آرمان خالقی در میزگرد «چالشها و راهکارهای تأمین مالی صنعت» که با حضور سید بهاءالدین حسینی هاشمی، مدیر عامل اسبق بانک صادرات برگزار شد، اظهار داشت: از هر صنعتگری در مورد مشکلات بخش صنعت بپرسید، در ابتدا بحث تأمین مالی را مطرح میکند، زیرا از ابتدا در کشور تفکر سرمایهگذاری طوری بوده که حساب ویژهای بر روی تأمین مالی بانکها باز میشده و منابع دیگری نیز در این مورد متصور نبودهاند.
وی ادامه داد: در این وضعیت، بانکها نیز روش خود را دنبال میکنند و به دنبال ابزارهای دیگر نمیروند، بلکه میخواهند به سراغ روشهایی بروند که به سرعت قابلیت نقد شوندگی داشته باشد.
وی با بیان اینکه تا اینجای مسئله، حق هم با صنعتگر است و هم با بانک،افزود: مواضع این دو بخش با یکدیگر در تضاد است، زیرا بانکها میخواهند پول مردم را جمع کنند و در اختیار افرادی قرار دهند که به سرعت آن را بازگردانند و در مقابل، صنعتگران نیز به دنبال منابع ارزان قیمت هستند.
خالقی با بیان اینکه صنایع در شرایط فعلی به دلیل نبود نقدینگی و تورم 40 درصدی، نیاز بیشتری به سرمایه در گردش دارند، افزود: در این شرایط، نیاز صنایع به نقدینگی نسبت به سال قبل 40 درصد افزایش یافته و در چرخهای قرار داریم که این حالت تشدید میشود.
وی افزود: در این چرخه، هم بانکها تحت فشارند و باید نیاز مشتری را برطرف کنند و هم واحدهای تولیدی با افزایش نیاز به نقدینگی روبرو هستند که برای رفع آن، منابع بانکها نیز باید افزایش یابد.
وی با اشاره به اینکه در این شرایط، منابع بیرونی و سرمایهگذاری خارجی نیز در کشور اتفاق نمیافتد، اظهار داشت: ریسک تولید بالا رفته و بازگشت سرمایه برای سرمایهگذار محل تردید است، در حالی که سرمایهگذاری در بخش خدمات و بانکها با اطمینان همراه است.
* تبعات نرخ سود 35 درصدی را هم باید دید
مدیرعامل خانه صنعت در واکنش به موضوع مطرح شده از سوی عادلی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی مبنی بر اینکه افزایش نرخ سود بانکی مثلا تا 35 درصد می تواند باعث بازگشت سرمایه به بانکها و تامین نیاز نقدینگی صنایع و تولید شود، گفت: این حرف، خیلی قدیمی و تکراری است، اگر قرار است این اتفاق بیفتد باید به مرحله بعد آن نیز توجه کنیم، اگر نرخ سود بانکی در حد تورم یعنی حدود 40 درصد باشد، مردم به سمت سرمایهگذاری در بانکها بروند و بانک این منابع را بخواهد به بخش تولید بدهد، باید تضمینهای لازم برای بازپرداخت این تسهیلات از سوی بخش تولید وجود داشته باشد.
وی افزود: باید دید آیا بخش تولید میتواند با این تسهیلات گران قیمت، محصولات تولیدی خود را که قیمت تمام شده آن نیز افزایش یافتهاست، در بازار عرضه کند و آیا مشتری برای خرید محصولاتش وجود دارد؟
وی توضیح داد: همه صنایع مانند یکدیگر نیستند، برخی صنایع ممکن است بتوانند تولیدات خود را با قیمتی بالاتر عرضه کنند، ولی برای برخی دیگر مشتری وجود ندارد.
به گفته خالقی، در ایران که بازار برای واردات به راحتی وجود دارد، تولیدات داخلی باید رقابتپذیر باشند، اگر کالایی ضروری نباشد، مردم مصرف آن را قطع میکنند و اگر قاچاق با قیمت پایین صورت گیرد، کسی به سراغ کالای ایرانی نمیرود.
