شنبه / ۳۱ خرداد ۱۳۹۳ / ۰۹:۲۲
سرویس : اقتصاد
کد خبر : ۴۸۹۴۶
گزارشگر : ۱۰۰۶
سرویس اقتصاد

نواقص مرحله اول طرح هدفمندی یارانه‌ها

به نظر می‌رسد رفع نواقص مرحله اول طرح هدفمندی یارانه‌ها غیرممکن است. پرسش این است که آیا اجرای این طرح لازم بود یا نه؟ آنچه مسلم است این است که هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که همه مردم آن از دریافت کمک‌های دولت بی‌نیاز باشند.

حتی در کشورهای اسکاندیناوی که دارای جمعیت اندک و درآمد سرانه بالایی هستند، افراد سالخورده، بیمار و ناتوان زیر پوشش حمایت‌های دولت‌ها قرار دارند. چتر حمایت دولت‌ها همواره باید بر سر نیازمندان سایه‌افکن باشد.

 تنها مساله قابل بحث این است که با چه روش‌هایی بهتر می‌توان به نیازمندان یاری ‌رسانید. این موضوع بخش اول طرح هدفمندی یارانه‌ها را تشکیل می‌دهد. بخش دوم این است که اصلاح قیمت‌ها - که امری بسیار ضروری است- چگونه باید انجام شود. آیا روشی که در مرحله اول طرح اتخاذ شد، روش درستی بوده است؟

تصور می‌کنم یکی از بزرگ‌ترین مشکلات طرح هدفمندی یارانه‌ها این بود که این دو موضوع متفاوت را با هم مخلوط کرد. نخستین گامی که برای اصلاح اشتباهات مرحله اول باید برداشت، تفکیک این دو موضوع از یکدیگر است. دولت باید یک برنامه جامع، کارآمد و متناسب با شرایط برای ارتقای زندگی نیازمندان و یک برنامه جامع، کارآمد و متناسب با اوضاع اقتصادی کشور برای اصلاح سیستم قیمت‌ها تدوین کند. این دو برنامه نباید به همدیگر گره بخورد. باید جدای از یکدیگر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.

پاسخ به پرسشی در مورد اینکه چه کسانی باید یارانه دریافت کنند به یک مقدمه نیاز دارد. کمک‌های حمایتی دولت - یا بهتر است گفته شود سیاست‌های حمایتی بخش عمومی- به اشکال مختلف امکان‌پذیر است: اول، یارانه‌ها یا پرداخت کمک‌های دولتی به تولیدکنندگان به‌منظور تثبیت قیمت‌ها یا جلوگیری از افزایش بیش از حد قیمت کالاها و خدمات. دوم، پرداخت نقدی یا پرداخت کمک‌های دولتی به مصر‌کنندگان به‌منظور امکان آزاد‌سازی قیمت‌ها. سوم، توانمندسازی نیازمندان مانند ارائه خدمات بهداشتی، دارو و درمان. چهارم، آموزش‌های فنی و حرفه‌ای، آموزش‌های تخصصی و تغذیه رایگان کودکان در مهدهای کودک و مدارس مناطق فقیرنشین. پنجم، ایجاد فرصت‌های شغلی هرچه‌بیشتر با هدف افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش دستمزد نیروی کار. زیرا کارکردن تنها ممر درآمد نیازمندان یک جامعه است. بسیاری از اقتصاددانان شدیدا از روش سوم و چهارم حمایت می‌کنند. روش دوم که در طرح هدفمندی یارانه‌ها برگزیده شده، هواداران بسیار کمی در میان اقتصاددانان دهه اخیر دارد.

چون این روش مشکلات زیادی برای اقتصاد هر کشوری ایجاد می‌کند. احتمالا همه اقتصاددانان به‌خوبی آگاهند که اگر تعداد مستمندان در یک جامعه زیاد باشد، هیچ راهی بهتر و باصرفه‌تر از یارانه کالاها و خدمات وجود ندارد. مثلا در جامعه‌ای که درصد بالایی از جمعیت آن زیر خط فقر زندگی می‌کنند، به‌هیچ‌وجه نمی‌توان یارانه‌ها را به پرداخت‌های نقدی تبدیل کرد. چون هزینه تفکیک جامعه به دهک‌های درآمدی به منظور پرداخت درست و دقیق کمک‌های دولتی بسیار پرهزینه است. افزون بر آنکه تشخیص درآمد خانوارها کار دشواری است. حتی در کشورهایی که دارای یک اقتصاد سنتی هستند و تعداد خرده‌فروش‌های کوچک بسیار زیاد است، حسابداری الکترونیک وجود ندارد، حتی هیچ‌یک از فروشندگان کوچک، دفتر حساب‌های روزانه یا خریدوفروش خود را نگهداری نمی‌کنند، تشخیص سطح درآمدها غیرممکن خواهد بود. به‌ویژه هنگامی که پنهانکاری نیز بر چنین شرایطی افزوده شود. دیگر هیچ راهی برای تشخیص نیازمندان واقعی از سایرین باقی نمی‌ماند. در چنین شرایطی یارانه‌ها بهتر از پرداخت‌های نقدی است. چون هزینه‌های اداری اجرای این کار به‌مراتب از هزینه‌های پرداخت یارانه به 20 الی 30 درصد از کسانی که نیازمند نیستند، بیشتر خواهد بود.

 

مهدی جاویدپور

مدیر مسئول کیمیانیوز

(شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۳) ۰۹:۲۲

پست الکترونیک را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید


خبر 1

خبر برگزیده

بازار ارز

سرویس نمایشگاه و همایش‌ها