برنامه "دستخط" هفته گذشته (جمعه 15 شهریور 98)، میزبان عیسی کلانتری، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بود. در بخشی از این برنامه، در مورد محصولات دستورزی شده ژنتیک (تراریخت) سؤالاتی مطرح شد. مطابق روال معمول چند سال گذشته، پاسخهای آقای دکتر کلانتری منصفانه و دقیق نمینمود. از همین رو، این برنامه با اعتراض نخبگان و دانشمندان حوزه بیوتکنولوژی، و فعالان حوزه کشاورزی همراه شد. علی ارجمند عین الدین، مسئول نمایندگی ولیفقیه در جهادکشاورزی البرز از جمله این افراد است. تحقیقات دامنهدار، جلسات، مناظرات، و فعالیتهای اجرایی پرحجم وی در حوزه تراریخت، موجب شد تألیف اثری در این زمینه را در دستور کار قرار دهد. کتاب «مسئله محصولات تراریخته در ایران» حاصل تتبع و تفحص و تفرّس او در این زمینه است. ارجمند، در یادداشت اختصاصی به مباحث طرح شده در برنامه دستخط با استناد به آمار و اسناد پاسخ میدهد. متن سخنان وی از این قرار است:
"اخیرا جناب آقای دکتر کلانتری در برنامه دستخط گفتگویی داشتند. در این برنامه موضوعات مختلفی مطرح شد، که از جمله بخشی از سؤالات مجری برنامه درخصوص محصولات تراریخته بود. آقای کلانتری در ابتدا گفتند "باید ببینیم دنیا با این محصولات چگونه برخورد میکند". بنده هم اتفاقاً این منطق را میپذیرم. در دنیا در 64 کشور، به دلیل ریسک بالا و احتمال خطرناک و آلرژن بودن این محصولات برای گروههای خطرناک (مانند زنان باردار، کودکان، سالمندان و بیماران) اعلام تراریختگی و لیبلگذاری الزامی است. ایران هم خوشبختانه جزو این کشورهاست. بقیه هم - جز 5 یا 6 کشور - موافق نیستند اما خب ممکن است قانون منع سفت و سخت نداشته باشند. از این 64 کشور 38 کشور کاشت را به دلیل عوارض وسیع زیستمحیطی کاملاً ممنوع کردهاند؛ و تنها واردات هدفمند و محدود این محصولات - آن هم با لیبلگذاری سختگیرانه - را انجام میدهند. از این 38 کشور، 28 کشور اروپایی است؛ اروپا مجموعاً 33 میلیون تن از این ارقام وارد میکند که بخش اعظم آن در تولید "سوختهای زیستیِ پاک" (بایوفیولها) و "خوراک دام" استفاده می شود.لذا این که تصور شود که همه دنیا پذیرفته و ما در این زمینه عقب ماندهایم، یک اشتباه بسیار فاحش است.
البته ما در مورد واردات هم مشکل اساسی داریم. مطابق آمارهای رسمی فائو، دور ریز 15 میلیارد دلاری - یعنی 30 تا 40 درصدی - محصولات غذایی در ایران، میتواند حداقل 15 میلیون نفر را سیر کند. جلوی اسراف باید گرفته شود، ارتقاء بازده کشاورزی با کشاورزی دانشبنیان، مدیریت منابع آب و فعالیتهایی از این دست نیز باید در دستور کار قرار گیرد. ما با "تولید محصولات سالم در کشور" موافقیم، اما در محصولات تراریخت، مانند کشورهای پیشرفته اروپایی، منطقاً وارداتِ این محصولات را ترجیح میدهیم، چرا که واردات، سلامت مردم را به خطر میاندازد، ولی کشت، هم سلامت مردم و هم سرزمین و کشاورزی و محیط زیست و اکوسیستم کشور را نابود میکند. ولی در عین حال غایت آرزوی ما تولید در داخل آن هم از ارقام سالم است و نه تراریخت.