وی ادامه داد: نوسان شدید ارزی چندین مرتبه اتفاق افتاده که تمام محاسبات را بر هم زده، قیمت تمام شده تولید بالا رفته و در مقابل، دستگاههایی مانند تعزیرات و سازمان حمایت فشار زیادی بر تولیدکننده وارد کردهاند تا قیمت محصولاتش را ثابت نگه دارد، در غیر این صورت هم صنعتگر جریمه میشود.
وی افزود: در زمان اجرای قانون هدفمندی یارانهها، از تغییر قیمت تولیدات صنعتی جلوگیری شد، در حالی که قیمت همه عوامل تولید افزایش یافته بود.
* سود 35 درصدی تسهیلات، ریسک تولید را بالا میبرد
خالقی در پاسخ به سؤال دیگر خبرنگار فارس که پرسید به نظر شما نرخ سود تسهیلات بخش صنعت باید چقدر باشد؟ گفت: این تسهیلات اگر با نرخ سود کمتر از تورم پرداخت شوند، مردم برای دریافت آن صف میکشند، همانطور که قبلاً این اتفاق میافتاد و مردم با دریافت وام، آن را میفروختند، بدهی خود را میدادند و حتی مابهالتفاوتش را نیز در جیبشان میگذاشتند.
مدیرعامل خانه صنعت افزود: اگر سود تسهیلات 35 درصد باشد، تولیدکننده با دریافت این تسهیلات مجبور است تولید همراه با مخاطره را انجام دهد که ریسک بالایی دارد.
وی در پاسخ به این سؤال حسینی هاشمی، مدیرعامل اسبق بانک صادرات که پرسید چه کسی شما را مجبور به تولید با این شرایط کرده است؟ گفت: بالاخره در ایران یک نفر باید کار کند، شرایط را طوری کردهایم که مردم دوست داشته باشد یک جا بنشینند و پول مفت بخورند، کجای دنیا درهای کشور بسته میشود و شرایط تحریم حاکم میشود؟ این اتفاقات به دلیل پول مفت نفت است.
مدیر عامل خانه صنعت ادامه داد: در ایران مالیاتها به درستی دریافت نمیشوند و فرار از مالیات، افتخار به حساب میآید، در حالی که در دنیا با ایجاد یک بنگاه اقتصادی، اولین کاری که صورت میگیرد دریافت مالیات است.
وی افزود: همه بلدند که با پول چطور میشود جنس قاچاق وارد کرد، ولی بحث مهم، اعتقاد افراد است، نه استعداد آنها برای قاچاق.
وی تأکید کرد: اعتقاد است که تولیدکننده را به تولید وا میدارد و برای این کار، صنعتگر مجوز تولید میگیرد و کارگر ایرانی استخدام میکند در حالی که قیمت کارگر خارجی ارزانتر است.
* کشور، الگوی اقتصادی ندارد
حسینی هاشمی پرسید: با چه هدفی در تولید سرمایهگذاری میکنید؟ خالقی پاسخ داد: اگر ورشکستگی وجود دارد باید برای همه باشد، دولت نباید فقط پشت بانک یا پشت تولید باشد، اقتصاد ایران آزاد نیست و هنوز الگوی اقتصادی در کشور نداریم.
*تحریم برداشته شود تولید ورشکست می شوند/ با دیوار تعرفهها زندهایم
وی افزود: بانک هم یک بنگاه اقتصادی است، نمیگوییم باید به خاطر تولید از خودگذشتگی داشته باشد اما در کشور نیز با یک اقتصاد بیمار روبرو هستیم، فقط گفته میشود که سود تسهیلات 35 درصد شود، در حالی که ابتدا باید هزینهای برای درمان اقتصاد بیمار کشور پرداخت شود.
