اما جالبتر اینکه این آمارها که به گفته روحانی از مرکز آمار و خزانه بانک مرکزی که مسئولانش تغییر نکردهاند استخراج شده، توانست زبان آمار برخی مسئولان دولت گذشته را باز کند؛ به گونهای که وزیر سابق جهاد کشاورزی که در زمان مدیریتش روزه سکوت گرفته بود و از ارائه آمارهای تولید خودداری میکرد حالا طی نامهای به رییسجمهور " تصور وی را درباره وضعیت بخش کشاورزی و آمار تولید که در گزارش صد روزه بیان شد، نادرست میداند".
به گزارش خبرنگار کشاورزی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درست از زمانی که روحانی در صد و یکمین روز دولتش برخی آمارها را از وضعیت گذشته و کنونی کشور که پیشاز این هم وعدهاش را داده بود، ارائه کرد برخی زبانهایشان به انتقاد، تخریب و بعضا آمارهای نه چندان قابل اعتماد باز شد تا شاید منتخب مردم را زیر سوال ببرند.
صادق خلیلیان وزیری که پیش از وزارتش در سمت معاون برنامهریزی و اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی بود و قائدتا به همه آمارهای این بخش طی هشت سال گذشته دسترسی داشت، همواره در چهارسال گذشته از بیان هرگونه آمار به ویژه درباره مسائل به زعم خودش حاشیهساز و بحث برانگیز پرهیز میکرد و حالا که پستی در دستگاههای اجرایی و تصمیمگیری ندارد و گزارش رییسجمهور نشان از نادرست بودن آمارهای ارائه شده در سالهای گذشته دارد، با زبان آمار از منتخب مردم انتقاد میکند!
البته در همین انتقاد جای بسی تعجب وجود دارد و آن اینکه وزیر سابق جهاد کشاورزی درحالی از شیوه مقایسه وضعیت کنونی و گذشته کشاورزی که از سوی رییسجمهور ارائه شد، انتقاد کرده که خود شیوهای کاملا نادرست را برای اثبات سخنش انتخاب میکند.
اینکه خلیلیان به گزارش 100 روزه ریسجمهور درباره وجود تنها سه روز گندم در یک استان انتقاد میکند و آن را از طریق ذخایر دیگر استانها به راحتی قابل جبران میداند جای بسی تعجب است چرا که به گفته عیسی کلانتری دبیرکل خانه کشاورز اصولا باید در کشور و در همه استانها به اندازه 90 روز ذخیره گندم وجود داشته باشد اما در سالی که به اذعان وزیران اقتصادیاش جمع تولید 14 میلیون تنی و واردات هفت میلیون تنی، گندم دو برابر نیاز داخلی کشور است مگر میشود در یک استان سه روز ذخیره گندم باشد و در دیگری 20 روز!
شاید به قول روحانی ریاضی و حساب دو دو تا چهار تای ما قد نمیدهد و واقعا وضعیت آنقدر هم که گفته شده اسفناک نیست!
یکی دیگر از افتخاراتی که خلیلیان آن را به رخ گزارش 100 روزه رییسجمهور کشید این است که میگوید اگر در سال 83 به خودکفایی واقعی رسیدیم پس چگونه امکان دارد کشور به یکباره و ظرف مدت کوتاهی به وارد کننده گندم تبدیل شده باشد؟ و بعد ادامه میدهد اگر در دوره هشت ساله 76 تا 84 حداکثر دو سال (83 و 84) خودکفایی محقق شده در دوره 85 تا 91 نیز دو سال به طور کامل و یکسال هم به طور نسبی خودکفایی محقق شده است.
اما گویا خلیلیان که ظاهرا منبع آماریاش تا این حد غنی است، نمیداند هر چیزی در دولتی که برنامهریزی درستی در آن وجود نداشت امکان دارد؛ چرا که جشن خودکفایی از سال 85 تا امسال که دیگر مراسمی برگزار نشد همواره با گندمهای خارجی برگزار میشد و این داستان غمانگیز کشاورزان آنقدر جالب شد که پای داستان گندمهای وارداتی به صدا و سیما برنامههایی مانند خنده بازار هم کشیده شد.
