گستردگی
مرزهای آبی و خاکی در ایران گرچه مزیتی نسبی برای افزایش ارتباط با همسایگان و ترانزیت
کالا و مسافر و زمینهساز درآمدزایی است. در برخی شرایط میتواند زمینهساز فعالیتهای
غیرقانونی نیز باشد که در علم اقتصاد به آن اقتصاد پنهان یا قاچاق گفته میشود. قاچاق
در لغت به معنای حمل کالا با اهداف اقتصادی و نه برای مصرف شخصی، بین مرزهای دولتها
بر خلاف قوانین گمرکی و بدون توجه به ارزش کالاهای حمل شده است. قاچاق عملی آگاهانه
است و عوامل اقتصادی آن افراد را به درگیری در آن تشویق میکند. قاچاق پدیدهای متاثر
از عرضه و تقاضا در بازار است. این پدیده حاصل رابطهای که در آن خریداران و فروشندگان
بین آن قرار دارند. رابطهای که در آن خریداران مایل به خرید کالاهایی خاص هستند و
فروشندگان هم به دنبال راههای فروش این کالا هستند، البته غیر از واسطه بین عرضه و
تقاضا، چند دسته از عوامل دیگر نیز موجب قاچاق میشوند که عبارتنداز: عواملی که اثر
مستقیمی بر کالاها و قیمتها دارند مثل محدودیتهای تجاری و عوارض گمرگی، البته عواملی
که موجب فعالیت اقتصادی زیرزمینی میشوند مثل مالیات بالا یا قوانین استخدامی سختگیرانه
و عواملی که قاچاق را سهولت میبخشند، مثل فساد مالی مسوولان، در بعد بررسی قاچاق به
عنوان پدیدهای در بازار، باید یادآوری کرد که تقاضای مشتریان این فعالیت اقتصادی را
تشدید و یا زنده نگه میدارد، تقاضای کالاهای ارزانتر از تقاضا برای کالاهای گران
قیمت بیشتر است.
در
دنیای اقتصاد مصرفکننده مایل است کالایی را خریداری کند که با کمترین قیمت ممکن نیازهای
او را برآورده سازد به این جهت مصرفکننده همیشه مجبور است بین کالاهایی که نیاز او
را برطرف میکنند یکی را انتخاب کند و در این بین به تغییرات قیمت نیز توجه دارد به
این ترتیب و با در نظر گرفتن این که این گروه همواره منابع مالی محدودی دارند. با بالا
رفتن قیمتها چندین گزینه پیشروی خود میبیند که یکی خرید کالاهای قبلی با قیمت بیشتر
و یا عدم مصرف کالایی که گران شده یا مصرف کالای ارزانتر؟! در عین حال کالاهای ارزانتر
از همان نوع کالایی که گران شدهاند میتوانند در عین مقبول واقع شدن توسط مصرفکنندگان،
کالایی غیرقانونی، دستساز و ساخت خانه یا قاچاق باشند، طبق نظرسنجیهای به عمل آمده،
بیشاز نیمی از مصرفکنندگان مایل به مصرف کالاهای قاچاق به همان دلیل ارزانتر بودن،
هستند به این جهت بر آورده ساختن تقاضای مصرفکنندگان امری است که فعالان بازار برای
تامین درآمد خود انجام میدهند و عرضه کالا نشانگر پاسخ به تقاضای کالا است، ولی تقاضای
مصرفکنندگان برای کالاهای ارزانی که به خوبی احتیاجات آنها را برآورده میسازند کافی
نیست، زیرا تقاضا برای این کالاها از حد معمول بیشتر است. از سوی دیگر هیچ فروشندهای
کالایی را که در اختیار دارد به قیمت مورد تقاضای مصرفکننده ارائه نمیکند ولی در
عوض میتواند تقاضا برای کالاهای ارزان را با ارائه انواع ارزانتری از کالاهای درخواستی