خالقی ادامه داد: همین که تحریمها برداشته شود، انواع کالاها وارد کشور خواهد شد و واحدهای تولیدی به شدت تعطیل میشوند، زیرا قیمت تمام شده تولید آنها بالا است و ما در یک شرایط گلخانهای قرار داریم که با دیوار تعرفهها زندهایم.
حسینی هاشمی گفت: جنس قاچاق چرا با قیمت پایینتر از تولیدات داخل به دستمان میرسد، مگر آنها هم تولید کننده نیستند؟
خالقی پاسخ داد: این سؤال ما هم هست، چرا باید محصول داخل از جنس قاچاق گرانتر باشد؟ آیا تولیدکنندگان ما بلد نیستند چگونه با قیمت پایین تولید کنند؟ پاسخ این است که مشکلات داخلی و اقتصاد بیمار باعث بالا بودن قیمت تمام شده تولید در ایران شده است. صنعتگر یک روز با اداره مالیات، یک روز با بانک، یک روز با فروشنده و یک روز با خریدار محصولش درگیر است که این مشکلات، راندمان تولید را کاهش داده است.
* میخواهیم همهچیز را خودمان تولید کنیم
وی با اشاره به کشور استراتژی سوئیس به عنوان یک کشور پیشرفته، گفت: اولویت تولید در این کشور با 3 چیز یعنی شکلات، ساعت و ابزار دقیق است، در حالی که ما میخواهیم همه چیز را خودمان تولید کنیم. بستن درهای کشور بر روی واردات کالا باعث شده تا بخواهیم همه چیز را خودمان تولید کنیم که این کار درست نیست.
خالقی به مثالی اشاره کرد و گفت: چند سال پیش، تولید کنسانتره میوه جز اولویتهای صنعتی بود، برای این کار زمینهای زیادی زیر کشت باغی رفتند اما در نهایت با کمبود و بحران آب روبرو شدیم، نباید یک طرفه به مسائل نگاه کنیم.
وی تأکید کرد: این نوع نگاه باعث شده صنایع فاقد توجیه اقتصادی شکل بگیرند، بانکها به واحدهایی پول دادند که توجیه اقتصادی نداشتند، در نتیجه اقساط این تسهیلات پرداخت نشد، بانکها متضرر شدند و دیگر تمایلی به اعطای تسهیلات به صنعت ندارند.
* اقتصاد کشور، بیمار است
مدیر عامل خانه صنعت با بیان اینکه در کشور، استراتژی توسعه اقتصادی نداریم و به همین دلیل به بیراهه میرویم، گفت: اگر بخواهیم به دنبال صادرات باشیم، نمیتوانیم به راحتی پول کالا را به کشور برگردانیم. سیستم کلی اقتصاد کشور مریض است و در حال حاضر صنعتگران با مشتریان چند ساله خود مشکل پیدا کردهاند.
وی ادامه داد: قبلاً ابزارهای زیادی برای خرید و فروش کالا داشتیم، ولی الآن باید پول نقد پرداخت کنیم، به همین دلیل نسل تاجر صادرکننده نیز در حال انقراض است ، بازار بیرونی را از دست دادهایم و بازار داخل را نیز داریم از دست میدهیم.
* نظام توزیع ضعیف، تولید را با مشکل روبرو کرده است
به گفته وی، نظام توزیع کشور مشکل دارد در حالی که شرکتهای پخش باید قوی باشند و نوع توزیع و نظام پخش باید آنقدر توانمند باشد که شرکت تولیدی از بابت فروش محصولش مطمئن باشد و فقط به تولید فکر کند.
وی با تأکید بر اینکه شرکتهای پخش باید سرمایهگذار باشند، ادامه داد: در حال حاضر شرکتهای پخش، کار واسطهای انجام میدهند، محصول را از تولیدکننده میگیرند و به مغازهدار میدهند، پول کالا بعد از اینکه مغازهدار آن را فروخت، به تولیدکننده میرسد.
خالقی در پاسخ به این سؤال که در این شرایط چقدر از مشکلات از موضوع تحریمها ناشی میشود نیز گفت: بیشتر مشکل بخش صنعت ناشی از سوء مدیریت است و حتی تحریمها نیز به دلیل سوء مدیریت، اعمال شده است.
