بیش از دو سال از تحریم و حصر کشورهای همسایه علیه کشور قطر می گذرد و این کشور که به خاطر فروش نفت و گاز و جمعیت کم، بالاترین درآمد و تولید سرانه را در کل جهان دارد، در این دو سال، تلاش کرده مواد غذایی و محصولات کشاورزی مورد نیاز را در داخل تولید و تامین کند و با قطع صادرات این اقلام از عربستان و امارات مقابله کند.
در ادامه بررسی ها و تحلیل های مرتبط با کشور قطر و توسعه اقتصادی آن که پس از سفر امیر قطر به ایران، تولید و منتشر کرده ایم، با «محمد رزم کبیر» در خصوص خودکفایی قطر در حوزه محصولات لبنی و دامی و امنیت غذایی مورد تاکید مقامات قطری گفت و گو کرده ایم.
رزم کبیر، دکترای ژنتیک و اصلاح نژاد دام دارد و بخشی از تحصیلات خود را در دانمارک و اسپانیا گذرانده و هم اینک عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی استان کردستان است.
*تحریم کشور قطر توسط همسایگانش یعنی عربستان و امارات و بحرین، از خرداد 1396 شروع شده و در این مدت سرمایه گذاری های زیادی در قطر انجام داد و البته این کشور، سند چشم انداز ملی 2030 دارد. در این مدت مقامات حکومت قطر، به طور مکرر درباره تحقق سند چشم انداز 2030 صحبت کرده و این که می گویند امنیت غذایی را در اولویت قرار داده اند.
در پیشرفت و توسعه اقتصادی یک کشور، آیا امنیت غذایی تا این حد اهمیت دارد که مقامات قطر بر این موضوع تاکید دارند؟
-امنیت غذایی، یک سیاست ماندگار است و کاری به یک دولت و یک وزیر ندارد و نگاه کوتاه مدت در امنیت غذایی جایی ندارد. امنیت غذایی، یعنی این که تولید محصول از نظر کمّی و کیفی تحقق پیدا کرده و به ویژه برای قشرهای با درآمد کمتر، گران تمام نشود.
اگر ما نیاز به محصول خاصی داریم ولی شرایط مناسبی وجود ندارد، نباید نیروی انسانی و منابع را برای تولید آن هدر دهیم. یعنی ما باید اقلیم، آب و هوا، نیروی کار، تخصص و زمین را در نظر بگیریم و باید بدانیم که هر زمینی، یک نوع استعداد دارد. مهم این است که بدانیم از یک زمین کشاورزی، کدام محصول با کیفیت و با شرایط مناسب تولید کنیم.
*کشور قطر تا قبل از تحریم شدن، فقط 20 درصد از لبنیات و 10 درصد از گوشت مورد نیاز خود را در داخل تولید می کرد اما الان در تولید لبنیات به خودکفایی رسیده و حتی صادرات لبنیات و فرآورده های لبنی به کشورهایی از جمله عمان و افغانستان دارد.
یک بخش از سرمایه گذاری های قطر در زمان تحریم در حوزه دامداری بوده و به سرعت هزاران رأس گاو را وارد و اقدام به تولید شیر و لبنیات کردند.
آیا این نوع فعالیت ها در قطر و با اقلیم بیابانی و آب و هوای گرم و شرجی آن، منطقی است و با توسعه پایدار سازگاری دارد؟
-اگر قطری ها قبل از انجام یک کار، درباره آن مطالعه کافی کرده و یک ژنتیک برتر یا یک نژاد اصیل گاوی مثل «هُلِشتاین» و نه دو رگه را از کشورهایی مثل کانادا یا آمریکا وارد کرده باشند، ایرادی ندارد.
درست است که قطری ها این کار را شروع کرده اند ولی مثل ما عمل نمیکنند که به شکل نامناسبی، تولید گندم را به خودکفایی رساندیم. چرا که ما برای خودکفایی گندم، باعث شدیم کشت محصولات کشاورزی دیگر، انجام نشود.
