طرح الگوی کشت محصولات کشاورزی باید حدود ۱۰ سال قبل در کشور اجرا میشد و عدم اجرای آن خسارتهای جبران ناپذیری به بخش کشاورزی و اقتصاد کشور وارد میکند.
هم اکنون یکی از بزرگترین انتقاداتی که به وزارت جهاد کشاورزی وارد میشود عدم اجرای الگوی کشت محصولات کشاورزی است که موجب شده تولید این محصولات در کشور دچار نا بسامانی و بی نظمی گسترده باشد. برخی کارشناسان معتقدند اجرای الگوی کشت محصولات کشاورزی همچنین میتواند نیاز به خرید تضمینی برخی از محصولات کشاورزی توسط دولت را رفع کند.
طرح الگوی کشت طی ١٠ سال اخیر بلاتکلیف مانده است
چندی قبل محمدرضا اسکندری، وزیر اسبق کشاورزی با انتقاد از تأخیر طولانی مدت در تصویب الگوی کشت محصولات کشاورزی گفت: لایحه الگوی کشت سال ۸۸ به دولت رفته اما همچنان در دولت مانده و هنوز به مجلس نیز راه نیافته است. باید از مسئولان سوال کرد چرا پس از این همه مدت، این لایحه بی سرانجام مانده است.
اسکندری تلویحاً، چالش کشت برنج در استانهای غیرشمالی را به فقدان الگوی کشت محصولات کشاورزی مرتبط دانست و گفت: در خوزستان مسئله ممنوعیت کشت برنج چالش ساز شده است و با این حال کشاورزان به کشت خود ادامه میدهند. چرا که هیچ قانونی در این زمینه وجود ندارد و از همه مهمتر اینکه باید به کشاورزان محصولی جایگزین برای کشت ارائه شود که این اتفاق نیز رخ نداده است.
در خوزستان مسئله ممنوعیت کشت برنج چالش ساز شده است و با این حال کشاورزان به کشت خود ادامه میدهند. چرا که هیچ قانونی در این زمینه وجود ندارد و از همه مهمتر اینکه باید به کشاورزان محصولی جایگزین برای کشت ارائه شود که این اتفاق نیز رخ نداده است
عباس کشاورز، سرپرست وزارت جهاد کشاورزی، چند ماه قبل زمانی که از پست معاونت وزیر جهادکشاورزی به سمت سرپرستی این وزارتخانه منصوب شد و سودای وزارت در سر داشت، بارها در سخنرانیهایش با بیان اینکه طرح الگوی کشت محصولات کشاورزی در مراحل نهایی شدن قرار دارد، گفت: در این حوزه حدود ٤ تا ٥ سال اقدامات کارشناسی و بررسی انجام شده و چند کار مکمل باقی مانده که باید انجام شود و خیلی طول نمیکشد که آن را مطرح و عرضه کنیم.
این در حالی است که با وجود گذشت چندین ماه از این سخنان، مسئولان وزارت جهاد کشاورزی در پاسخ به پیگیریهای خبرنگار مهر، حاضر به ارائه هیچگونه اطلاعات و جزئیاتی از طرح مذکور نیستند.
کشاورزی ایران با سه مقوله پیچیده مواجه شده است
کارشناسان معتقدند که روند فعلی کشاورزی در ایران به قیمت نابودی منابع پایه و محیط زیست در حال انجام است و متولیان نیز برنامه مشخصی برای بهبود این وضعیت ندارند.
در همین زمینه، ناصر کرمی، اقلیم شناس در گفتگو با خبرنگار مهر درباره اینکه تدوین یک طرح الگوی کشت مناسب چقدر میتواند در مدیریت منابع آبی کشور مؤثر باشد؟،گفت: بنده بحث تغییر الگوی کشت را با بازنگری در کل مقوله کشاورزی کشور ترکیب میکنم چرا که الگوی کشت فقط یکی از سه مساله رو در روی کشاورزی ایران است و نه همه آن. مساله اصلی توسعه بی رویه سطح زیرکشت بوده که نکته بسیار مهمی است. نکته اول دو برابر شدن سطح زیرکشت به شکل غیرمنطقی بوده که طی دهههای اخیر انجام شده است. البته با توجه به گسترش تکنولوژی و تکنیکهای لازم، در برخی مناطق انجام این کارها بلامانع بوده اما قطعاً عمده این کار نادرست بوده و نباید انجام میشده است. چراکه تجربه نشان داده در این مناطق دسترسی به منابع آب طبیعی پایدار ممکن نیست و برای اینکه بتوانیم محصولات کشت شده را آبیاری کنیم مجبور شدیم نظام هیدرولوژیک را دستکاری کنیم و مرتب سد زدیم و چاه حفر کردیم که نتیجه این اقدامات، خشک شدن سرزمین بوده است. بنابراین باید در نقاطی که استعداد کشت وجود ندارد، کشت را متوقف کنیم.
در حال حاضر کشاورزی ایران با سه مقوله کاهش سطح زیرکشت، نیاز به الگوی کشت مناسب و لزوم تطبیق با تغییرات اقلیمی مواجه است که وضعیت پیچیدهای را فراهم کرده است
این اقلیم شناس تصریح کرد: این مساله ربطی به تغییر الگوی کشت، تغییر روشهای آبیاری و … ندارد و یک مقوله کاملاً فیزیکی مشخص است.
