حامد رفیعی، دکترای کشاورزی دانشگاه تهران گفت: گاها از نخبگان یا افرادی که صاحب نظر در مجامع علمی هستند، در بیان نظرات، استفاده هم میشود؛ ولی متاسفانه مسیری که پیموده میشود، همان مسیر گذشته است و در انجام عملیات اجرایی هیچ تغییری رخ نمیدهد.
وی اضافه کرد: نمونه آن بخش کشاورزی است که از ما دعوت به عمل میآید و مذاکره و تصمیم گیری میشود، ولی در نهایت شاهد هستیم که در عمل، چیزی اجرا میشود که همان روال گذشته است.
رفیعی خاطر نشان کرد: از این رو لازم است در کنار مشارکت جامعه نخبگی، نظارتی بر روند اجرای طرحها صورت گیرد تا در صورتی که انحرافاتی در مسیر درست در سیاستگذاری و تصمیمسازی مشاهده شد، مورد پذیرش هم قرار گیرد، تصحیح شود و بر اساس پیشنهادات جامعه نخبگی پیگیری شود.
این محقق حوزه کشاورزی دانشگاه تهران با بیان اینکه اجرای طرحها در کنترل و اختیار جامعه نخبگی نیست، بلکه به عنوان مشاور در طرحها به مشارکت گرفته میشوند، افزود: باید تصمیمساز با ایجاد نهادهای نظارتی، نظرات جمعبندی و توافق شده را الزامی برای اجرای این نوع طرحها بهویژه برای دستگاههای اجرایی در نظر بگیرد.
وی با تاکید بر اینکه برای مشارکت نخبگان لازم است تا زمان اجرای طرحها نظارت صورت گیرد، اضافه کرد: اما در این زمینه حلقه مفقودهای داریم.
رفیعی به بخشی از چالشهای حوزه کشاورزی اشاره کرد و به بیان رویکردهای مسؤولان نسبت به محصولات کم آببر پرداخت و یادآور شد: در سخنرانی که دیدار با مقام معظم رهبری داشتیم، مطرح کردم که در این زمینه تناقضهایی وجود دارد. از یک طرف طبق بند "ه" تبصره ۸ قانون بودجه اعلام شد، «زعفران» یک محصول آببر است و باید از آن نیم درصد عوارض صادراتی دریافت شود که این طرح اجرایی شده و نیم درصد عوارض صادراتی از این محصول اخذ میشود، چون گفته میشود زعفران یک محصول آببر است.
وی تاکید کرد: از سوی دیگر گیاه زعفران به عنوان یک محصول کم آببر برای نجات بخشی دریاچه ارومیه معرفی شده است. این امر یک تناقض است و قطعا زعفران چون قیمت بالایی دارد، نیم درصد عوارض صادراتی آن منافع خوبی را به همراه دارد؛ از این رو اجحافی درباره این محصول صورت گرفته است.
رفیعی با بیان اینکه محصول زعفران را به عنوان یک مثال مطرح کردم، یادآور شد: این راهکارها و ابزارها مانند عوارض صادراتی و موارد این چنینی به هیچ وجه برای حفظ و نگهداشت آب نیست، لازم است یک بازنگری جدی صورت گیرد و خاصه بر روی محصول زعفران تاکید دارم؛ چرا که قاچاق زعفران قاچاق یخچال نیست؛ بلکه یک محصول کم حجم و بسیار با ارزش است که به راحتی به کشورهایی چون افغانستان قاچاق میشود و ارزی که باید از مسیرهای قانونی عاید کشور میشد، وارد کشور نمیشود.
این محقق دانشگاه تهران با بیان اینکه ما هنوز تعریف روشنی از محصول آببر و کم آببر نداریم، گفت: اینکه به ازای یک هکتار چه میزان آب مصرف شود، محصول کمآب بر است یا آببر، مشخص نیست؛ بنابراین هر جا که منافع باشد، زعفران محصول آببر معرفی میشود و در جای دیگر مانند دریاچه ارومیه، محصول کم آببر قلمداد میشود.
رفیعی تاکید کرد: در ادامه این بند نیز اعلام شده، نیم درصد عوارض صادراتی دریافتی وارد طرح الگوی کشت شود و در زمینه شورورزی مصرف شود، ولی این سؤال مطرح میشود که کدام الگوی کشتی؟ ما هنوز الگوی کشتی در کشور نداریم و اگر هم محصولی آببر بود و عوارض صادراتی دریافت شد، باید در راستای تشکیل و تکمیل زنجیره ارزش محصول کم آببر مورد استفاده قرار گیرد.
وی اضافه کرد: به عنوان مثال گفته میشود در دریاچه ارومیه، گیاه «سماق» کشت شود، چون سماق یک محصول کم آببری است و وقتی در آنجا سماق کاشت شد، محصول نهایی را چه کنند، وقتی که کارخانه فرآوری، زنجیره تامین و مسیر صادرات آن در کشور نیست، ما زنجیرهای نداریم و تنها گفته میشود کشاورز تولید کند، در حالی که باید زنجیره تامین و ارزش آن تکمیل شود و در این حالت کشاورز دیگر نیاز به دستور خاصی ندارد، چون خودش به سمت تولید میرود؛ چون زنجیره ارزش آن در کشور موجود است.