وی افزود: بیشتر از 30 درصد مشکلات به تحریمها مربوط نمیشود، اینکه رشد اقتصادی کشور منفی 5 است در حالی که باید 8 میشد، یعنی اینکه از دنیا خیلی عقب هستیم. شاید اگر تحریمها نبود، میتوانستیم به رشد اقتصادی 8 درصدی برسیم زیرا رشد 4.5 درصدی را تجربه کرده بودیم.
* بیشتر به راضیکردن توده مردم توجه شده تا درست کردن اقتصاد
وی با اشاره به برخی سوءمدیریتها در سالهای گذشته، اظهار داشت: در این سالها فقط تصمیماتی اتخاذ شد که توده مردم را راضی کند، مثلاً به هر فرد مبلغ مشخصی یارانه پرداخت شود و بیشتر به سمت راضی کردن توده مردم حرکت شد، نه به سمت درست کردن اقتصاد.
به گفته خالقی، اگر قانون هدفمندی یارانهها به درستی اجرا شده بود الآن در شرایطی قرار نمیگرفتیم که نیاز به واردات بنزین داشته باشیم و به آن نیز یارانه پرداخت شود.
* فهرست صنایع اولویتدار و زیانده شدن آنها
وی با اشاره به جهتدهیهای غلط از سوی برخی مسئولان به اقتصاد کشور، گفت: زمانی وزارت صنعت فهرستی از صنایع اولویتدار را برای سرمایهگذاری اعلام کرد و عدهای هم برای سرمایهگذاری در برخی از این صنایع اقدام کردند، حال آنکه این صنایع در چند استان به عنوان اولویت مطرح شده بودند.
وی ادامه داد: سرمایهگذاران نسبت به احداث این صنایع اولویتدار در ابعاد کوچک اقدام کردند، در حالی که این نوع تولیدات زمانی میتوانست توجیه اقتصادی داشته باشد که در ابعاد بزرگ ایجاد شود، یعنی چند سرمایهگذار با هم یک واحد تولیدی را احداث کنند تا تولیدشان اقتصادی باشد.
وی در پاسخ به این سؤال فارس که چه نوع استراتژی برای بخش اقتصاد و صنعت باید تدوین شود؟ گفت: در حال حاضر استراتژی اقتصادی نداریم، استراتژی صنعتی به عنوان یک بخش پایین دستی اقتصاد را تدوین کردهایم ولی استراتژی برای بخش بالادستی وجود ندارد. اول باید مشخص شود به دنبال چه نوع اقتصادی هستیم، اقتصاد آزاد میخواهیم یا نه و برای رسیدن به هدفمان در هر بخش باید چه اهدافی تعیین شود.
* اولویتها در کل اقتصاد باید مشخص شود
خالقی با بیان اینکه در کل اقتصاد کشور باید اولویتها تعیین شود، گفت: به عنوان مثال، ممکن است تولید یک محصول در بخش کشاورزی، توجیه اقتصادی داشته باشد ولی باید دید آیا امکان برقرسانی به کارخانهای که برای فرآوری آن محصول احداث میشود، وجود دارد یا اینکه باید 3 سال در نوبت دریافت برق بماند.
وی افزود: ممکن است زمانی احداث کارخانههای سیمانی جز اولویت باشد، اما نتوانیم به آنها گازرسانی کنیم.
وی با بیان اینکه استراتژی بخش صنعت تاکنون سه مرتبه عوض شده و ممکن است در این دولت نیز مورد بازنگری قرار گیرد، گفت: دولت ابتدا باید استراتژی کلی کشور را مشخص کند و بعد از آن، همه موظف به تبعیت از این استراتژی باشند و در چارچوب آن تصمیمگیری کنند.
حسینی هاشمی خطاب به خالقی گفت: با این وضعیت، مجبورید در بخش صنعت کار کنید؟
خالقی پاسخ داد: تصورمان این بود که با تولید، سود میبریم. در آن زمان، شرایط اقتصادی کشور و کشش بازار را میدیدیم و بر اساس آن، سودمان را محاسبه میکردیم.