و کاهش هزینههای مورد نیاز برای تامین این کالاها برآورده سازد. در همین رابطه هزینههای
اعمال شده توسط قوانین دولتی و مالیات بخشی از قیمت یک کالاها را تشکیل میدهد. بنابراین
برخی تاجران برای کاستن از هزینههایی در عین قانونی بودن کار خود سعی میکنند هزینههایی
را که به قوانین دولتی ربوط نمیشوند کاهش دهند مثل هزینههای مواد خام، نیروی کار،
مدیریت و... هزینهها همچنین میتوانند با عدم اطاعت از برخی مقررات دولتی کاهش داده
شوند. مثل تولید کالاهایی که کیفیت استاندارد را ندارند یا پرداخت دستمزدهای پنهانی
ورشوه مقامات دولتی، طبق تحقیقات به عمل آمده، یک سوم مردم، قاچاق در مقیاس اندک را
فرصتی برای کسب درآمد میدانند. منتقلکنندگان کالای قاچاق میتوانند به عنوان سازماندهندگان
این امر استخدام شوند و وظایف خاصی را بر عهده گیرند. ولی در مقابل توزیعکنندگان کالاهای
قاچاق که معمولا در ظاهر افراد مستقلی هستند در واقع افرادی هستند که به آنها دستمزد
پرداخت میشود که بر سر موقعیت کاری و میزان دستمزد و فروش خود رقابت میکنند. همچنین
ماموران گمرک و کنترل مرزی که در قاچاق مشارکت میکنند هم میتوانند سازماندهنده قاچاق
و هم بخشی از افراد دخیل در این امر باشند. علاوه بر این در برخی کشورها، سیاستمداران
برجسته میتوانند در قاچاق دست داشته باشند. بدین صورت که بر تصمیمگیریهای مهم به
نفع قاچاق کالا اعمال نفوذ میکنند. قاچاقچیها توانایی بر آوردن تقاضا برای کالاهای
ارزانتر را دارا هستند، زیرا در کشورهای دیگر قیمتها پایینتر است. ولی دوری مسیر
و محدودیتهای قانونی که در مورد عبور و مرور از مرزهای دولتها وجود دارند مانع از
آن میشوند تا مشتریان خود اقدام به خرید کالاهای ارزانتر از بازارهای کشورهای دیگر
کنند. از سویی دیگر اختلاف قیمتها در کشورهای دیگر خود عامل اصلی قاچاق نیست. زیرا
برای مثال این اختلاف قیمتها ممکن است ناشی از فرار از مالیات باشد و قیمت عمده فروش
کالاها در بازارهای کشورهای متعدد شبیه به هم است. بنابراین قاچاقچیها سود و زیان
کار خود را میسنجند و هزینههای قاچاق کالا به بازار مقصد را در نظر میگیرند.
این
هزینه شامل هزینه خرید و حملونقل کالاهای قاچاق میشود. در بحث عرضه کالاهای قاچاق،
این کالاها نه تنها با تولیدات عرضه شده از راه قانونی بلکه با دیگر کالاهای قاچاق
نیز رقابت میکنند و قاچاقچیها برآوردی از آینده قیمت کالاهای خود در بازار قانونی
و غیرقانونی را انجام میدهند. در اکثر موارد قاچاق به طور فیزیکی از خلال مرزهای دولتها
صورت میگیرد. معروفترین روش قاچاق، پنهان ساختن کالا از دید کنترل گمرکی است. در
سال 2003، 58 روش برای پنهان ساختن کالاهای قاچاق از نظر بازرسان گمرک شناسایی شد.
مهمترین این روشها عبارت است از جعل سند و پایین آوردن قیمت کالاها در گمرک، انتقال
غیرقانونی کالا از طریق مرز کشورها، تنها یک راه فرار از قوانین و کنترل دولتی است.