*کشور قطر چند شرکت معروف لبنی دارد ولی شرکت داندی(Dandy) در سال 1973 تاسیس شده که تولید شیر و لبنیات و بستنی و آبمیوه های لبنی دارد. اما مهمترین شرکت در حوزه دامداری قطر، شرکت بَلَدنا (میهن ما) است که در سال 2014 تاسیس شده و با شروع تحریم، با هواپیماهای باری شرکت «قطر ایرویز» و روسیه واردات گاو انجام می دهد.
با نکاتی که مطرح کردید آیا با قاطعیت از این نوع سرمایه گذاری ها دفاع می کنید و با گرمای کشور قطر، به گاوها و دام ها هیچ آسیبی وارد نمی شود؟
-این شرکت های قطری، آخرین تکنولوژی دنیا را به قطر آورده اند. در ضمن در گاوداری های درجه یک و آخرین نسل ها، سیستم مسقف داریم و گاوها در داخل آن هستند و یک تهویه ویژه وجود دارد.
در این گاوداری ها از دستگاه های مجهزی مثل مه پاش و رطوبت ساز استفاده شده که مانع از ورود نور آفتاب می شود و آب و خوراک سالم را برای دام ها فراهم می کنند.
اگر چه ممکن است قطری ها برای گوسفندها که پرورش آنها وابسته به مرتع است، نتوانند کاری کنند ولی قطری ها با سیستم متمرکز که وابسته به ساختمان بوده و دمای آن قابل کنترل است، مشکل گاوها را حل کرده اند.
*بلافاصله پس از تحریم شدن قطر، مسئولان شرکت قطری «بلدنا» اقدام به واردات 14 هزار رأس گاو از نژاد هُلشتاین از آمریکا و آلمان کرده و تعدادی از گاوهای وارداتی به خاطر گرما و «اضطراب گرمایی» در قطر مُرده اند ولی بعداً با استقرار سیستم خنک سازی دامداری، تلفات دیگری اتفاق نیفتاده.
این مزرعه 17 دامپزشک و یک بیمارستان دارد. چه تفکرو عقلانیتی پشت این کار هست که تلفات جدید نداشته و در نهایت قطری ها به صادر کننده تبدیل شده اند؟
-قطری ها پرورش گاو را در این دامداری ها با آخرین امکانات و به طور اصولی این کار را انجام داده اند. من شخصاً موافق این نسخه قطری ها هستم و اینقدر کار را به صورت درست و عقلانی انجام داده اند که به صادرات محصول هم رسیده اند.
*کشور قطر در حال حاضر مجموعاً 38 هزار رأس گاو دارد و 995 هزار گوسفند و 410 هزار رأس بز و همچنین در ابتدای تحریم، علوفه را از کشور دیگرهای وارد می کرده اند.
در همان خرداد 1396 که شرکت بلدنا واردات گاو را مطرح کرده بود، ملاصالحی رئیس مرکز اصلاح نژاد دام ایران گفته بود که موضوع واردات گاو توسط قطر شاید جنبه تبلیغاتی داشته باشد و هوای قطر شرایط ایده آلی برای پرورش گاو هلشتاین نیست.
بعد از دو سال از واردات هزاران رأس گاو شیرده توسط قطر و توقف مرگ گاوها در دامداری های قطر، می توان گفت که کار قطری ها تبلیغاتی نبوده؟
-من ملاصالحی را می شناسم که رئیس مرکز بود ولی در ایران این تصور وجود دارد که نسبت به کشورهای همسایه بهتر هستیم. البته در برخی جنبه ها این موضوع واقعیت دارد ولی شاید انتظار این بوده که قطر بیاید گاوها را از ایران خریداری کند.
*تخصص شما در حوزه ژنتیک و اصلاح نژاد دام است و گاوهای شیری مختلفی در دنیا وجود دارد از جمله ایرشایر، جرسی، گرنزی و هُلشتاین.
