اینجانب بعنوان کاندیدای نمایندگی اتاق با پشتوانه سالها فعالیت اقتصادی، آموزشی، تشکلی و مدیریتی و دو دوره عضویت هیئت نمایندگان اتاق ایران در صورت انتخاب برای عضویت هیئت نمایندگان اتاق تهران، برنامه های زیر را در دستورکار قرارداده و نسبت به اجرای آنها سعی و تلاش خود بکار خواهم بست .
برنامه های مورد نظر با توجه به توضیحات زیر تنظیم گردیده است.
الف - تصویب ماده 77 قانون پنجم توسعه ، موسوم به یک در هزار فروش که درحال حاضراز دارندگان کارت بازرگانی دریافت می گردد، از مبانی کارشناسی و توجیهات منطقی برخوردار نبوده است. مبالغ دریافتی که ارقام قابل توجهی را شامل میشود، علاوه بر اینکه تحمیلی است بر دارندگان کارت بازرگانی ، بصورتی بی رویه باعث بزرگ شدن غیر ضرور اتاق بازرگانی میگردد که نه تنها مطلوب نیست بلکه ایجاد تشکیلات عریض و طویل اداری و بوروکراسی ناکارآمد را بهمراه خواهد داشت و یقیناً از عوامل مشکل آفرین در عرصه کسب و کار خواهد شد. هر چند اتاق بازرگانی نیرومند ضروری است،اما این بمعنی اتاق بزرگ نیست ،گسترش بی رویه و توسعه نامطلوب اتاق مزاحم و مسئله ساز خواهد بود.
ب – مالیات بر ارزش افزوده در عین حال که بهترین وکارآمدترین روش اخذ مالیات در جهان است در ایران به بدترین وجه ممکن به مرحله اجرا در آمد و واحدهای اقتصادی و به ویژه تولید را اسیر و گرفتارضعف روش و سیستم های کهنه مالیاتی کشورکرده و بنحوی ناشایست زمینه سوء استفاده هائی را فراهم آورده است .
ج- بانکداری ایران در وضعیت نامناسبی قرار دارد و اگر تمهیداتی اندیشیده نشود کل اقتصاد کشور در مخاطره قرار خواهد گرفت . منابع پولی در جاهائی مصرف شده که به بازگشت آن امیدی نیست، بخشی نیز بصورت سرمایه گذاری مستقیم صرف بنگاهداری بانکها گردیده و واحدهای اقتصادی با معضل کمبود نقدینگی مواجه شده اند ، نرخ تسهیلات 30 درصدی نیز صورتی ناعادلانه قیمت تمام شده کالاها را افزایش داده ودر حقیقت تحمیلی است به مصرف کننده، در روند فعلی افزایش سود تسهیلات تا 40% نیز دور از ذهن نخواهد بود و ای در حالیستکه قیمت تمام شده تجهیز منابع بانکی کمتر از 14% است.
د- فقدان استراتژی توسعه اقتصادی و حذف سازمان برنامه وبودجه هزینه های زیادی را برکشور تحمیل نمود و عدم باور و توجه به موضوع، زمینه تصمیمات اقتصادی براساس آزمون وخطا را بیش از پیش فراهم ساخت ، امروزه کمتر کشوری را می توان یافت که استراتژی مشخص و مدون توسعه اقتصادی و سازمان کارشناسی و کارآمد برنامه ریزی نداشته باشد.
ه – اتاق بازرگانی اگر چه در سالهای اخیر منشا خدمات، اصلاحات و اقدامات ارزشمندی بوده اما از همه ظرفیت های خود استفاده نکرده ،ازجمله اینکه مواضع لازم را در برابر تصمیمات غلط اقتصادی بوِیژه در دوره دولتهای نهم و دهم اتخاذ ننموده و در مواردی منفعل بوده است ،تشکلهای صنفی نیز که در دوران گذارمیتوانند بعنوان حلقه ارتباط بین دولت وبخش خصوصی نقش فعال داشته باشند فرصت مناسبی برای ظهور و نقش افرینی در اتاق را نیافتند.
برنامه ها :
1- حذف یک درهزار و جلوگیری از تصویب مجدد آن در قانون برنامه ششم .
2- جلوگیری از تصویب مجدد قانون مالیات بر ارزش افزوده بصورت فعلی وبرداشتن مسئولیت وصول از دوش واحدهای اقتصادی بویژه صنایع غذائی و الزام سازمان مالیاتی جهت اجرای دقیق ماده 272 قانون مالیاتها و آزادسازی بخشی از نیروهای درگیر در وصول مالیات از واحدهای موجود، جهت شناسائی مودیان فراری و پایه های جدید مالیاتی و کاهش فشارهای ناروا بر مودیان موجود و خوشنام.
3- تشکیل کار گروهی توانمند جهت مذاکره با بانکها و انتخاب راهکار مناسب برای برون رفت سیستم بانکی از وضعیت کنونی و کاهش سود تسهیلات و محاسبه آن براساس قیمت تمام شده تجهیز منابع.
4- ترغیب دولت و درخواست و پیگیری برای تدوین استراتژی توسعه اقتصادی و ایجاد مجدد سازمان برنامه.
5- الزام اتاق بازرگانی به اعلام موضع و صدور بیانیه درخصوص هر گونه اقدام یا تصمیمی که در حوزه های اقتصادی توسط دولت و مقامات مسئول اتخاذ می گردد ، شفاف سازی اطلاعات و انتشار دیدگاهها و نظریات اتاق در باب موضوعات مطروحه برای آگاهی عموم مردم و بویژه فعالان اقتصادی تحت عنوان مشاوره به قوای سه گانه.
6- تغیر رویکرد پدر سالارانه نسبت به تشکلهای صنفی و ایجاد زمینه مناسب برای کاهش دخالتهای غیر ضرور دولتی و کمک به انتقال و تفویض برخی مسئولیتها و نظارتهای دولتی به تشکلهای صنفی.
ضمناً مواردیکه در طول دوره مأموریت ورود به آنها ضرورت یابد یا از طرف فعالان اقتصادی وصاحبان بنگاهها و تشکلها ارجاع گردد نیز بنحو مقتضی در دستور کار قرار خواهند گرفت.
اسفندماه 93
http://baktashco.com/Article.aspx?ArticleId=129