دوم؛ در مورد خاص محصول برنج تراریخت گفتند که "ما برنج را دادیم دانشگاه شهید صدوقی یزد و آنها سلامت برنج را تأیید کردند". در ادامه برنامه وقتی مجری محترم سؤال میکند "چطور است که وقتی سلامت این محصولات تأیید شده، در کشور تولید نمیشود؟" آقای کلانتری به راحتی "فشارهای سیاسی" را دلیل این مطلب میداند. باید به آقای دکتر بگوییم که آقای دکتر! برنج تراریخت در هیچ کجای دنیا کشت تجاری نمیشود. چطور است که ایران باید آزمایشگاه این محصولات باشد؟ ضمن اینکه شما بهتر از هر کس دیگری میدانید که وقتی بخواهند سلامت یک محصول تراریخته را در چهار دوره تأیید بکنند در دنیا بطور میانگین 14 سال زمان میبرد. شما زمانی گفتید دانشگاه یزد 4 سال روی این موضوع کار کرده، در حالی که از تأسیس واحد مطالعات غذایی دانشگاه یزد "یک سال و هفت ماه" گذشته بوده است! این تناقضگویی از طرف شما عجیب است.
گذشته از این، در ایران، فرهنگستان علوم پزشکی که بالاترین مرجعیت علمی را در حوزه سلامت کشور داراست با ضرس قاطع نسبت به این محصولات "نظر مخالف" اعلام کرده؛ که در سایت آنها منعکس و در دسترس عموم هست. وقتی چنین مرجعی در مورد سلامت این محصولات با قطعیت نظر مخالف دارد، تمرکز و استناد بر بررسی متناقض و عجیب یک مرکز تحقیقاتی چه معنایی میتواند داشته باشد؟ از این گذشته حتی وزیر محترم بهداشت و درمان هم نسبت به این موضوع نظر موافق ندارد؛ و موضع او - به درستی - بیشتر نسبت به این محصولات محتاط و منتقد است. بنابراین برخلاف نظر معاون محترم رئیسجمهور نسبت به سلامت این محصولات، انتقادات و اشکالات جدی از سوی مراجع رسمی وجود دارد.
در جای دیگری در ادامه گفتگو آقای کلانتری عمدتاً با اتکا به آمار سایت "ایسا" (ISAAA) گفتند "در دنیا 200 میلیون هکتار محصول تراریخته کشت میشود." اولاً باید توجه کنیم که این سایت یک مرجع جهانی و معتبر نیست بلکه به سمت تراریختهها سوگیری شدید دارد. همین سایت در سال 1384 آمار تولید تراریختهها در ایران را 1.5 میلیون هکتار مطرح کرده در حالی که خود شما قبول دارید که به هیچ عنوان چنین تولیدی نداشتهایم. وقتی در مورد ایران، که ما از آن مطلعیم، چنین آمار دروغی میدهد، در مورد سایر کشورها هم حتماً چنین رویهای - با هدف بالا بردن بیلان کاری و غیره - وجود دارد. اما فرض کنیم این آمار درست باشد. آیا آنچنان که در مورد اروپا ذکر شد این محصولات به مصرف انسانی میرسد؟ البته که خیر. بخش وسیعی از آن صرف تولید سوختهای زیستی و خوراک دام میشود. و جالب است که بر اساس آمارهای همان سایت، 30 درصد ذرتهای تولیدی جهان (عمدتاً با هدف خوراک دام) تراریخته است. کشورهایی که ذرت غیرتراریخته وارد میکنند چه مشکلی دارند؟
اینجا یک اشکال دیگری هم وجود دارد؛ محصولات تراریخته با وجود صرف تکنولوژی بالا، به دلیل کیفیت پایین و ریسک بالا، 30 درصد و در برخی ارقام تا 55 درصد ارزانتر از محصولات سالم هستند؛ به همین جهت سلاطین واردات نهادههای دام در کشور مدافع واردات این محصولات، و راغب هستند که این محصولات وارد شود تا از منافع سرشار آن بهرهمند شوند.