کرمی مساله دوم را تغییر الگوی کشت با توجه به گسترش دانش کشاورزی جهان و پیشرفت تکنولوژی عنوان کرد و گفت: این دو مقوله (کاهش سطح زیرکشت و تدوین طرح الگوی کشت) در شرایط اقلیمی نرمال مطرح میشود یعنی در یک شرایط نرمال اقلیمی سطح زیرکشت نباید بیش از حد توسعه یابد و به منظور داشتن کشاورزی پایدار، الگوی کشت باید مرتب به روز شود. اما مساله سوم در حال حاضر برای ما این است که با تغییر اقلیم در کشور مواجه هستیم.
وی افزود: دمای متوسط کشور افزایش یافته، میزان بارش حداقل ۲۰ درصد کاهش یافته و الگوهای اقلیمی میگویند که این رقم کمتر هم خواهد شد و باید خودمان را با آن وفق بدهیم. بنابراین در حال حاضر کشاورزی ایران با سه مقوله کاهش سطح زیرکشت، نیاز به الگوی کشت مناسب و لزوم تطبیق با تغییرات اقلیمی مواجه است که وضعیت پیچیدهای را فراهم کرده است.
کرمی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه کشاورزی در ایران مقولهای آسیب پذیر است، گفت: دلیل این مساله نیز آن است که اقتصاد کشاورزی شاغلان زیادی دارد ولی بازده و درآمد زیادی ندارد. یعنی اگر شاغلان این حوزه برای مدتی اقدام به کشت نکنند دچار خسارتهای مالی و اقتصادی شدید میشوند.
آسیب پذیری بخش کشاورزی زیاد و تاب آوری آن کم است
این استاد دانشگاه تصریح کرد: ضمن اینکه کشاورزان ایرانی سرمایه کافی برای ارتقای سیستمهای کشت و آبیاری خود ندارند. دولت نیز بودجه کافی برای حمایت از آنان ندارد. بنابراین آسیب پذیری بخش زیاد و توان تاب آوری آن پایین است.
کرمی گفت: بنابراین این شرایط باعث شده تا عواملی مانند تغییر اقلیم، افزایش جمعیت، پایین بودن هزینه تولید در کشورهای رقیب، امکان واردات محصولات کشاورزی از دیگر کشورها با قیمتهای بسیار کمتر و روش کشاورزی سنتی و توسعه نیافته به کشاورزی کشور ما ضربه بزند. اصلاح کردن این وضعیت نیز به سرمایه نیاز دارد که این سرمایه موجود نیست و باعث شده که این شرایط فرساینده ویرانگر ادامه یابد و در واقع میتوانیم بگوییم که کشاورزی ایران به قیمت نابودی طبیعت کشور ادامه مییابد.
دولت در معرفی کشت جایگزین به کشاورزان ناتوان است
وی در بخش دیگری از سخنان خود درباره اینکه چرا طرحی مانند طرح ممنوعیت کشت برنج در کشور مصوب شده اما دولت در اجرای آن ناتوان بوده است؟،تصریح کرد: چون مردم شغل دیگری ندارند و اگر کشت نکنند بیکار میمانند دولت نیز نمیتواند به آنان کشت جایگزین معرفی کند که اقتصادی باشد.
دولت باید اماده ایجاد یک میلیون شغل جدید باشد
کرمی در واکنش به صحبتهای مسئولان وزارت جهاد کشاورزی مبنی بر اینکه طی بازه ای ۵ تا ۶ ساله بر روی تدوین طرح الگوی کشت کشاورزی مطالعه و بررسی شده و طرح در حال تکمیل است، گفت: نمیتوان در حال حاضر بستهای برای کشاورزی ارائه کرد که در آن هم سطح زیرکشت کاهش یابد، هم شاهد صرفه جویی در مصرف آب باشیم و هم هیچ کشاورزی بیکار نباشد چرا که انطباق با شرایط جدید بسیار پر هزینه است و بخشی از این هزینه این است که در برخی مناطق کشت باید تعطیل شود و بخشی از کشاورزان نیز بیکار شوند ما هیچ راه حل ارزان و کوتاه مدتی برای این مقوله نداریم و همه برنامهها بلندمدت و پر هزینه هستند. نکته این است که دولت توان اجرای یک برنامه فراگیر و مؤثر برای انطباق با وضعیت تازه را ندارد.
وی تصریح کرد: برای کاهش سطح زیرکشت دولت باید به شغل جایگزین و احتمالاً هزینه قابل قبول فکر کند. رفتن به سمت تغییر الگوی کشت و مکانیزاسیون کشاورزی نیز خیلی پرهزینه است. بحث تغییر اقلیم این هزینهها را افزونتر و شیوه اجرای برنامههای مرتبط را پیچیدهتر میکند. از همه مهمتر در این ماجرا سرمایه است.
کرمی تاکید کرد: بازتعریف عرصه و الگوی کشاورزی در ایران به شرطی قابل انجام است که دولت هزینه راه اندازی دست کم یک میلیون فرصت شغلی جدید را داشته باشد. راه حل کوتاه مدت و کم هزینه یی وجود ندارد و همه راه حلها بلندمدت و پرهزینه هستند.
با وجود پیگیریهای مستمر خبرنگار مهر، معاونت زراعت وزارت جهاد کشاورزی حاضر به پاسخگویی و ارائه هیچگونه توضیحی در مورد الگوی کشت نشد.