشته باشد.
مجید انصاری