این که قطری ها، گاو نژاد «هلشتاین» را برای واردات انتخاب کرده و این گاو سنگین ترین و بهترین نژاد گاو شیری است، آیا این نوع هزینه کردن و انتخاب شان از نظر اقتصادی دقیق بوده است؟
-گاو هلشتاین، جزو نژادهای مطرح و برتر جهان بوده و از نظر شیر دادن، بهترین است ولی مشکل آن، این است که حساسیت زیادی به گرما دارد، در برابر بیماری مقاوم نیست و مراقبت ویژه می خواهد. همچنین گاو هلشتاین در تولید مثل مشکل دارد و دیر، آبستن می شود.
*همان شرکت بلدنا علاوه بر تولید محصولات لبنی، محصولات علوفه ای هم تولید می کند. آیا با این کار می توان حتماً هزینه ها کاهش پیدا کند؟
-حدود 70 درصد هزینه های پرورش گاو شیری، هزینه های خوراک است. اگر الان قرار باشد یک پاشنه آشیل یا نقطه ضعف اعلام کنم که ممکن است قطری ها به همین دلیل شکست بخورند، همان خوراک دام است.
*قطری ها تجهیزات شیردوشی اتوماتیک را از شرکت ایرلندی «دیری مستر» خریداری کرده اند و یک شرکت ایرانی فعال در تهران که نماینده انحصاری این شرکت ایرلندی است، نصب تجهیزات مدرن شیردوشی 100 واحدی روتاری (سیستم دایره وار) را در قطر انجام داده است.
استفاده از تجهیزات روز دنیا، آیا زمینه را فراهم می کند که تولید پایدار در قطر تحقق پیدا کند؟
-قطعاً استفاده از این تجهیزات تاثیر دارد و در عین حال، عمر مفید یک گاو، از اولین زایمان است تا شیر دادن و حذف شدن در ایران متوسط عمر گاو زیر 3 یعنی 2.8 زایش است و این خیلی کم است.
در ایران دستگاه های شیردوشی نامناسبی وجود دارد و بیماری ورم پستان گاو، به خاطر این دستگاه های نامناسب است. در بعضی گاوداری های ایران، یک گاو ممکن است یک ساعت منتظر بماند تا نوبت شیردوشی آن برسد و به همین دلیل مشکل «لنگش دست و پا» برای گاو سنگین وزن شیری به وجود می آید.
گاوی که دچار لنگش باشد، بعد از شش ماه باید حذف شود. در نتیجه تجهیزات و امکانات و تاسیسات، اگر به روز و جدید باشد قاعدتاً باعث ماندگاری بیش تر گاو خواهد شد.
*در کشور قطر، آب مورد نیاز از طریق نیروگاه ها و دستگاه های آب شیرین کُن و با هزینه زیاد تهیه می شود و نگهداری گاو آب زیادی می خواهد. از طرفی، واردات گاو با هواپیما اتفاق افتاده و استفاده از تجهیزات روز دنیا، هزینه زیادی را تحمیل می کند.
با وجود اینهمه هزینه و این اقدامات، آیا این نوع تولید، برای شرکت های قطری صرفه اقتصادی دارد؟
-اگر عمر گاو، زیاد باشد دامداری و شرکت منفعت خواهد برد.
*در مجموع قطری ها با استفاده از این تجهیزات مدرن می توانند محصول با کیفیت و مطابق استانداردهای بین المللی تولید کنند؟
-در علوم و صنایع غذایی این بحث مطرح است که از ماده خام بدون کیفیت نمی شود، محصول نهایی با کیفیت تولید کرد. وقتی که در سیستم پرورش، از سیستم های جدید و مدرن دنیا استفاده شود، محصول نهایی هم با کیفیت است و شیر پاک تهیه خواهد شد.
در مجموع، من اقدامات انجام شده در قطر در این حوزه را مثبت ارزیابی می کنم. در نهایت این که گاوهایی که در کشور قطر نگهداری می شوند، موجود زنده هستند و اگر یک جای کار ایراد داشته باشد، سریع خودش را نشان می دهد یعنی مشخص شدن موفقیت و شکست قطعی کشور قطر در این حوزه، نیاز به زمان طولانی ندارد.