پیش از این و در سالهای متمادی گذشته در مقالات و سرمقالههای متعدد وجوه مختلفی از رابطه اجتنابناپذیر توسعه کشاورزی و مناسبات بینالمللی را مورد توجه قرار داده و در ابعاد گوناگون تجزیه و تحلیل کرده بودیم، عناوین این مقالات و مطالب آنقدر زیاد است که در این نگاشته نمیگنجد و پیش تر از آن نیز در سالهای میان 1383 تا 1386 به کرات موضوع ضرورت استفاده از شرایط فراهم شده در قالب W.T.O (سازمان تجارت جهانی) برای گسترش صادارت محصولات کشاورزی را به اشکال گوناگون در قالب اخبار، گزارش یا مقاله به میان آوردیم، مطالبی چون «توجه به کشت فرا سرزمینی» با تیتری همانند «استعمار بی نشان اقتصاد سبز، فارغ از تنشها و مناقشات سیاسی»، دی ماه 1388 و در ادامه همین بحث مقالهای با عنوان «کشت فرا سرزمینی رهیافتی عاجل به سوی امنیت غذایی با حفظ منابع پایه»، در شماره شهریورماه 1392 یا «جای دیپلماسی کشاورزی در دیپلماسی عمومی کشور خالی است»،
شماره تیرماه 1392، مقاله نظری «کشاورزی،فعالیتی اقتصادی در میدان رقابتهای جهانی»، مهر ماه 1393 و غیره و غیره جملگی مباحثی تحلیلی بودند که بر بهرهگیری از مناسبات بین المللی برای دگرگونی در ساختار کشاورزی کشورمان به عنوان الزامی گریز ناپذیر تأکید داشتند. هدف تحریریه مجله دامپروران بیان این اصل کلی بود که در جهان امروز بدون وجود مناسبات و روابط بینالمللی تعریف شده و مطمئن، گسترش فعالیتهای اقتصادی و تولیدی، به ویژه توسعه پایدار در بخش کشاورزی که از دو سوی آغازین و پایانی خود نیاز به تعاملات جهانی دارد، امکان پذیر نیست. کشاورزی به طور عام از یک سو در مرحله بازرگانی پیش از تولید و در حوزه تامین تکنولوژی فراوری اعم از کود، سم، بذر، بانکهای ژن، اصلاح نژاد، ذخایر ژنتیکی حاصل شده به صورت موجودات زنده دام و طیور و همچنین در حوزه مکانیزاسیون، یعنی ماشینهای پر قدرت با قوه اسب بخار بالا و انواع ماشینهای خاص کاشت، داشت، برداشت، الزاماً باید به مناسبات و مصالح بین المللی پویا و پیشرونده برای واردات متکی باشد و از سوی دیگر، در انتهای فرایند تولید یعنی بازاریابی برای صدور مازاد تولید که یک ضرورت و شاخص تعیین کننده در تنظیم بازار داخل به شمار میآید، به این مناسبات نگاه کند و بیندیشد.
ممکن است عدهای اصرار داشته باشند که تحولات پیش آمده در ساختار دیپلماسی جهان و ضرورتهای اجتنابناپذیر حاصل از برآمد افکار عمومی در عملکرد سیاستمداران و دولت ها را نادیده بگیرند و با اتکا به بعضی از اقوال و اخبار شخصیتهای سیاسی در صحنه جهانی، روابط و مناسبات میان کشورها را به گونهای دیگر تفسیر و تعریف کنند و احتمال اعمال سلطه این یا آن قدرت جهانی را بهانهای برای انزوای کشاورزی و یا عدم بهرهگیری مقتضی از روابط بین المللی برای گسترش و توسعه کشاورزی قرار دهند و با استناد به این شیوه تفسیر، خود را از آنچه میبایست انجام بدهند و ندادهاند در منظر افکار عمومی تبرئه کند.