آقای دکتر در ادامه اظهاراتشان میگویند "در دنیا حتی یک مقاله جهت تشریح مخاطرات این محصولات ارائه نشده است!" من جهت اطلاع ایشان عرض میکنم در سال 2012 در فرانسه، پروفسور سرآلینی مقالهای در رابطه با سرطانزا بودن این محصولات ارائه کرد؛ و به این جمعبندی رسید که شرکتهایی مانند "مونسانتو" - غول یهودی تولیدکننده بذرهای تراریخته - جهت فریب مردم تنها سه ماه خوراک تراریخته به "رت" (موشهای آزمایشگاهی) میدهد و سلامت این محصولات را از این آزمایش کوتاهمدت نتیجه میگیرد. سرآلینی این پرسش اساسی را مطرح کرد که "مگر ما سه ماه از این محصولات میخوریم"؟ لذا تغذیه موشها و گاوها را از سه ماه به دو سال رساند؛ حاصل این شد که موشها و گاوها دچار مشکلات جدی و متعدد و انواع سرطانها شدند. مقاله ایشان طی تنها دو ماه 360 بار مورد رفرنس مقالات دیگر علمی قرار گرفت. البته مقاله ایشان تحت فشار مونسانتو با کارشکنیهایی مواجه شد، ولی در سال 2014 مورد بازنشر قرار گرفت. همچنین مجله معتبر "ساینس" نیز در سالهای 2016 و 2017 در مورد سرطانزا بودن سم مختص تراریخت (گلایفوسایت) مقالاتی منتشر کرده که بسیار قابل تأمل است. بنابراین به آقای کلانتری توصیه میکنم لااقل این چهار مقاله را مورد توجه قرار بدهید.
ایشان مطابق روال همیشه و با طرح منطق «مزیت نسبی»، به تولید داخل گندم تعریضی دارد و ارزش ریالی کل گندم کشور در صورت واردات را 3 میلیارد دلار مطرح میکند. این نگاه خطرناکی به حوزه اقلام کشاورزی است. اساساً در محصولات استراتژیک منطق «مزیت نسبی» غلط است این در هیچ کجای دنیا پذیرفته شده نیست. در ژاپن برنج را 800 درصد گرانتر از تراز جهانی تولید میکنند اما چون جنگهای گذشته را به یاد دارند، در همان کشور کالاهای اساسیشان را تولید میکنند تا در اقلام استراتژیک وابسته نباشند. گندم و کالاهای اساسی به هر قیمتی باشد به دلیل خصومتها و تحریمهای ظالمانه علیه ما باید در داخل تولید شود. ضمن اینکه در مورد محصولات دیگر، ما نگفتیم که تمام محصولات باید در ایران کشت شود؛ اما در غیر اقلام اساسی تراز تجاری اقلام اساسی باید مثبت باشد؛ اشکالی ندارد موز و انبه وارد کنیم، اما صادرات ما - مثلاً در پسته و زعفران و مرکبات - باید بر واردات این اقلام بچربد.
در ادامه ایشان تعداد زیادی از محصولات تراریخته مورد استفاده مردم را نام میبرد و نتیجه میگیرد که این محصولات هیچ مشکلی برای سلامت مردم به وجود نیاورده است. خدمت ایشان عرض میکنم که فقط در بخش سرطان، طی 20 سال گذشته، 470 درصد رشد سرطان داشتهایم. نازایی در حال گذر از 20 درصد است در حالی که در کشوری مانند انگلستان، نازایی فقط 7 درصد است؛ تعداد عملهای قلب باز در ایران به اندازه کل چین است؛ و دیگر بیماریها که هر کدام آمار وحشتناکی دارد. حتماً و یقیناً بخش وسیعی از این مسائل به خاطر همین محصولات مشکوکی است که با نگاه تجاری طی 20 سال اخیر به خورد مردم داده شده است.
نمیدانم چه اتفاقی باید بیفتد که شما مجاب شوید که باید بیشتر احتیاط کرد. متأسفم که میشنویم و میبینیم کسی که در جایگاه مهم و خطیر مسئولیت سازمان محیطزیست، باید صیانت از ذخایر ژنتیک و سلامت و محیطزیست این سرزمین را در دستور کار و مورد توجه داشته باشد، دنبال منطق مزیت نسبی و دو دو تا چهار تای اقتصادی و تجاری برای توجیه واردات محصولات کشاورزی یا کشت محصولات ضعیف و مخاطرهآمیز است."