اخیراً با انتشار دو کلیپ از معدوم کردن جوجههای یکروزه افکار عمومی جریحهدار شد. در این زمینه چند نکته قابل ذکر است.
اول؛ اینکه با بروز برخی از رفتارهای غیراخلاقی همچون غارت فروشگاه ها و مصادرۀ محمولۀ ماسکها و افزایش چشمگیر فروش اسلحه، پرده از چهرۀ غرب وحشی کنار زده شد و برخی از غربگراها در ایران که منافع خود را در خطر دیدند در کنار مردم اخلاقمدار و ظلمستیز ایران، با پرداخت جهتدار به این موضوع، تلاش میکنند در افکار عمومی و فضای رسانهای، رفتار جوامع غربی تحتالشعاع پدیدههایی همچون جوجهکُشی در ایران قرار گیرد، در حالی که متاسفانه جوجهکُشی در شرکتهای ایرانی، تقلید کورکورانه از غرب است.
دوم؛ عادت ما ایرانیها به خوردن مرغ در همهحال، در عزا و شادی، عادت خوبی نیست. در روایت آمده است که شخصی خدمت امیرالمؤمنین رسید و پرسید "گوشت کدامیک از پرندهها بهتر است؟" قبل از پاسخ حضرت، فردی که آنجا حضور داشت بلافاصله گفت "به نظر من گوشت مرغ از سایر پرندگان بهتر است". حضرت فرمودند "نه، مرغ خوک پرندگان است. بهترین گوشت گوشت کبوتر نورس است." علت اینکه حضرت امیر مرغ را «خوک پرندگان» نامیدند، میتوانداین باشد که مرغ همهچیزخوار است. حتی بعضاً ضایعات و دورریزهای کارخانجات مرغ را در قالب خوراک دوباره آماده کرده و به جیرۀ مرغ اضافه میکنند.
سوم؛ فارغ از اینکه ما به تولید و مصرف مرغ عادت کردهایم، خوب است که در دایرۀ احکام اسلامی سفرهمان را متنوعتر بچینیم. مصرف گوشت کبوتر خوب است، گرچه در بازار گوشت کبوتر پیدا نمیکنید، اما میشود گوشت غاز، بوقلمون، شترمرغ، کبک و دیگر پرندگان را که در بازار وجود دارد و حلال هم هست، در سبد خانوارمان بگنجانیم، بیشک افزایش تقاضای مردم برای خرید گوشت پرندگان حلال گوشت، باعث رونق و جهش تولید این محصولات خواهد شد.
چهارم؛ اگر باز مرغ را میپسندیم و بر مصرف آن اصرار داریم باید به نکات زیر دقت کنیم:
الف) همین مرغها هم دو دسته میشوند. یکی مرغهای سنتی خودمان که ارگانیک است و بهصورت محدود در روستاها پیدا میشود. در برخی کشورهای پیشرفته مثل آلمان و ژاپن و کره جنوبی، هم مرغداری صنعتی دارند و هم سنتی که مرغ در مزرعه میچرد. مرغداری سنتی در این کشورها ــ به این دلیل که هم گوشت و هم تخم بهتری دارد ــ رو به توسعه است.
ب) اما ما نوعاً مصرفکنندۀ مرغ صنعتی هستیم. تولید این مرغ به این ترتیب است که برای تولید مرغ گوشتی و تخمگذار، ابتدا نژاد "لاین" تولید میشود؛ بعد، از آن نژاد "اجداد" حاصل میشود؛ در مرحلۀ بعد، از اجداد مرغ "مادر" میگیرند؛ و نهایتاً مرغهای خوراکی ما از این مرغهای مادر استحصال میشود.
ج) در مرحلۀ لاین ــ چه تخمگذار و چه گوشتی ــ که فناوری بالایی دارد و در اثر اصلاحات متعدد روی ژنتیک مرغ بهدست میآید، ما عمدتاً مصرفکننده و واردکنندهایم، جز یک خط محدود که در ایران وجود دارد و مرغ لاین گوشتی تولید میکند، بازار ایران عمدتاً در دست نژادهایی است که از اروپا وارد میشود. این نژاد در مراحل بعد مرغ اجداد و بعد هم مرغ مادر را میدهد که در مرغداریها مورد استفاده قرار میگیرد و ما آنها را از بازار میخریم و مصرف میکنیم.
د) نوع غذایی که اینها مصرف میکنند عمدتاً شامل ذرت تراریخته است. ضمن اینکه واردات ذرت در کشور ما در انحصار افراد محدودی است. از این مقدار حدود 65 درصد را یک نفر وارد میکند. (شاید سر و صداهای اخیر در معدوم کردن جوجهها در اثر عدم هماهنگی دولت با او و کمبود خوراک طیور پیش آمد).
