در واقع برای سومین سال متوالی است که تعداد گرسنگان جهان افزایش مییابد. به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیایاقتصاد» این نهادها هشدار دادهاند این وضعیت میتواند چالشی جدی برای دستیابی به هدف توسعه پایدار «گرسنگی صفر» تا ۲۰۳۰ باشد. از میان این گرسنگان بیشترین سهم را قاره آسیا با ۹/ ۵۳۱ میلیون نفر دارد. پس از آسیا، قاره آفریقا با ۱/ ۲۵۶ میلیون گرسنه در جایگاه دوم و در رده بعدی نیز آمریکای لاتین و کشورهای حوزه دریای کارائیب با ۵/ ۴۲ میلیون گرسنه قرار دارند. براساس آمارهای این گزارش، تعداد جمعیتی که از ناامنی غذایی شدید و متوسط رنج میبرند در حال حاضر ۲ میلیارد نفر (معادل بیش از ۲۶ درصد از جمعیت جهان) است. این در حالی است که در سراسر جهان حدود ۲۰ میلیون نوزاد با وزن کمتر از وزن عادی متولد میشوند، یعنی یک نوزاد از هر هفت متولد. بهعلاوه تعداد کودکان زیر پنج سالی که رشد کمتر از حد عادی دارند (نسبت قد به وزن پایین)، ۹/ ۱۴۸ میلیون نفر معادل ۲/ ۲درصد از جمعیت جهان، تعداد کودکان زیر پنج سالی که نسبت وزن به قد کم دارند بالغبر ۳۹ میلیون نفر، تعداد کودکان دچار اضافه وزن ۴۰ میلیون نفر، تعداد کودکان و نوجوانان دچار اضافه وزن ۳۳۸ میلیون نفر و بزرگسالان دچار مرض چاقی ۷۷۲ میلیون نفر (یک نفر از هر ۸ بزرگسال) را شامل میشوند.
جهان گرسنهتر شد
پس از یک دهه کاهش مستمر، روند گرسنگی جهان که معیار اندازهگیری آن تعداد جمعیت دچار سوءتغذیه است، در ۲۰۱۵ معکوس شد تا جایی که در سالهای اخیر در سطحی پایینتر از ۱۱ درصد قرار گرفت. این در حالی است که تعداد جمعیتی که از گرسنگی رنج میبرند در سالهای اخیر بهتدریج افزایش یافته است. در نتیجه این روند تعداد گرسنگان جهان در ۲۰۱۸ به حدود ۸۲۰ میلیون نفر رسید؛ روندی که به عقیده صاحبنظران تهدیدی جدی برای دستیابی به هدف «گرسنگی صفر» چشمانداز ۲۰۳۰ توسعه پایدار سازمانملل محسوب میشود. بر این اساس گرسنگی تقریبا در تمام مناطق جهان در حال افزایش است. در این رابطه آفریقا با سهم ۲۰ درصدی، بالاترین نرخ شیوع سوءتغذیه را در جهان دارد. در منطقه آمریکای لاتین و کشورهای حوزه دریای کارائیب نیز گرسنگی در حال افزایش است، گرچه نرخ شیوع آن در سطح ۷ درصد قرار دارد. در آسیا، از ۲۰۱۰ تاکنون نرخ سوءتغذیه در کشورهای غرب این منطقه روندی افزایشی دارد؛ تا جایی که امروزه بیش از ۱۲ درصد از جمعیت این منطقه از سوءتغذیه رنج میبرند.
با در نظر گرفتن کل جمعیتی که در سطح جهانی از ناامنی غذایی متوسط رنج میبرند، در کنار جمعیت دچار سوءتغذیه، برآورد شده است که بیش از ۲ میلیارد نفر از جمعیت جهان به غذای امن، کافی و مغذی دسترسی مستمر نخواهند داشت که ۸ درصد از جمعیت آمریکای شمالی و اروپا نیز شامل این افراد هستند. در ۲۰۱۵، یک نفر از هر هفت نوزاد (معادل ۵/ ۲۰ میلیون نوزاد) متولد جهان، از وزن کمتر از سطح عادی در هنگام تولد رنج میبردند، سطحی که حکایت از آن دارد که از ۲۰۱۲ پیشرفتی درخصوص کاهش تعداد نوزاد با وزن کمتر از حد عادی حاصل نشده است. در مقابل تعداد کودکان زیر پنج سال جهان که از قد کوتاهتر از سطح عادی رنج میبرند طی شش سال اخیر ۱۰ درصد کاهش یافته است. با این حال در حال حاضر ۱۴۹ میلیون کودک جهان قد کمتر از سطح عادی دارند، تعدادی که نشان میدهد هنوز نیز فاصله زیادی برای دستیابی به هدف توسعه پایدار مبنی بر نصف شدن شمار این کودکان وجود دارد.
