یکپارچهسازی زمینهای کشاورزی، مکانیزاسیون، برنامهریزی برای کشاورزان خرد،انتقال دانش و علم به مزرعه و رفع مشکلات بازار میتواند این بخش را در سال 93 متحول کند.
* یکپارچهسازی اراضی و اعتبار ۷۰۰میلیارد تومانی شورای اقتصاد
زمینهای کشاورزی کشور خرد و در قطعات کوچکی است به طوری که میانگین مساحت آن در استانهای شمالی به کمتر از یک هکتار میرسد. خرد بودن زمینها شرایطی را به بخش کشاورزی تحمیل میکند که آنها نتوانند از ادوات کشاورزی استفاده کنند.
عدم مکانیزاسیون کشاورزی یعنی استفاده از نیروی کارگری به جای ماشین آلات،بهرهوری و عملکرد در این بخش را کاهش و قیمت تمام شده را افزایش میدهد تا از حاشیه سود کشاورزان کاسته شود. طی سالهای گذشته کشاورزان همواره از درآمد پایین ناراضی بودند که بخش عمدهای از این مشکل در خرد بودن اراضی نهفته است.
در زمینهای خرد، کشاورز مجبور است همه کارهای خود را با بیل و توسط کارگر انجام دهد، در روستاها دیگر نیروی انسانی کافی و کارگر برای انجام کارهای کشاورزی نمانده است و به این دلیل بسیاری از کارهای کشاورزی اجرایی نمیشود یا ناقص اجرا میشود که در کاهش تولید نقش موثری دارد.
در سال 85 قانون جلوگیری از خرد شدن و تجمیع اراضی کشاورزی در مجلس به تصویب رسید اما تاکنون این قانون اجرا نشده است، راه اجرایی کردن این قانون مشارکت شرکتهای تعاونی و سهامی زراعی است تا با تجمیع اراضی کشاورزان سود آنها را در محصول نهایی محاسبه کند.
در این روش، هزینه کاهش مییابد زیرا بجای اینکه کشاورزی که دو هکتار زمین دارد، یک کمباین خریداری کند که هرگز نمیتواند، یک شرکت تعاونی که صدها هکتار زمین در اختیار دارد کمباین خریداری میکند که استفاده آن در زمین توجیه اقتصادی هم دارد.
از سوی دیگر شرکتهای سهامی زراعی قدرت چانهزنی بیشتری در بازار برای فروش محصول خود و یا تصویب قوانین موثر در بخش کشاورزی خواهند داشت.
شورای اقتصاد به تازگی 700 میلیارد تومان برا تجمیع اراضی کشاورزی در استانهای شمالی تصویب کرده است این اقدام بسیار مناسب است و دولت باید این روش را برای کل استانهای کشور تسری دهد.
*مکانیزاسیون کشاورزی
کشاورزی کشور بیشتر سنتی است و کمتر به مکانیزاسیون یا همان استفاده از انواع ماشینآلات کشاورزی روی آورده است، دلیل نخست آن خرد بودن اراضی است که ماشینآلات نمیتوانند در این زمینها کار کنند.
از سویی دیگر کار ماشینآلات سنگین در زمینهای خرد توجیه اقتصادی ندارد و نیز اصلاً کشاورز خردهپا توانایی خرید ماشینآلات لازم برای کشاورزی را ندارد به همین دلایل طی سالهای گذشته کشاورزی کشور کمتر به سمت مکانیزاسیون رفته است.
در صورتی که دولت در ادامه یکپارچهسازی اراضی مکانیزاسیون کشاورزی را نیز توسعه دهد، تحولی بزرگ در بخش کشاورزی ایجاد خواهد شد.
امسال دولت تصویب کرد 600میلیارد تومان به مکانیزاسیون بخش کشاورزی اختصاص یابد اما این میزان کافی نیست.
از سویی دیگر همچنان که پیشتر اشاره شد، مکانیزاسیون باید در قالب تشکلهای کشاورزی و شرکتهای سهامی زراعی باشد وگرنه این اعتبارات برای 4.5 میلیون بهرهبردار کشاورزی به جایی نخواهد رسید.
