دکتر قادر دشتی با اشاره به محدودیت منابع آبی در کشور اظهار کرد: برخی معتقدند که در کشاورزی و اقتصاد ایران، سرمایه عامل محدود کننده بوده و تعدادی دیگر نیز آب و زمین را عامل محدود کننده میدانند، اما از طرفی برخی معتقد هستند که مشکل ما ضعف مدیریت به ویژه در بخش کشاورزی و منابع طبیعی است.
وی اضافه کرد: بارندگی و منابع آبی ما هر چند محدود بوده و پراکنش نامتناسبی دارد و در استفاده از این منابع هم دچار مشکل هستیم؛ به عنوان مثال مشاهده شده است که کشاورز به دلیل مجاورت زمین کشاورز با رودخانه و در نتیجه رایگان بودن آب به جای شش بار، بیش از 10 بار مزرعه گندم را آبیاری میکند، اما طبق قانون بازدهی نزولی، بکارگیری واحدهای اضافی آب به کاهش عملکرد میانجامد و تولید جنبه اقتصادی پیدا نمیکند.
وی اضافه کرد: مدیریت به برنامه ریزی، سازمان دهی و کنترل یک موسسه، واحد تولیدی یا بنگاه اقتصادی در راستای رسیدن به یک هدف خاص اشاره دارد که ما در این مورد مشکل داریم و هنوز هم در خیلی مواقع به شکل سنتی فکر و عمل میکنیم که خروجی آن نیز کارایی و بهرهوری پایین عوامل تولید است.
دشتی با بیان اینکه در زمینه برخی کالاها و خدمات نیازمند واردات هستیم، تاکید کرد: در خصوص مدارهای توسعه نیافتگی در ایران باید به محورهای سه گانه منابع طبیعی، نیروی انسانی و تکنولوژی تولید توجه کرد.
وی بیان کرد: منابع طبیعی شامل اشکال بالقوه و بالفعل تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر مانند منابع نفت و گاز، آب و خاک میشود که طبیعت در اختیار ما قرار داده است. تولید به منابع طبیعی متکی بوده و هر چه منابع طبیعی کشوری بیشتر باشد، ظرفیت تولید هم بیشتر میشود. ایران تنها کشوری است که در یک سال هم مشکل خشکسالی و هم مشکل جاری شدن سیلاب دارد و چاره اندیشی چندانی هم در این خصوص نشده است.
وی اضافه کرد: تکنولوژی، دومین عامل افزایش بهرهوری و تولید بوده و با وجود این همه منابع طبیعی هنوز تکنولوژی استفاده از منابعی همچون معدن مس سونگون و دانش و توان استفاده از منابع¬مان بطوریکه ارزش افزوده ایجاد کند را نداریم.
رئیس دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز، سرمایه انسانی را از دیگر عوامل رونق تولید و اقتصاد عنوان کرد و افزود: در گذشته اعتقاد بر این بود که هر کشوری که جمعیت بیشتری داشته باشد، ابر قدرت است، اما بعدها گفته شد که جمعیت زیاد، ولی کم سواد به درد نمیخورد و هر جایی که تعداد فارغالتحصیلان بیشتری داشته باشد، قدرتمند است.
وی ادامه داد: متاسفانه این امر در کشور ما نیز خود را در قالب تعدد بیش از حد فارغالتحصیلان مراکز دانشگاهی نشان داد، اما پس از مدتی تعریف سرمایه انسانی تغییر پیدا کرد و گفته شد سرمایه انسانی به میزان توانایی علمی و عملی افراد در استفاده از منابع موجود در یک کشور اشاره دارد.
وی اضافه کرد: در این تعریف بحث کمیت مطرح نبوده و ممکن است تولید ناخالص داخلی کشورهای کوچکی مثل سوئد و دانمارک با وجود کمی جمعیت، بالاتر از بسیاری از کشورهای پرجمعیت باشد، آینده نگری در رسیدن از یک جامعه سنتی به صنعتی مهم بوده و گفته میشود که توسعه، یک گذر تاریخی است که جامعه طی آن از وضعیت سنتی به صنعتی گذر میکند.
دشتی اظهار کرد: بسیاری از کشورها در عبور از مرحله گذر درجا میزنند و ما نیز به دلایل مختلفی همچون تحریم و جنگ هنوز این مرحله را با سلامتی پشت سر نگذاشتهایم، ما منابع خوبی داریم و از آن استفاده هم میکنیم، اما در برخی از موارد متاسفانه آتیه را نمیبینیم.
وی تاکید کرد: تکنولوژی نقش بسیار مهمی در استفاده از منابع دارد و ما به دلیل سطح امکانات یا از روی عادت در مدیریت بارندگیهای سالانه کشور که چیزی حدود 370 تا 400 میلیارد مترمکعب و حجم زیادی نیز هست، استفاده از همان روش سنتی را ترجیح میدهیم.
وی خاطرنشان کرد: یک سوال در اقتصاد ایران وجود دارد و آن هم این است که ایران در تولید چه محصولاتی دارای مزیت نسبی است؟، در صورت پیوستن کشور به سازمان تجارت جهانی، ایران چه محصولات صادراتی نسبت به رقبا با هزینه پایینتر دارد که امکان ورود به بازارهای جهانی را فراهم میکند؟
رئیس دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز با بیان اینکه صادرات محصولات کشاورزی بخش قابل توجهی از صادرات غیر نفتی کشور ما را پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تشکیل میدهد، گفت: امروزه سهم کالاهای کشاورزی در تجارت جهانی درصد ناچیزی است و سهم کالاهای صنعتی بسیار بالاتر بوده و اقتصادهای مسلط معمولا صنعتی هستند. کشاورزی ما برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی حرفهای زیادی برای گفتن دارد و باید زیرساختها را در این راستا تقویت کرد.
وی تاکید کرد: باید تعیین تکلیف شود که بالاخره در فرایند توسعه، اولویت ما کشاورزی است یا صنعت. در گذشته دیدگاههای افراطی و تعصبی هم وجود داشت و بسیاری معتقد بودند که ایران کشوری کشاورزی محور است و بخش قابل توجهی از محصولات داخل کشور توسط کشاورزان تولید میشود و بنابراین باید به بخش کشاورزی توجه بیشتری شود.
وی متذکر شد: در مقابل کشاورزان، صنعتیها قرار داشتند و معتقد بودند برای وارد کردن یک کامپیوتر باید چند کیلو سیب زمینی صادر کرد، هر چند این جمله قابل تامل به نظر می رسید، اما دیدگاه سومی به نام توسعه موزون وجود داشت که محوریت با کشاورزی بود، به طوریکه از صنعت نیز غافل نشویم، صنعتی که در درجه اول، خدمات و مواد اولیه بخش کشاورزی را تامین میکند.
دشتی خاطرنشان کرد: ما نیازمند چنین صنعتی هستیم که کشاورزی و مثلا الزامات سدسازی شبکه و آبیاری تحت فشار و تامین تجهیزات ماشین آلات و صنایع تبدیلی محصولات کشاورزی در این راستا را مورد توجه قرار دهد؛ مونتاژ کردن برخی قطعات که در آن مزیت نسبی هم نداریم، به لحاظ اقتصادی توجیه ندارد.