یکی از مهمترین دغدغههای سرمایهگذاران
در بازارها، میزان سوددهی آنها در ظرفهای متعدد زمانی است.
برخی
کارشناسان معتقدند در بازاری با شرایط رقابت بالا، بازدهی در اکثر بازارهای موازی نزدیک
به هم خواهد بود، اما در شرایطی که شوکهای متعدد اقتصادی و سیاسی، پیشبینی بازدهی
بازارها را با مشکل مواجه میسازد، قصه کمی متفاوتتر است. بررسی روند گذشته میتواند
خطکشی برای اندازهگیری بهرهوری و تمییز دادن این بازارها از همدیگر باشد. همچنین
به نظر میرسد تغییرات در بازه زمانی کوتاه، توجیه عقلایی را مشکل میسازد، لذا بررسی
روند در بلندمدت میتواند تصویر بهتری از عکسالعملهای بازار منعکس کند.
اما
علاوه بر اندازه مقدار بازدهی بازارها، بررسی میزان ریسک نیز بعد دیگر انتخاب بازار
بهینه است. برآورد اینکه چه میزان از مقدار سود پیشبینیشده تحقق خواهد یافت، روی
دیگر قضیه است، که رتبهبندی و جذابیت بازارها در نزد مشتریان و سرمایهگذاران را تغییر
میدهد. در این گزارش سعی شده است بازارها را در یکسال اخیر بر اساس بازدهی و ریسک
طبقهبندی شوند و تفسیری از جایگاه اوراق مشارکت در قیاس با سایر بازارها ارائه شود.
البته در مقایسه بازارها باید عنصر «هزینه-فرصت» نیز لحاظ شود، زیرا سرمایهگذاری در
یک بازار فرصت استفاده از بازار دیگر را از متقاضیان سرمایهگذاری سلب میکند.
برای
بررسی بازدهی بازار مسکن در ماههای اخیر، میانگین قیمت معاملات مسکن در شهر تهران
در نظر گرفته شده و تغییرات آن بررسی شده است. بر این اساس در شش ماه گذشته، و از ماه
مرداد تا دی امسال، ارزش معاملات بازار مسکن حدود شش درصد کاهش یافته است. در نتیجه
سرمایهگذاری در شش ماه مذکور؛ بازده منفی را متوجه سرمایهگذار خواهد کرد. البته اکثر
کارشناسان حوزه مسکن، بازدهی منفی در این بخش را حاصل رکود حاکم در فضای خرید و فروش
مسکن دانسته و عنوان میکنند انتظارات عقلایی خریداران برای کاهش قیمت در آینده، تقاضا
را در این بخش با مشکل روبهرو ساخته است. این کارشناسان معتقدند در صورت اطمینان از
ثبات قیمت در این بخش و بهبود فضای کسبوکار، سودآوری در این بخش به سالهای قبل باز
خواهد گشت. البته در بازه یکساله سطح قیمت معاملات در سطح تهران افزایش یافته است.
بر اساس آمار منتشر شده میانگین بهای معاملات از دیماه سال جاری نسبت به مدت مشابه
سال قبل حدود 16 درصد رشد داشته است. این مقایسه بر اساس میانگین قیمتهای موجود در
بازار صورت گرفته، چه بسا که این رشد در برخی نقاط بیشتر از میانگین و در برخی نقاط
کمتر از آن باشد. همچنین باید در نظر داشت که عایدی بازار مسکن نیز متاثر از فضای سیاسی
و اقتصادی کشور بوده، چنانچه در سال گذشته و هنگامی که رشد قیمتها در بهای کالا و
خدمات مصرفی؛ به شکل ویژهای بالا بود، استقبال از بازار مسکن، بازدهی در این بخش را
افزایش داده بود. بر این اساس از ماه مرداد تا ماه دی در سال گذشته (بازه ششماهه سال
گذشته)، بالغ بر 25 درصد به ارزش معاملات مسکن در سطح شهر تهران افزوده شده است.
قیمت
ارز در سال گذشته از نوسان بالایی برخوردار بود، همین تغییرات در بازار ارز، سیگنالهایی
را برای جذب نقدینگی در این بازار ایجاد کرده بود. بر اساس گزارشهای بانک مرکزی از
ماه مرداد تا دیماه سال گذشته؛ عایدی از سرمایهگذاری در بازار ارز حدود 60 درصد بود.
