نگارنده این سطور پیش از این و بارها در مقالات تحلیلی ، تشریحی و توصیفی موضوع کاهش سطح آب سفره های زیرزمینی ، نقد حفر چاهها غیر مجاز به عنوان فاجعه ملی ، صرفه جوئی در مصرف آب کشاورزی ، بحث کاشت محصولاتی که تقاضای کمتری برای آب دارند،ارزش ذاتی و اقتصادی آب ، گسترش سامانه های نوین آبیاری در مزارع کشاورزی متناسب با نوع محصول و توپوگرافی زمین های زراعی ، شیوه های درست انتقال آب با لوله و دهها سر فصل دیگر در ارتباط با بحران کمبود آب مورد بحث قرارداده است اینک کشورمان در کشاکش بحران کمبود آب به مرحله ای رسیده است که باید برخوردی تعیین کننده با موضوع سد سازی و گسترش آن انجام دهد و تصمیمی سرنوشت ساز در این مورد اتخاذ کند زیرا هنوز در میان تصمیم گیرندگان ، دست اندرکاران به ویژه نمایندگان مجلس شورای اسلامی کسانی هستند که با نیت صنعتی کردن کشور یا حمایت از حوزه های انتخابیه خود، اصرار بر تداوم ساخت و راه اندازی سدهای مختلف در اقطی نقاط کشور را دارند لذا ضرورت دارد بگوئیم که بسیاری از این سدها که با سرمایهگذاری عظیم و هنگفت ملی احداث، شدهاند هم اکنون یا بازدهی اقتصادی و کارآیی لازم را ندارند و یا به طور کامل از کار افتاده و تعطیل شدهاند، به واقع نه تنها در زمینه تولید الکتریسیته موفقیتی کسب نکردند بلکه عاملی در مسیر نابودی تمدن سرزمینی در کشورمان شده اند.
میخواهیم بگوییم اگر بخش بسیارناچیزی از سرمایهگذاری ساخت سدها که نتیجه نهایی آن وضع کنونی کشور است مصروف تامین اعتبارات بیشتر برای سامانههای نوین آبیاری تحت فشار میشد مسلما وضع ما بهتر از الان بود. در مورد سدهای متعدد و بسیار ساخته شده طی 15 سال گذشته موضوع تا حدود زیادی ساده ونیازی به محاسبههای دقیق علمی و ریاضی ندارد. میزان بارندگی در کشور ما به نسبت میانگین جهانی یک سوم یعنی 230 میلی متر به نسبت متوسط بارش 700 میلی متر در جهان است. این در شرایطی است که تبخیر آب باتوجه به تابش مداوم آفتاب در بیشتر فصول سال به طورمتوسط 3 برابرمتوسط جهانی یعنی 2000 میلی متر تبخیر در مقابل 700 میلی متر است. در چنین شرایطی سدها غالبا به صورت سطوح صاف صیقلی در مقابل تابش مستقیم آفتاب میزان قابل توجهی از آب خود را در معرض تبخیر قرار میدهند و میزان نزولات آسمانی به اندازهای نیست که میزان تبخیر را متعادل کند، به عبارتی سدهای ما در بسیاری موارد به طشتکهای تبخیر تبدیل میشوند.
به طورمثال سد کرخه سالیانه 320 میلیون متر مکعب از آب حوضچه خود را به دلیل تبخیر از دست میدهد حال اگر میزان تبخیر حدود 350 سد دایر موجود کشور که 200 فقره از آنها در زمره سدهای بلند با حوضچههای بسیار وسیع را از نظر تبخیر آبشان درنظر بگیریم به رقم شگفت آوری میرسیم. طبق ارزیابی کارشناسان این میزان تبخیر بالاتر از ده میلیارد متر مکعب اب شیرین مورد نیاز مبرم در تمامی بخش ها از جمله کشاورزی و صنعت و خانگی است که خود یک فاجعه ملی در شرایط کم آبی کنونی به شمار میرود.