ه) شرکتهایی که جوجه یک روزه تولید میکنند افرادی دارند که جوجههای نر و ماده را جدا میکنند. در بخش تخمگذار، بعد از این جداسازی، نیمی از جوجهها که خروس هستند و تخم نمیگذارند معدوم میشود. نهتنها در کشور ما بلکه در کل مرغداریهای صنعتی دنیا چنین رویهای وجود دارد و هر روز میلیونها قطعه معدوم میشود. اساساً یکی از فاکتورهایی که شرکت تولید جوجه یک روزه باید داشته باشد، یا کوره برای سوزاندن اینهاست یا چاه برای زنده به گور کردنشان!
و) در این مقطع احتمالاً چون با "جناب انحصارگر واردات ذرت" هماهنگ نبودند، 2.5 میلیون تن ذرت روی کشتیها مانده و متأسفانه ترخیص نمیشود. دیگر اینکه به دلیل گرانی دان ــ چون وارد نشده ــ و به این دلیل که 40 درصد مصرف مرغ کاسته شده ــ بعضی شرکتهایی که جوجه یک روزه تولید میکردند جوجهها را معدوم کردند؛ کاری که پیش از این فقط برای انواع نر انجام میشد، این بار دامنگیر سایر انواع هم شد، و آن کلیپ بیرون آمد که افکار عمومی را جریحهدار کرد.
پنجم؛ بزرگواران! نظام سرمایهداری (کاپیتالیسی) اساساً اخلاقمحور نیست. این مواردی که در بالا ذکر شد بخشی از فرایند غیراخلاقی تولید مرغ است. من فقط دو سه نکته را در مورد مرغ گفتم. اما نکات مهم دیگری نیز در این فرایند اتفاق میافتد. بسیاری از رفتارهایی که ما با حیوان میکنیم از حیث اخلاقی مذموم است و از حیث شرعی کراهت دارد، اگر اشکال جدی نداشته باشد.
وضعیت نگهداری مرغ را دیدهاید که در قفس نگهداری میشوند؛ دیگر اینکه مرغها نوعاً در شب کشتار میشوند (از حیث شرعی کشتار حیوانات در شب کراهت دارد، چرا که شب مایۀ آرامش انسان و حیوانات قرار داده شده)، برای اینکه دست و پا نزنند و ذبح راحتتر صورت بگیرد، قبل از ذبح به آنها شوک برقی میدهند (حتی در مورد گاوها، محکم به سرشان میزنند که بیهوش شود و تا لحظاتی آرام باشد که راحتتر ذبح کنند). اینکه مرغ اصلاً خروس نمیبیند اشکال دارد.
الآن آقایان سعی میکنند حداقلِ مسائل فقهی رعایت شود تا مرغی که به دست مردم میرسد فقط حلال باشد. اما استانداردهای اخلاقی را نمیتوانند مراعات کنند.
ساختار نظام سرمایهسالار و کاپیتالیستی، نهتنها در این موضوع، بلکه در همۀ حوزهها "اخلاق" را در پیشگاه "منفعت" قربانی میکند. متأسفانه کشور ما نیز از ابتدای دهۀ 1330 که آمریکاییها برای برآورد ظرفیتهای ما هیئتهای اقتصادی روانه کردند، با آهنگ تندی به سمت صنعتی شدن سوق داده شد و روشهای سنتی کشاورزی ما که طی هزاران سال وجود داشت، از دست رفت. صنعت مرغ ما (و تقریباً همۀ صنایع دیگر ما نیز) اکنون دقیقاً در مدار اخلاق غربی (اصالت منفعت) به تولید مشغول هستند. الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، که رهبری سال 1385 ادبیات آن را خلق کردند، برای رفع همین مشکلات، و برای تعالی اخلاق و هدایت در تولید و در کل سبک زندگیِ ما لازم تشخیص داده شده است.
جمعبندی
انشاءالله در آینده با نگاه به دستورات اسلام عزیز، و با توجه به فرهنگ بومیمان به سمتی برویم که محصولات غذایی سالم و ارگانیک تولید و مصرف کنیم؛ سفرهمان رنگینتر و متنوعتر باشد؛ بعد هم محصولات ارگانیک، با اینکه رهبر انقلاب در بند 8 سیاستهای ابلاغی محیط زیست دقیقاً به این موضوع تصریح کردهاند، باز هم خیلی غریب است و در اولویت نیست.
محصولات ارگانیک در دنیا 100 میلیارد دلار گردش مالی دارد، کشوری مثل آلمان حدود یکونیم میلیون هکتار محصولات ارگانیک میکارد، درحالیکه در کشور ما 80 هزار هکتار کاشته میشود، که آن هم بیشتر مربوط به گیاهان دارویی است.
امیدواریم روزی برسد که ضمن تدوین قانون جامع حقوق حیوانات، ساختارهای اقتصادی و حمایتی ما با فرهنگ و اخلاق و فقه ما سازگار شود و مسائل اخلاقی قربانی مسائل اقتصادی نشود.