اگر برای مثال خبر برسد که خانه همسایه ما دچار آتشسوزی شده، حس همدردی ما تحریک میشود و بلافاصله برای کمک به او اقدام میکنیم و هر کاری از دستمان بر آید از جمله خبر دادن به آتشنشانی و غیره را انجام میدهیم، ولی چون منزل ما محکم و مستحکم است و در موقع ساخت آن از مصالح خوبی استفاده شده، چندان نگرانی از بابت نفوذ آتش در آن نخواهیم داشت.
اما اگر خدایی نکرده خانه ما از نی و پوشال ساخته شده باشد، خیلی نگران میشویم و حق هم داریم که نگران شویم، چون هر لحظه ممکن است آن آتش به خانه ما هم سرایت کند، در این صورت فقط باید دست به دعا شویم که وزش باد آتش را به طرف خانه ما نیاورد.
خانه ایمن یعنی اقتصاد پویا، رقابتی و قدرتمند، و خانه پوشالی یعنی اقتصاد رانتی، با قیمتهای دستوری و مصنوعی. بارها گفتهایم اگر ما در یک کشتی محکم و ایمن سوار باشیم و ناخدا و مسئولان این کشتی هم آدم.های خبره و کاردان و فهیمی باشند، از هیچ طوفانی احساس خطر نمیکنیم، ولی اگر در یک کشتی فرسوده و با ناخدایی بی مسئولیت همسفر باشیم، جای ترس و نگرانی از کوچکترین امواج هم خواهد بود و باید هم بترسیم و نگران باشیم ، و دلهره داشته باشیم،
کشتی ایمن یعنی قیمتهای واقعی و واحد و علامت.هایی صحیح و ناخدای خوب یعنی مسئولین اقتصادی کارآمد و شجاع.
بار دیگر تاکید میکنم و اصرار میورزم بر دولتمردان و مسوولین بانک مرکزی است که با شفافسازی و تکنرخی کردن ارز و فروش و تزریق مثبت و منفی آن، جلوی ایجاد تلاطمات و نوسانات ویرانگر و مصنوعی و رانتخوارانه در بازار ارز را بگیرند و به این فساد حاصل از چند نرخی بودن ارز، که علاوه بر ضربه زدن به بیتالمال و چپاول آن، به اخلاق جامعه هم صدمات غیرقابل جبران وارد میکند، پایان دهند.