از طرف دیگر خودکفایی در تولید یک محصول که نتیجه تلاش سالها مدیریت بخش کشاورزی است چرا باید در سالهای بعد آنقدر دچار نوسان شود که دست به گریبان واردات شویم و چند برابر همان پولی را که باید به کشاورزان میدادیم به واردکنندگان و دلالان بدهیم. مگر وزیر سابق همواره در ارائه آمارهایش اعلام نمیکرد "تولید گندم طی چهارسال مدیریتش روند رو به رشدی داشته و در سال 91 به حدود 14 میلیون تن رسیده است" پس چگونه است که طی این سالها همواره واردات گندم افزایش یافته و در هیچ سالی قطع نشده است.
البته خلیلیان واردات گندم را در سال گذشته به دستور شورای عالی امنیت ملی و برای افزایش ذخایر استراتژیک دولت اعلام کرده است اما باید پرسید با میانگین واردات سه میلیون تنی گندمی که دبیرکل خانه کشاورز از آن طی سالهای اخیر انتقاد میکند آیا این ذخایر پر نشد که باز هم در سال 92 در یک استان به اندازه سه روز و در دیگر استان به اندازه 20 روز ذخیره وجود داشت.
جالبتر اینکه هر آمار درج شده در نامه انتقادی وزیر سابق جهاد کشاورزی به رییسجمهور، تایید کننده ادعای اوست و این مسئلهای است که با این میزان تولید به اصطلاح بالا، چرا برای پر کردن ذخایر کشور بازهم دست به دامان واردات بود؟ چراکه خلیلیان در این نامه در قیاسی نادرست واردات و خرید تضمینی هفت ساله 76 تا 83 گندم را با هفت ساله 85 تا 91 مقایسه کرده که البته به راحتی میتوان متوجه این مقایسه غیرکارشناسی شد.
وی در این بخش از نامهاش به این موضوع اشاره کرده که در سالهای 77 الی 83 (در مجموع هفت سال) حدود 25 میلیون و 760 هزار تن گندم وارد کشور شده و میزان خرید تضمینی نیز در جمع هفت سال حدود 50 میلیون و 700 هزار تن بوده است که میزان واردات در دوره 85 الی 91 (در مجموع هفت سال) به حدود 20 میلیون تن و میزان کل خرید تضمینی توسط دولت (با در نظر گرفتن حذف انحصار خرید تضمینی دولتی و ورود بخش خصوصی به خرید گندم از کشاورزان از سال 90) به حدود 56 میلیون تن رسیده است.
اما به گفته وزیر سابق جهاد کشاورزی افزایش تولید محصولات کشاورزی یک شبه و در برنامهریزی کوتاه و میان مدت نمیتواند اتفاق بیفتد و اگر طی دوره مدیریت دولت گذشته خرید تضمینی به واسطه افزایش تولید بیشتر از دورههای قبل شده است، حاصل تلاش همان سالهایی بوده که محصول استراتژیکی مانند گندم به خودکفایی رسید.
البته نکته دیگری که در این اعداد و ارقام نهچندان قابل اعتماد نهفته، این است که با خرید تضمینی 56 میلیون تنی گندم طی سالهای 85 تا 91 متوسط خرید تضمینی سالانه گندم طی این هفت سال به حدود هشت میلیون تن میرسد در حالی که یک سال آن (1390) 2.2 میلیون تن خریداری شده و سالهای دیگر هم به ندرت از پنج میلیون تن تجاوز کرده است.
تناقضات بسیار در این نامه انتقادی خلیلیان به رییسجمهور که البته چند مورد آن اشاره شد، نشان میدهد که مسئولان دولت گذشته همچنان بر آمارهای نادرستشان اصرار دارند اما از مسئولان کنونی وزارت جهاد کشاورزی انتظار میرود برای تنویر افکار عمومی هم که شده، با ارائه آمار درست و دقیق، فضای ذهنی جامعه را روشنتر کنند.
ایسنا