براساس گزارشی که این پنج نهاد بینالمللی منتشر کردهاند در تمام مناطق جهان، روند رو به افزایش اضافه وزن و چاقی مفرط همچنان ادامه دارد؛ بهویژه در میان بزرگسالان و کودکانی که در سن مدرسه قرار دارند. براساس برآوردها در ۲۰۱۸ بیش از ۴۰ میلیون کودک از اضافه وزن رنج میبردند. این در حالی است که آمارهای سال ۲۰۱۶ نشان میدهند ۱۳۱ میلیون کودک در سنین ۵ تا ۹ سال، ۲۰۷ میلیون نوجوان و ۲ میلیارد نفر از بزرگسالان جهان در این سال دچار اضافه وزن بودند. در این رابطه حدود یکسوم از نوجوانان و بزرگسالان و ۴۴ درصد از کودکان بین ۵ تا ۹ سال دچار اضافه وزن، از چاقی مفرط رنج میبردند؛ وضعیتی که پیامدهای اقتصادی گستردهای به همراه دارد. دادههای سطح خانوادگی و فردی از کشورهای منتخب در تمام مناطق نیز حکایت از آن دارد «امنیت غذایی» در اشکال مختلف سوءتغذیه نقشی مهم ایفا میکند. بر این اساس بهخصوص در کشورهای با درآمد بالا، زندگی در خانواری که با وضعیت ناامن غذایی مواجه هستند از عوامل اثرگذار چاقی مفرط بزرگسالان، نوجوانان و کودکان در سن مدرسه است.
در نسخه سال گذشته این گزارش نشان داده شد که چطور جنگ و شرایط آبوهوایی متغیر و سخت منجر به وخیمتر شدن روندهای بالا خواهد شد. در این رابطه یافتههای گزارش امسال روایت میکنند که چطور سرعت نامتناسب رشد اقتصادی و تداوم عملکرد اقتصادی ضعیف در بسیاری از کشورها که به دنبال روند رکودی سالهای پس از ۲۰۰۸ رخ داد، تلاشها برای پایان دادن گرسنگی و سوءتغذیه را متزلزل کرده است. این در حالی است که بحرانهالی مالی متعدد، افزایش تنشهای تجاری میان اقتصادهای اصلی دنیا و شرایط مالی محدودکننده جهانی نااطمینانیهایی را متوجه چشمانداز اقتصادی جهان ساخته است. بر این اساس گرسنگی عمدتا در کشورهایی افزایش یافته است که دچار کندی یا کاهش رشد اقتصادی بودهاند؛ کشورهایی که غالبا در طبقههای اقتصادهای بادرآمد متوسط قرار دارند. بهعلاوه، شوکهای اقتصادی منجر به طولانیتر و وخیمتر شدن بحرانهای غذایی ناشی از جنگ و تغییرات آبوهوایی میشوند. در میان ۶۵ کشوری که اثرات منفی رکود اقتصادی بر امنیت غذایی و تغذیه قابلتوجه بوده است، ۵۲ کشور وابستگی بالایی به صادرات و واردات کالاهای اساسی دارند. براساس ارزیابیها، اثرگذاری منفی رکود اقتصادی در جاهایی که از نابرابریهای شدید رنج میبرند نامتناسبتر است. در واقع با وجود نابرابری درآمدی احتمال وقوع بحرانهای غذایی شدید افزایش مییابد و این اثرگذاری در کشورهای کمدرآمد در مقایسه با کشورهای درآمد بالا ۲۰ درصد بیشتر خواهد بود. بر این اساس، نابرابریهای درآمدی ارتباط نزدیکی با سوءتغذیه دارد؛ در حالی که الگوهای پیچیدهتر نابرابری با چاقی مفرط در ارتباط است.
بهمنظور حفاظت از امنیت غذایی و تغذیه و مقابله با اثرات منفی چرخههای تجاری، استفاده از سیاستهای اقتصادی و اجتماعی حیاتی است؛ در حالی که باید تلاش شود مخارج در سایر خدمات ضروری همچون مراقبتهای درمانی و آموزش به هر قیمتی که شده حفظ شود. هر چند در بلندمدت، دستیابی به این مهم تنها با ایجاد تحولات ساختاری حمایتکننده از جمعیت فقیر امکانپذیر است؛ بهخصوص در کشورهایی که وابستگی بالا به تجارت کالاهای اساسی دارند. بهمنظور اطمینان از اینکه تحولات ساختاری فراگیر و در راستای منافع فقرا است باید نگرانیهای مربوط به امنیت غذایی و تغذیه را با تلاشهای کاهش فقر یکپارچه کرد.
در بخشی از این گزارش مشترک، آمارها به تفکیک کشورهای ارائه شده است. براساس این آمارها، طی سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ حدود ۱/ ۶ درصد از جمعیت ایران دچار سوءتغذیه بودند؛ نرخی که در سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ به سطح ۹/ ۴ درصد کاهش یافت. در سال ۲۰۱۲، حدود ۸/ ۶ درصد از کودکان زیر پنج سال ایران نیز از رشد ناکافی رنج میبردند؛ آماری که البته برای سال ۲۰۱۸ ارائه نشده است. از دیگر آمارهای موجود و شاید جالبتوجه برای ایران، سهم بزرگسالان دچار چاقی مفرط است. براساس این آمارها، در سال ۲۰۱۲ حدود ۲۲ درصد از جمعیت بزرگسال ایران (جمعیت بالای ۱۸ سال)، از چاقی مفرط رنج میبردند؛ نرخی که تا سال ۲۰۱۶ به سطح ۵/ ۲۵ درصد افزایش یافت.