البته این روند صعودی در ماههای اخیر تغییر مسیر داده و روند کاهشی به خود گرفته،
چنانچه سوددهی بازار ارز، از مرداد تا دیماه سال جاری، حدود منفی هشت درصد بوده است،
به علاوه در بازه سالانه نیز (دیماه امسال نسبت به سال قبل)، تقریباً 22 درصد از قیمت
ارز کاسته شده است. گزارش این اعداد و ارقام، به همراه سیاستهای بانک مرکزی مبنی بر
ایجاد ثبات، در بازار ارز همچنین ایجاد فضای کمتنش در سیاستهای کشور، این دید را
منعکس میکند، که بازار ارز جذابیت سابق خود را مبنی بر سودآوری از دست داده است. بسیاری
از کارشناسان معتقدند ارز موجود در خانهها در ماههای اخیر به بازار بازگشته است و
سفتهبازی به حداقل خود رسیده است.
بدون
تردید، یکی از پرسودترین بازارهای امسال، بازار سرمایه بوده است. بر اساس گزارشهای
سایت رسمی بورس اوراق بهادار تهران بازدهی بورس در شش ماه گذشته، حدود 35 درصد بوده
است. به علاوه در بازه زمانی بزرگتر، و در طول یکسال عایدی از سرمایهگذاری در بازار
سرمایه حدود 106 درصد گزارش شده است. البته در روزهای اخیر حال و هوای خوش بازار بورس
کمی دچار تغییر شد و شاخص کل با افت روبهرو شد. بر اساس آمار منتشرشده شاخص بورس
در اواسط دیماه تا مرز 90 هزار واحد نیز افزایش یافت، اما پس از آن روند کاهشی در
پیش گرفته و تا 79 هزار واحد کاهش یافت. اما همچنان طی امسال در قیاس با دیگر بازارها،
بازار سرمایه به عنوان یکی از پرسودترین بازارها به حساب میآید. به علاوه به نظر میرسد
سیاستهای حمایتی از بازار سرمایه، نسبت به سایر بازارهای موازی بیشتر خواهد بود. در
روزهای گذشته با تمهیداتی که از طرف مدیریت بازار، به اجرا درآمد آرامش نسبی بر بازار
حاکم شده است و روند شاخص باز هم به سمت سوددهی بیشتر در حرکت بود. این موضوع که آینده
این بازار به چه سمتی خواهد بود، به عوامل متعددی بستگی دارد.
بانکها و موسسات بانکی، همواره یکی از مهمترین
بازارها برای جذب سرمایههای کمحجم بوده است. با افزایش تعداد بانکها و موسسات خصوصی،
رقابت در جذب سپرده نیز بالا گرفته است. با توجه به افزایش حجم بدهیهای معوق بانکی
و همچنین افزایش سیاستهای انقباضی دولت به نظر میرسد در آینده نزدیک رقابتپذیری
بین بانکها و موسسات پولی و اعتباری شدت گیرد. همچنین کمبود منابع مالی در بانکها
میتواند این علامت را به مسوولان سیاست پولی کشور دهد، که تمهیداتی را مبنی بر افزایش
سود بانکی اتخاذ کنند.
بانکها
و موسسات مختلف دامنه سود بانکی در یکسال را حدود 17 درصد در نظر گرفتهاند، با این
وجود برخی موسسات اعتباری تا 21 درصد نیز بر مقدار سپردهها سود میپردازند. همچنین
متوسط نرخ سود در شش ماه 12 درصد گزارش شده است. این در حالی است که برخی کارشناسان
معتقدند سود سپره بانکها باید افزایش یابد، اما اخیراً بانک مرکزی طی اطلاعیهای
هر گونه افزایش در نرخ سود بانکی را تکذیب کرده است. البته برخی از گزارشها بیان میکند
تعدادی از موسسات اعتباری تحت عنوان طرحهای مختلف سودهای بیشتر از حد معمول را وعده
میدهند، که البته تمامی این موسسات، تضمین بانک مرکزی را به همراه ندارند.