شور و شوق و ذوق زدگی بیش از حد در 25 سال گذشته یعنی از دهه 70 تا دو سه سال قبل، موجب شد که سر از پا نشناخته و با قصد توسعه صنعت، بی آنکه مطالعهای در سطح کشورهای مختلف جهان و در مورد ساخت سد در این کشورها انجام دهیم شروع به کار سدسازی کردیم حتی در چشم انداز برنامه پنجم ساخت 600 سد با اعتباری معادل 61 هزار میلیارد تومان پیش بینی شده بود. علاوه بر آن در دهه گذشته رقابت در سدسازی به چشم و هم چشمی میان دولتهای مستقر و پیشین تبدیل شد که مثلاً تمامی دولتهای پیشین این تعداد سد ساختهاند ما چند برابر آنان ساخته یا در دست ساخت داریم و در مسابقهای بی سرانجام و در چرخه اینکه هرچه بیشتر بسازیم توسعه یافتهتر هستیم، دور مسابقه سدسازی را هرچه بیشتر تند کردند.
کشوری که از منظر شرق شناسان به نام و معروف جهان هوشمندترین کشور در کشف، حفظ، نگهداری انتقال و جابجایی و استفاده صحیح از آب و آبدهی به مزارع و حتی تقسیم عالمانه و عادلانه آن در میان مردم به شمار میرفت، کشوری که زبانزد جهانیان بود که چگونه 3000 سال تمدن نگهداری و استفاده صحیح از آب در سرزمینی پهناور و بزرگ را دارد اینک در وضعیتی مخمصه آمیز و بلا دفاع در مقابل ویرانی تمدن سرزمینی قرار گرفته است. ما نه تنها به تمدن دیرینه خود در مورد چگونگی استفاده صحیح از آب و ضرورت یا عدم ضرورت ساخت این یا آن سد در این یا آن منطقه جغرافیایی نگاه نکردیم بلکه بی اعتنا به اتفاقاتی که در دنیا رخ داده است همچنان در شور و هیجان سدسازی باقی ماندهایم و هنوز هم قصد نداریم اشتباه تاریخی خود را در مورد بسیاری از سدهای ساخته شده بپذیریم.
نمیخواهیم از خود بپرسیم چرا کشور امریکا در یک دوره 13 ساله بالغ بر 430 سد که بازدهی اقتصادی نداشتند و عوارض زیست محیطی ایجاد کرده بودند را تخریب کرد؛ حتی نمیخواهیم دقت کنیم که چرا کشور آلمان تعداد قابل توجهی از سدهای بزرگ خود را برچیده است، حال آنکه این کشور عدم تعادل میان میزان بارندگی و تبخیر بیش از حد ندارد، اما ما اصرار داریم مثلاً سد میناب در استان هرمزگان با تبخیر بسیار بالا، سد ماشکید در سیستان و بلوچستان که تمامی قناتهای کشاورزان را خشک کرد و سد لار و دهها موارد دیگر را بدون بررسی در مورد صرفه اقتصادی آنها همچنان به کار گیریم.
شور بختی آنکه در دولت تدبیر و امید که کارشناسان زبده و صاحب نامی در عرصه آب کشاورزی و اقتصاد سیاسی را برای همکاری به کار گرفته است. به رغم آنچه در مورد ساخت سدهای پیشین روبروی ماست بازهم در لایحه بودجه سال 1394 مطالعه و اجرای سد مخزنی «فینسک» و «شیو» در جداول 19 صفحه 231 و همان جدول صفحه 232 در کنار مطالعه و احداث سدهای چسب، شهرک، گوجه قیا، قلعه چای، انگوران چای، سجاد رود را در صفحات متعدد خود منظور کرده است، این درحالی است که بودجه و اعتبار کافی برای گسترش سامانههای نوین آبیاری، آب رسانی بهرهگیری از سامانههای هوشمند و مدرن آبیاری مزارع و دهها مورد کوچک و بزرگ دیگر در عرصه آبخیزداری و یا تغذیه آب سفرههای زیرزمینی یا دشتهایی که در حال نابودی هستند اختصاص ندادهایم.
منصور انصاری
مدیر و دبیر هیات تحریریه