وی افزود: تولیدکنندگان واقعی اگر نیاز مالی داشته باشند، به اندازهای وام میگیرند که توان بازگشت آن را دارا باشند و تولید نیز برایشان با صرفه باشد.
* دولت، خود را از مشکلات صنعت کنار کشیده است
وی توضیح داد: در شرایط فعلی، دولت به عنوان قدرت برتر و بالادستی خود را کنار کشیده و صنعت را مقابل بانک قرار داده است، در حالی که دولت فعلی، وارث دولت قبل است و باید مسئولیت بپذیرد.
مدیر عامل خانه صنعت با بیان اینکه دولت باعث شده که صنعت نزد بانکها، بدنام شود و بانکها دیگر تمایلی به دادن تسهیلات به این بخش ندارند، افزود: زمانی، بانک مرکزی سه قفله شد، صنعتگر نزد بانک میرفت و مدیر بانک به او میگفت که اگر تسهیلات قبلی را پس دادید دوباره به شما وام خواهیم داد. در نتیجه صنعتگران، بدهکار شدند و این مسئله باعث ضرردهی آنها شد.
وی با بیان اینکه 30 درصد طلب بانکها به بدهی معوق اختصاص دارد، گفت: به خاطر دستورات دولت، مصارف بانکها بیشتر از منابع آنها شدهاست که نمونه آن را در بانکهای کشاورزی و مسکن میبینیم.
وی با اشاره به دریافت تسهیلات ارزی توسط برخی صنعتگران در سال 90، گفت: در آن زمان، نرخ ارز 1226 تومان بود ولی حال، صنعتگر باید این تسهیلات را با نرخ 2500 تومانی بازپرداخت کند.
* مقصر مشکل ارزی صنعتگران، حالا جبران کند
وی تأکید کرد: کسی که باعث این اختلاف قیمت شده، حالا باید مشکل را حل کند، صنعتگری که تسهیلات گرفته، مقصر نیست و گناهی ندارد.
به گفته خالقی، وقتی صنعتگری به دلیل تصمیم نادرست دولت تنبیه میشود، سایر سرمایهگذاران به آن نگاه میکنند و دیگر کسی حاضر به سرمایهگذاری در تولید ریسکپذیر نمیشود، پس مردم به دنبال سرمایهگذاری در بخشهای مطمئن مانن خرید طلا و ملک میروند.
وی افزود: در این شرایط، بانکها نیز میبینند که اگر تسهیلاتی به بخش صنعت بدهند، این بخش سودآور نیست، هر چند اگر تولیدی سودآور باشد، بانک نیز در آن سود شریک میشود، ولی زمان زیاندهی، خود را کنار میکشد.
* دولت باید در مورد تصمیماتش پاسخگو باشد
وی تأکید کرد: دولت باید در مورد تصمیماتش پاسخگو باشد، این پاسخگو نبودن دولت است که برای صنعت مشکلساز شده است. دولت باید تصمیمات اشتباه خود را بپذیرد و خسارتی که به بانک یا تولیدکننده وارد کرده، جبران کند.
مدیرعامل خانه صنعت ادامه داد: در مجموع، باید ببینیم به کجا میخواهیم برسیم و طبق آن عمل کنیم، قرار نیست در جایی که توانایی و مزیت نداریم، وارد شویم.
* صادرات سیمان ایران، به کشور زیان رساند
وی با اشاره به مثالی، گفت: زمانی دولت تبلیغ زیادی برای سرمایهگذاری در صنعت سیمان کرد، در آن زمان برخی سرمایهگذاران به سراغ تولید سیمان رفتند که کارخانه سیمان زابل از آن جمله است. اما در نهایت، سیمان تولیدی توسط این کارخانه به افغانستان صادر شد، در آنجا سدسازی شد و دیگر آب دریاچه هامون به ما نرسید.