اگرچه
بانکهای ایرانی بر اساس اعلام بانک جهانی یکی از کشورهایی هستند که بالاترین نرخ سود
به سپردهها را در بین کشورهای دنیا میپردازند، به طوری که ایران در سال 2012 میلادی
در بین 138 کشور جهان پنجمین کشوری است که بالاترین نرخ سود را به سپردههای مردم میپردازد؛
متوسط نرخ سود سپرده در ایران در همین سال 8/14 درصد اعلام شده است. با این وجود نرخ
تورم 3/27 درصدی اعلام بانک جهانی در همین گزارش، پاسخگوی خواستههای سپردهگذاران
از بانکها در قبال سپردههای خود نیست.
اوراق
مشارکت بیشک یکی از مطمئنترین راههای سرمایهگذاری است، زیرا سود متعلق به آن از
طرف یک نهاد رسمی کشور، تضمین خواهد شد. اگر هدف اصلی به دست آوردن سود قطعی در یک
فعالیت اقتصادی باشد، اوراق مشارکت میتواند جزو اولین گزینههای انتخابی به شمار آید.
علاوه بر این، سود سالانه آن نیز بر اساس اعلام بانک مرکزی، 23 درصد تعیین شده است.
بنابراین خرید اوراق مشارکت میتواند، هم موجبات یک سود معقول را فراهم کند و هم از
دیگر سو، ریسک بازارهای دیگر را نخواهد داشت.
علاوه
بر سوددهی بازارها، یکی دیگر از عواملی که بر جذابیت این بازارها میافزاید، اطمینان
از حصول سود دریافتی در آینده است، این امکان وجود دارد فرد ریسکگریز، در گزینههای
خود مبنی بر سرمایهگذاری، از سوددهی چشمپوشی کند و بازار کمریسک را انتخاب کند.
در دنیا ابزارهای متفاوتی برای اندازهگیری ریسک وجود دارد، دامنه تغییرات، انحراف
معیار و متوسط قدر مطلق انحرافات خطی میتواند ابزاری باشد که در بازارهای مالی تصویری
از ریسک را بیان کند، همچنین در اقتصاد خرد، مدلهایی را بر اساس رفتار مشتریان ریسکگریز،
ریسکپذیر و ریسک خنثی ارائه میکنند، اما به نظر میرسد در حال حاضر گزارشهای معتبر
از مقدار ریسک بازارهای داخل بر اساس استانداردهای نرمال دنیا وجود ندارد. از این
رو، به بررسی کیفی بازارها میپردازیم. یکی از راههای کاهش ریسک، تضمین عایدی از بازار
توسط یک نهاد رسمی است. این امر باعث میشود ریسک به حداقل خود برسد. اما در بازارهایی
که شاخصها در طول بازه زمانی کوتاه و بر اساس اخبار متفاوت، به سرعت واکنش میدهد،
اطمینان از مقدار سود کاهش مییابد. در این بازارها، سرمایهگذاران برای کاهش ریسک
از ابزار تحلیلی و تکنیکی استفاده میکنند تا پیشبینی واقعی ارائه دهند.
ابزارهای
سرمایهگذاری قابل جانشین به یکدیگر هستند، بدین معنی که مثلاً سرمایه مالی صرفشده
در بازار طلا میتواند به سرمایهای در بورس تبدیل شود. این جایگزینی و جانشینی ابزارهای
مالی موجب میشود در بلندمدت همسویی و وابستگی شدیدی بین بازدهی بازارهای سرمایه مختلف
وجود داشته باشد. این سخن ابداً به این معنا نیست که در هر مقطعی از زمان، نرخ بازدهی
در بازارهای موازی یکسان است، بلکه بدین معنی است که هر چه اختلاف بین بازدهی بازارها
بیشتر شود، احتمال اینکه این اختلاف کمتر شود، افزایش مییابد. به عبارت دیگر احتمال
کوچک شدن اختلاف بین بازدهی بازارها با افزایش شکاف بین بازدهی بازارها بیشتر میشود؛
این امکان محتمل نیست که برای مدتهای مدید بازاری دارای نرخ بازدهی بسیار بالا باشد
و بازار موازی آن هیچ عایدی نداشته باشد. از همین رو است که رابطهای مثبت و مستقیم
بین بازدهی بازارهای سرمایه مختلف وجود دارد. با این وجود نباید از یاد برد که این
رابطه در دورهای از زمان محسوس و قابل اندازهگیری است و هرچه این دوره طولانیتر
باشد این رابطه مستقیم نیز معنیدارتر خواهد بود. با این وجود هر بازار نیز دارای مختصات
خاص خودش است و بیتردید بازدهی آن وابسته به متغیرهایی است که هر چند بیشتر آنان ممکن
است در بازارهای دیگر نیز وجود داشته باشند، اما بخشی از این متغیرها نیز تنها مختص
به هر بازار است. از این روی هر چند میتوان بااطمینان از همبستگی عایدی بازارها در
بازه زمانی طولانی سخن گفت و در عین حال وقتی شکاف بازدهی بازارها خیلی بزرگ شود، انتظار
داشت به زودی این شکاف کوچک شود و بازاری که عایدی کمتری داشته به سمت سوددهی برود،
اما تخمین و پیشبینی عایدی هر بازار کاری بس دشوار و پیچیده است که باید در آن متغیرهای
خاص هر بازار را نیز در نظر گرفت.
