اینکه تا پشت مرزهای ایران میآیند و تمامیت مرزی ایران را در کلماتشان تهدید میکنند، نشان دهنده یک ضعف است؛ ضعفی در توان اقتصادی کشور. کما اینکه بارها در سالهای گذشته روی موضوع تقویت اقتصادی تأکید شده بود تا کشور شاهد روزی نباشد که حتی همسایگان آن به فکر تهدید ایران بیفتند و بههر بهانهای تمامیت کشور را زیر سؤال ببرند.
یکی از این مزیتها دسترسی به منابع ارزان انرژی است که میتوانست زمینه یک تحول اقتصادی را فراهم کند. البته اگر برنامه نویسان و طراحان بودجه به جای در نظر گرفتن نفت بهعنوان یک درآمد برای هزینههای جاری، اندکی به توسعه این صنعت توجه میکردند و سرمایهای را به افزایش ظرفیت تولید نفت و محصولات جانبی اختصاص میدادند.
در دولت نهم و دهم وضعیت بدتر نیز شد. نه تنها برنامه نویسان بودجههای نفتی طراحی کردند، بلکه بدهکاران را طلبکار کردند و سرمایههای کشور را به باد دادند. به این ترتیب که بهجای اختصاص درآمدهای عظیم نفتی به توسعه این صنعت، پول در جیب کسانی گذاشتند که کاری برای تولید ناخالص داخلی کشور انجام نمیدهند و به نوعی بدهکاران ایران هستند. این تناقض ذاتی و بنیانی در اقتصاد ایران، کشور را از توانمندیها دورتر کرد. حالا شنیده میشود که ایران بهدنبال بازپسگیری بازار نفت خود در سالهای آتی است اما این مسأله نیز با مشکلاتی مواجه خواهد بود.
نخست آنکه، برای نخستین بار در دو سال گذشته تقاضای جهانی برای فرآوردههای نفتی در سالجاری پایین آمده است. دوم آنکه امریکا، عربستان و روسیه و تعداد دیگری از تولیدکنندگان عضو اوپک، هر کدام به نوعی جای برخی از تولیدکنندگان سنتی و قدیمی بازار جهانی نفت خام را گرفتهاند. تقاضا در بازار نفت رو به کاهش است و این کشورها برای به دست آوردن بازار عرضه برخی از تولیدکنندگان را محدود کردهاند که در رأس آنها ایران و سپس ونزوئلا قرار میگیرد.
مضاف بر آن، ما تجربه بازگشت سخت به بازار را در سالهای ۱۳۳۲ و ۱۳۳۳ داریم. برخی کشورها که عربستان یکی از آنها بود، بازار ایران را تصاحب کرده بودند و دولت کودتا باوجود آنکه مورد حمایت امریکا بود، اما ماهها نتوانست به بازار بازگردد. آن هم در شرایطی که تقاضا رو به افزونی بود. سوم، فرارسیدن مرحلهگذار از سوختهای فسیلی و اجرای معاهدههای محیط زیستی با هدف محدود کردن مصارف سوختهای فسیلی است. توافقنامههایی مانند آنچه پیمان پاریس دنبال میکند و جریمههایی که برای تولید و مصرف سوختهای فسیلی طراحی شده است، بزودی سهم نفت را در سبد سوخت مصرفی جهان کاهش خواهد داد.
ضمن آنکه تکنولوژی در حال پیشرفت است و بزودی انرژیهای تجدیدپذیر جای بخش اعظمی از برق حرارتی را میگیرد و خودروهای با تکنولوژی برقی جایگزین خودروهای درون سوز میشوند. لذا بازگشت به تقاضای بالا برای نفت ممکن نیست و ما اوج تقاضا را پشت سر گذاشتهایم. الان برخی از کشورهای جهان نظیر آلمان و ژاپن و امریکا اعلام کردهاند که از سال ۲۰۳۰ میلادی به بعد میخواهند تولید موتورهای درون سوز را متوقف کنند.
کشورهایی که پیشران در تولید موتورهای درون سوز بودند، حالا بهدنبال اعمال محدودیت هستند و این نشان میدهد که دنیا به کام امریکا، عربستان و روسیه و دیگر تولیدکنندگان سوختهای فسیلی نخواهد ماند. اما در همین حال ایران که ذخایر عظیم انرژی دارد، شرایط ناگوارتری در انتظارش است.
سپری کردن امروز و بدون آینده نگری برای ایران خیلی گران تمام میشود. بویژه وقتی که تعاملی سازنده با جهان برقرار نمیکنیم و نمیتوانیم سرمایهای برای ایجاد ظرفیت حداکثری تولید فراهم کنیم. لذا ملت ایران باید هرچه سریعتر تعاملی سازنده با جهان برقرار کند و با دنیا از زبان مزیت نسبی موجود در کشور سخن بگوید.
انرژی ارزان در ایران، دسترسی به بازارهای هدف گسترده و توان تبدیل ایران به یک شاهراه ارتباطی و احیای جاده ابریشم، میتواند ایران را به محلی جذاب برای سرمایه گذاریهای بینالمللی تبدیل کند و از این مسیر امنیت کشور و حفاظت از تمامیت مرزی آن را نیز به همراه بیاورد. زمان، مؤلفه مهمی است که باید به آن توجه بیشتری کرد.