بنابراین مدیریت همزمان مشکل تحریمها و رفع بحرانهای
اقتصادی داخلی و رفع آن شامل رکود تورمی، بیکاری، ناکارآیی دستگاههای اداری و اجرایی،
بهرهوری بسیار نازل عوامل تولید نیاز به بکارگیری مجموعهای از نیروهای با تجربه و
متخصص داشت که دولت در انتخاب لایه اول تلاش کرد این مجموعه را تشکیل دهد. بهنظر میرسد
در انتخاب لایههای پایینتر شاید به دلیل محدودیتهای ناشی از نفوذ و دخالت نیروهای
سیاسی و غیرسیاسی محلی موفق به استفاده از نیروهای مطلوب نگردید، در کنار مجموعهای
با ویژگیهای فوق وجود فضایی آرام در ساختار سیاسی اجتماعی کشور و همراهی نهادهای
تاثیرگذار بر قدرت ضروری بود تا دستگاه اجرایی بتواند این حجم از مشکلات داخلی و خارجی
را مدیریت کند. به نظر میرسد در زمانی که دولت بیش از هر زمان دیگری نیاز به همکاری
و مساعدت سایر دستگاهها دارد برخی اقدامات از سوی بخشهایی کارآیی دولت را محدود کرده
است. بیم آن میرود در صورت تداوم اینگونه بهانهتراشیها که عمدتا ریشه سیاسی دارد
توان دولت در غلبه بر مشکلات کاهش یابد. با این وضع در چنین شرایطی ثبتنام اولیه قریب
به اتفاق مردم در طرح هدفمندی یارانهها حاکی از آن است که بیشتر مردم خود را محق دریافت
یارانه میدانند، بخشی از این اعلام نیاز بیدلیل نبوده و تورم فعلی و پیشبینی از
تورم آتی ناشی از افزایش قیمتها و در نتیجه قدرت خرید ناشی از این تورم کم سابقه به
تصمیم مردم در عدم انصراف از دریافت یارانه کمک کرده است. لذا باید پذیرفت که شرایط
فعلی مشکل کل کشور است و نه صرفا قوه مجریه و بدون تردید این کلکسیون از مشکلات قابل
حل یا کاهشی نخواهند بود. بخصوص اینکه شرایط به حدی پیچیده و بغرنج است که حل برخی
از این مشکلات عامل ایجاد مشکلاتی جدید خواهد بود یا برخی از مشکلات موجود را تشدید
خواهد کرد. بنابراین در شرایط فعلی همه باید کمک بکنند تا این حجم وسیع مشکلات اقتصادی
که بعضا بر مشکلات اجتماعی و فرهنگی هم تاثیرگذار بودهاند را حل بکنند و مجموعه کشور
باید در این رابطه تلاش کنند و در غیر این صورت امید کمی به رهایی از این شرایط وجود
دارد.