افزایش عملکرد، کاهش هزینهها، کاهش ضایعات و تلفات و افزایش درآمد و نهایتاً بالا رفتن ضریب امنیت غذایی و صادرات از مزایای مکانیزاسیون کشاورزی است.
در کشورهای پیشرفته، زمینها در قطعات بسیار بزرگتر که به صدها هکتار میرسد توسط ماشینآلات کشاورزی پیشرفته کشت و کار میشوند و به همین دلیل کشاورزی در این کشورها شغلی جذاب، درآمدزا و پر افتخار برای کشور محسوب میشود چرا که نان سفرهشان از این محل تأمین میشود اما در کشور ما طی سالهای گذشته به دلیل کارگری بودن بخش کشاورزی، همچنین نامناسب بودن ادوات کشاورزی مانند تراکتور و کمباین که مربوط به دهههای گذشته بوده و کار با آنها بسیار سخت است هیچوقت جذابیتی برای جوانان ایجاد نکرده و آنها را از این شغل فراری داده است.
*روزآمد کردن علوم کشاورزی
اگر کشاورزی به علم روز مجهز شود با بهرهگیری از تکنولوژیهای پیشرفته میتواند تولید این بخش را متحول سازد، استفاده از ارقام پرمحصول، مقاوم به بیماری در محصولات زراعی باغی و دامی، این بخش را درآمدزا و با اهمیت خواهد کرد.
طی سالهای گذشته اگرچه محققان کشور در برخی موارد اقدامات خوبی نیز انجام دادهاند اما متاسفانه در راستای تولید نبوده است، بذوری که کشت میشود در مورد چغندر قند 90 درصد وارداتی است و در محصولات صیفی عمدتاً وابسته به واردات هستیم.
همچنین برخی کارهای تحقیقی هم که انجام شده است به مزارع منتقل نمیشود، بخش ترویج کشاورزی که میتواند واسط محققان و کشاورزان باشد بسیار بد عمل کرده است.
از سویی دیگر روشی که مروجان کشاورزی به کار میگیرند بسیار قدیمی است و تعداد مروجان کم این بخش نمیتواند کارهای ترویجی برای 4.5 میلیون بهرهبردار انجام دهد، بخش ترویج کشور باید با روشهای نوین ارتباطی از قبیل اینترنت، پیامک و شبکههای ارتباطی تلویزیون و رادیو کارهای ترویجی انجام دهند.
مروجان کشور در صورتی که بتوانند از پشت میزهایشان بیرون بیایند تنها با مراجعه حضوری کارهای ترویجی انجام میدهند که جوابگو نخواهد بود.
* بازار مهمترین مشکل بخش کشاورزی
مهمترین مشکل امروزه بخش کشاورزی، بازار است. ضعف در توزیع و بازار رسانی، نفوذ دلالی و واسطهگری در این بخش باعث شده است که دسترنج کشاورزی به قیمت نازل از دست رود و در آن سوی بازار به قیمت چندین برابر به دست مصرفکننده برسد، در این میان هم تولید کننده و هم مصرفکننده متضرر هستند و سود اصلی را تعداد اندکی دلال میبرند.
در برخی موارد تفاوت قیمت سر مزرعه تا بازار به 5 برابر میرسد، این تفاوت از میادین میوه تا بازار در بسیاری موارد به سه برابر میرسد.
در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی هم که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد صراحتاً به این مشکل بخش تأکید شده است، اگرچه تصویب قانون انتزاع (تمرکز وظایف کشاورزی در وزارت جهاد) میتواند تا حدودی این مشکل را برطرف کند اما تصمیمگیران کشور بدانند که این مشکل در بخش کشاورزی بسیار تاثیرگذار است و اقدام فوری و عاجل برای این بخش باید تعریف شود.
سالهاست کشاورزان از این وضعیت ناراضی هستند، دسترنج یکساله آنها یکشبه به دست دلالان میرسد و آنها را از ادامه تولید ناامید کرده است.
بهروز نوری