اما
بر اساس تحلیلهای متعدد، پاسخ به این موضوع که کدام بازار ارزش بیشتری برای سرمایهگذاری
دارد، نمیتواند جواب یگانهای داشته باشد. زیرا برای افراد مختلف با سلیقههای متفاوت
و با حجم سرمایههای زیاد و کم، پاسخها تغییر میکند و دامنه این پرسش به یک بازار
ختم نمیشود. بررسی از یکسال گذشته نشان میدهد بازار بورس اوراق بهادر از نظر سود
در رتبه اول قرار دارد، ولی سوال این است که آیا این بازار میتواند روند صعودی خود
در یکسال گذشته را تکرار کند. اوراق مشارکت نیز با سود سالانه 23 درصد میتواند در
رتبه دوم سودآوری قرار گیرد، اگرچه از نظر بازددهی تفاوت چندانی نسبت به بازار سرمایه
دارد، اما سود تضمینی آن برگ برندهای است در تقابل با دیگر بازارها، سرمایهگذاری
در سپرده بانکی نیز با 17 درصد سود سالانه در رتبه سوم این دستهبندی قرار دارد. همچنین
بازار مسکن با وجود رکود در ماههای اخیر، همچنان به عنوان یکی از بازارهای پرامید
در آینده خواهد بود. اما روند کاهشی در نرخ ارز و ثبات در محدوده مشخص طی ماههای گذشته،
بازار ارز را به یکی از کمرنگترین فرصتهای سرمایهگذاری تبدیل کرده است. بر اساس
آمار این گزارش از نگاه ریسک، بازارهای اوراق مشارکت و سود سپرده بانکی در ردههای
بالا قرار دارند، زیرا تضمین عایدی این بازارها از سوی یک نهاد قدرتمند پولی صورت گرفته
و سود آن به احتمال زیادی در موعد مقرر تخصیص مییابد. پس از آن بازار مسکن به دلیل
واکنش با سرعت کمتر نسبت به ارز و بازار سرمایه در رده بعدی قرار دارد.
بازار
ارز نیز با توجه به خبرهای مثبت و منفی روزانه واکنش نشان میدهد و نوسانات روزانه
باعث شده این ابزار در دامنه بازارهای پرریسک قرار بگیرد، هرچند که سیاستهای اخیر
بانک مرکزی، مبنی بر ثبات در قیمت ارز، تا حدودی از ریسک در این بازار کاسته است. بیشک
یکی از مهمترین بازارهای پرنوسان در این روزها، بازار بورس اوراق بهادار است. اگرچه
فعالان این بازار سود مناسبی از سرمایهگذاری در ماههای اخیر، به دست آوردهاند، اما
این احتمال وجود دارد که خبرهای آتی سوددهی این بازار را با مشکل روبهرو کند. به نظر
میرسد بازار اوراق مشارکت میتواند موقعیت خود را با توجه به ویژگیهایش در میان سایر
بازارها تثبیت کند. البته پاسخ به این پرسش که استقبال از این بازار چگونه خواهد بود،
نیازمند زمان است.