خالقی افزود: پس به دلیل نبود استراتژی کلی، ما باعث رونق اقتصادی کشورهای دیگر شدیم و در نهایت نیز آسیب آن به خودمان رسید.
وی تصریح کرد: در این شرایط، دولت هیچ نیازی به مردم ندارد، اما اگر پول دولت از مردم تأمین شود و نیازمند مردم باشد، آن وقت پاسخگو خواهد بود.
* اقتصاد کشور سنخیتی با اقتصاد مقاومتی ندارد
وی با بیان اینکه سیستم فعلی اقتصاد کشور سنخیتی با اقتصاد مقاومتی ندارد، گفت: همه چیز باید سریع و آسان انجام شود، نباید برای یک تغییر کوچک ماهها در صف بمانیم، دولت باید شرایط کسب و کار را مساعد کند.
مدیر عامل خانه صنعت با اشاره به اهداف چشمانداز 20 ساله کشور برای تبدیل ایران به کشور نخست منطقه، گفت: کدام یک از شرایط ما از کشورهای منطقه بهتر است که میخواهیم در 20 سال آینده بهتر از آنها باشیم؟ برای رسیدن به این هدف، دولت باید شرایط را فراهم کند.
وی با بیان اینکه باید سیاستهای ضد تورم در کشور اعمال شود، گفت: طرح تحول اقتصادی به طور کامل اجرا نشد، آخرین گام در این طرح، موضوع یارانهها بود و پیش از آن باید اصلاح نظام مالیاتی و بانکی را انجام میدادیم، اما از آخرین مرحله اجرای این طرح شروع شد.
* هزینه بانکها باید کاهش یابد
وی با تأکید بر اینکه سیاست دولت باید حمایت از تولید باشد، گفت: اگر سیاست کشور به سمتی حرکت کند که نرخ سود بانکی مثلاً 30 درصد شود، باید طوری عمل شود که هزینههای بانکی کم شود. در شرایط فعلی بانکها بهترین خریداران برای ملک هستند و ساختمانهای زیادی وجود دارد که صاحبان آن برای فروش به بانکها، آنها را نگه داشتهاند.
وی افزود: این در حالی است که سیستم بانکی باید هزینههای خود را کم کند تا قیمت تمام شده پول برایش پایین آید.
خالقی با بیان اینکه بانکها در برخی موارد با بخش تولید همکاری نمیکنند، گفت: به عنوان مثال، صندوق توسعه ملی منابعی را در اختیار بانکها قرار داده است و به بانک میگوید تو مسئول پول من هستی، نباید این پول سوخت شود، بانکها نیز طبق ضوابط خود عمل میکنند و در نتیجه دولت، تولیدکننده را به جان بانک میاندازد.
وی ادامه داد: به همین دلیل از 6500 متقاضی دریافت تسهیلات از صندوق توسعه ملی فقط 2500 متقاضی تاکنون تأیید شده و در صف دریافت تسهیلات هستند.
* اگر دولت ادعای حمایت از تولید دارد، شرایط را برای بانکها آسان کند
وی تأکید کرد: بانکها بهانههای مختلفی برای عدم پرداخت تسهیلات به تولید میآورند از جمله اینکه وثیقه ندارید و یا بدهی قبلی دارید، در حالی که اگر دولت و صندوق توسعه ملی ادعا میکنند که قصد حمایت از تولید را دارند، باید شرایط را برای بانکها آسانتر کنند تا اینقدر سخت نگیرند و جرأت کنند به تولید تسهیلات دهند.
خالقی با بیان اینکه دولت باید در ریسک تولید مشارکت داشته باشد، گفت: در این صورت، بانکها با تولید به سختی برخورد نخواهند کرد.
به گفته وی، تضعیف پول ملی آسیب زیادی را به بخش صنعت وارد کرده و در چنین شرایطی باید از دخالتهای نابجای دولت جلوگیری شود.
گفتوگو از: نرگس نیک ضمیر و مرتضی ماکنالی
فارس