رهایی از گرانی
و تورم، امیدی است که در دل مردم سوسو میزند و درحال تبدیل شدن به یک رویاست. نمی
توان آمار و ارقام علمی مبنی بر کاهش 10 درصدی تورم درطی چند ماه عملکرد دولت جدید
را برای عامه مردم ملاک قرار داد و به آنها گفت که باید از وضعیت فعلی راضی باشند.
برای مردمی که ازصبح تا شب با انبوهی از مشکلات معیشتی درگیرند و نگرانند که امروز
نسبت به دیروز وضعیتشان بدتر نشود و چشم به اخبارشبانگاهی دوختهاند که مبادا از
لیست دریافت یارانه حذف شوند، آمارهای مرکز آمار و گفتههای مسولان مبنی
برمهارتورم، ملموس نیست.
مردم میزان درآمدشان با میزان
هزینهای که درزندگی روزمره صرف میکنند را ملاک قرار میدهند. لذا می بینند که
اجناس همچنان گرانتر میشوند و درآمد آنها هرروز کم ارزش تر!. این سطور به منزله
سیاه نمایی از عملکرد دولت نیست، اما واقعیتهایی از بطن جامعه است که باید به آنها
اشاره کرد و مدنظر قرار داد.مردم همگی نسبت به عملکرد دولت امیدوارند و
انتظاردارند وضعیت اقتصادی سامانی پیدا کند.
اینکه درفازهای پارس جنوبی مجدداً
سرمایه گذاری شده و یا اینکه هیتهای اروپایی برای مشارکتهای اقتصادی درایران
حضور میابند، بسیاربا اهمیت و نشان از ظرفیتهای دولت برای بهبود وضعیت اقتصاد
دارد. اما این امور فشار گرانی کالاها وخدمات را در زندگی مردم نمیکاهد!.
درعوض مردم انتظاردارند تا مسولان
اقدامی ملموس درثبات قیمتها و مهارگرانیها انجام دهند تا مردم بتوانند نفسی
بکشند. اما دراین ایام نه تنها قیمت کالاها کاهشی نداشته، بلکه شاهد افزایش قیمتها
از سوی دولت هستیم. حرکت آرام و چراغ خاموش برای افزایش قیمت حاملهای انرژی و
گران شدن یکباره 25 درصد هزینه قبوض برق و درپی آن 20 درصد افزایش آببهای مصرفی
کاملا برای مردم قابل درک و در زندگی آنها تاثیر گذار است. ضمن اینکه خبرهایی از
افزایش بهای گاز مصرفی در طی دو روز گذشته مطرح شده است. هنوز سال جدید آغاز نشده
شاهد افزایش مالیات برارزش افزوده از 3 درصد به 8 درصد هستیم، ضمن اینکه برطبق
روال سنتی کشور، باآغاز سال نو تمامی اجناس و خدمات خود به خود گران خواهند شد.
حال باید تصور کرد قیمت اجناس درسال جدید چقدر خواهد شد؟!
دیدیم که اخبارضدونقیض درمورد
افزایش قیمت بنزین چه جوی را درجامعه ایجاد کرد، حال باید خود را برای افزایش آن
در سال جدید و تاثیرش بر روند افزایش قیمتها و تورم ، آماده کنیم. ماهم براین
عقیدهایم که باید قیمت حاملهای انرژی و سوخت متناسب با هزینههای تولید آن
باشد، اما باید روی دیگر سکه را هم مشاهده کرد، آیا درآمد مردم مطابق با هزینههای
زندگی میباشد؟!
براساس قانون هدفمندی یارانه،
قیمت حاملهای انرژی میبایست با شیبی ملایم آزادسازی شود تا فشارتورمی آن زندگی
مردم را مختل نکند. شاید شیب افزایش قیمتها تند نبوده باشد، اما زندگی مردم را با
مشکل مواجه ساخته است. چون میان افزایش قیمتها و میزان درآمد مردم هیچ سنخیتی
وجود ندارد!
درآستانه سال جدید انتظار میرفت
تا مسولان اگر توان اجرای سیاستهای حمایتی از مردم را ندارند، حداقل تاپایان سال
دست به افزایش قیمتها نمی زدند. این قبیل تصمیماتی که درچند هفته گذشته اتخاذ شده
مبنی بر اجرای فازدوم هدفمندیها و افزایش مالیات و گرانی آب، برق و گاز و
خبراحتمال گرانی بنزین باردیگر بازار طلا و دلار تحت تاثیر قرار داد.
با افزایش قیمت دلار و باتوجه به
نیازهای وارداتی مردم در شب عید، شاهد افزایش صعودی قیمتها دربازارهستیم. آیا نمیشد
این افزایش قیمت مقطعی را مهار کرد؟!
ایکاش این سبد افزایش قیمتها، پس
از سال جدید به مردم هدیه داده میشد تا حداقل جامعه با آرامشی نسبی به استقبال
عید میرفت. بازهم باید تاکید کرد که امید مردم به بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی
آنها را به تحمل این فشارها واداشته است، مراقب باشیم که امید مردم ناامید نگردد!!
حمیدرضا عسگری - آفرینش 14 اسفند 92