اما اینگونه نیست، کشاورزی و کلیه فعالیتهای مرتبط با آن در حوزه زیرساخت ها که منجر به تولید و تامین غذا در هر جغرافیای سیاسی میشود لامحاله و به تدریج از سیطره اعمال سیاستورزی سلطه جویانه سیاستمداران و حتی دولتهای زورگو با هر قصد و نیت خارج شده و میشود.
دیریست موضوع ایجاد گرسنگی و اعمال سیاست برای اینکه ملتی در گرسنگی یا فقر شدید قرار گیرد در مقابل افکار عمومی جامعه جهانی، برخلاف چند دهه اول قرن بیستم و حتی چهار دهه بعد از جنگ جهانی به شدت محکوم و مطرود است و این، نه دستاورد دولت ها بلکه برآمد افکار عمومی جامعه جهانی، رسانهها و تشکلهای مردم نهاد است، حتی اگر برخلاف میل و اراده قدرتهای غالب جهانی باشد.
در کشور ما و با روی کار آمدن دولت یازدهم، وزرا و سیاستمدارانی امور اجرایی را در دست گرفتهاند که ضرورت اجتناب ناپذیر تعامل جهانی برای تحکیم اقتدار، استقلال و افزایش قدرت اقتصاد کلان کشور را به خوبی دریافتهاند و در بخش کشاورزی شاهد گفتارها و عملکردهایی هستیم که نشان میدهد سمت سوی سیاستها برای بهرهگیری از مناسبات بین المللی تغییر کردهاند، نمونههای متعددی چون اختصاص اعتباری برای واردات 500 دستگاه تراکتور سنگین با قدرت150 قوه اسب بخار و 200 کمباین مجهز با کمترین میزان ریزش گندم و غلات، تسریع در واردات دامهای حاصل از ژنومیک برای شتاب بخشیدن به روند به گزینی دامهای برتر و پرتولید و در همین زمینه واردات گاوهای نژاد سیمنتال دو منظوره شیری و گوشتی با کمترین مصرف علوفه و بالاترین بازدهی شیر و گوشت، واردات 4 هزار و 750 کیلو بذر والد کلزا که از هر 6 کیلوکاشت آن 500 کیلو دانه روغنی کلزا حاصل میشود،
گرایش به واردات انواع غدههای بذری سیب زمینی برای مصارف مختلف صنعتی و خوراکی، نوسازی و بازسازی باغات با بهرهگیری از درختچههای اصلاح نژاد شده انواع میوه و حتی بذور صیفی و سبزی، تلاش برای نظارت علمی دقیق و بیشتر بر واردات سموم خاص و بذور و کود از سوی بخش خصوصی، منع کاشت برنج در غیر استانهای شمالی کشور، تأکید بسیار بر کاهش تقاضا برای آب و افزایش بهرهوری در واحد سطح با استفاده از آخرین تکنولوژیهای موجود در جهان، انعقاد قراردادهای تجاری ترجیحی با بعضی کشورهای همسایه، حضور در محافل کشاورزی کشورهای اروپایی و سفرهای وزیر جهاد کشاورزی با هدف توسعه مناسبات و روابط همکاریهای متقابل در عرصه زیربخشهای مختلف کشاورزی، احیا مناسبات با سازمان ها و نهادهای مختلف بین المللی در زمینه تحقیقات کشاورزی و موارد متعدد دیگر، جملگی آشکار میسازد سیاستگذاران دولت و وزارت جهادکشاورزی تصمیم خود را برای بهرهگیری مناسب از روابط بین المللی در جهت آنچه افزایش بهرهوری در واحد سطح و مزارع تولیدی میخوانند، در تمامی زیربخش ها اتخاذ کردهاند.
مجموعه این اقدامات و اصولاً این نوع نگرش، حکایت از درک واقعی نسبت به شرایط بحرانی آب کشاورزی و خشکسالیهای پیش رو در دهه آینده دارد که در صورت تداوم آنها با دگرگونی و تحولات مثبت برای کشاورزان و کشاورزی کشور مواجه خواهیم شد.
منصور انصاری