از سوی دیگر رها کردن کالاها در بازار کشوری که کالاهای مورد نظر در آنجا تولید شده
بدون توجه به قواعد و مالیاتهای وضع شده نمونهای از قاچاق است. برای مثال سیگاری
که در انگلیس تولید میشود و قرار است صادر شود در واقع از این کشور خارج ولی به مقصد
صادرات نمیرسد و دوباره به شکل قاچاق به انگلیس باز گردانده میشود. همچنین هنگامی
که تنها مدارک جعلی و نه کالا به خارج صادر میشود با قاچاق روبهرو هستیم. زیرا کالایی
که طبق مدارک جعلی میبایست صادر شود از کشور خارج نمیشود. ولی این امر در جریان کنترل
گمرکی و فرآیندهای اداری به این نحو تعبیر میشود که کالاهای مذکور در خلال قواعد دست
و پاگیر گمرکی گم شدهاند. قاچاق کالا در برخی موارد به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی
کشور یعنی قرار گرفتن آنها در مسیری مناسب برای قاچاق کالا و همسایگی آن با کشورهای
خطیر و بیثبات موجب افزایش احتمال قاچاق در کشور میشود. داشتن مرزهای طولانی و به
ویژه مرزهای زمینی با کشورهای دچار آشفتگی سیاسی و اقتصادی ویژگی دیگر جغرافیایی مساعد
برای قاچاق است. در همین رابطه قاچاق میتواند تحت تاثیر اختلاف دستمزدها در کشورهای
همسایه و در نتیجه پایین بودن قیمت کالاها و میزان درآمدها در یک کشور باشد.
نرخ
بالای بیکاری به ویژه در مناطق مرزی نیز تقویت کننده انگیزه برای قاچاق است. علاوه
بر این سطح پایین زندگی موجب تمایل مردم به خرید کالاهای قاچاق میشود که ارزانتر
هستند. البته نباید از نظر دور داشت که قاچاق معمولا فعالیتی سازمان یافته است که انجام
آن نیازمند همکاری افراد و گروههای گوناگون، منابع مالی و سازمان و تقسیم وظایف است.
سرمایهگذاری برای ایجاد ساختارهای قاچاق کمک میکند، تا زمینه برای فعالیت بیشتر غیرقانونی
فراهم شود و قاچاق کالا در زمان حال و آینده را آسان میسازد نکته مهمتر در این است
که سود ناشی از قاچاق معمولا برای تامین مالی دیگر فعالیتهای خلاف قانون به کار میرود.
برای مثال قاچاق سیگار به آمریکا باعث ایجاد راهی برای قاچاق دیگر کالاها و تاسیس سازمانهای
مافیایی شده است. همچنین ایجاد شبکه توزیع کالاهای قاچاق بستگی به میزان تعامل توزیع
کنندگان آنها با مصرف کنندگان و مقبولیت کالاهای مذکور نزد مصرف کنندگان دارد. در همین
رابطه باید گفت عدم امکان ایجاد شبکه توزیع یکی از عوامل نبود پدیده قاچاق در یک منطقه
یا کشور است. ولی لازم به ذکر است که عوامل ذکر شده در این نوشته عوامل ثانوی قاچاق
هستند و عوامل اصلی قاچاق تقاضا برای کالای ارزان، فرار از کنترل دولتی و هزینههای
مربوط به آن برای ارضای این تقاضا است.
یکی
دیگر از عوامل اصلی قاچاق کالا با هدف اجتناب از پرداخت عوارض گمرکی، مقررات و محدودیتهای
تعرفهای انجام میشود. مثال بارز این امر را میتوان در کشورهای اروپای شرقی که به
تازگی به عضویت اتحادیه اروپا در آمدهاند ملاحظه کرد. مصرف کنندگان این کشورها عادت
به مصرف کالاهای ارزان قیمت تولید روسیه، بلاروس و اوکراین کردهاند ولی با عضویت در
اتحادیه اروپا، استانداردهای این اتحادیه مصرف این کالاها را در کشورهای عضو آن ممنوع
میسازد. بنابراین این کالاها مسیر قاچاق را در پیش میگیرند.
علیرغم
اعمال روشهای جدید در گمرکات کشورها، فرآیند گمرکی مانعی بر سر راه مبادله قانونی
و تجارت خارجی است. در مقررات گمرکی، حقوق وارد کنندگان و صادر کنندگان کالا به درستی
تامین نمیشود. روند ارزیابی عوارض گمرکی، پر کردن اسناد، نظارت و روند پرداخت عوارض
مذکور گاهی اوقات مبهم و غیر منطقی است.
مقامات
گمرک از اختیارات بالایی درامور گمرکی برخوردارند و همین امر موجب فراهم آمدن فرصت
سوء استفاده این مقامات از قدرت خود میشود. بنابراین ضرورتهای سفت و سخت برای انجام
تجارت قانونی از طریق گمرک خود عامل جهت افزایش قاچاق است.