اختراع فست فود یک انقلاب در صنایع غذایی دنیا به وجود آورد یعنی از زمانی که فرد ایتالیایی به نام پیتزا، برای اولین بار اقدام به پخت غذایی به نام پیتزا کرد تا امروز انواع مختلفی از فست فود پخت شده اند که روزانه میلیاردها عدد از آنها در جهان به دست مشتری میرسد.
در این بین حقایقی در خصوص رابطه فست فود و اقتصاد وجود دارد که به چند مورد از آنها در ادامه این گزارش اشاره شده است.
در سال ۱۹۸۰ فردی به نام اریک برام متوجه این شد که قیمت هر تکه پیتزا در آمریکا دقیقا هم قیمت با یک سفر با متروهای درون شهری است. او این یافته خود را تا ۲۰ سال ادامه داد و در رسانهها اعلام کرد که با افزایش قیمت هر تکه پیتزا در این ۲۰ سال، قیمت بلیت قطار درون شهری نیز گران میشود. حال اینکه چرا در آمریکا این فرآیند تا سال ۲۰۱۴ ادامه داشته را هیچ کس نمیداند.
شرکتهای بزرگ فست فود در که اغلب آمریکایی هستند، هزینه تولید و پخت غذاهایشان در کشورهای دنیا متفاوت است و تاکنون این موضوع برای عموم مردم و صاحبان امتیاز این شرکتها روشن نشده که آیا این اختلاف هزینه به دلیل وضعیت اقتصاد آن کشور است یا کیفیت محصول نهایی نیز فرق میکند؟
این قضیه زمانی جالبتر شد که وقتی قیمت هر فست فود را در کشورهای مختلف به دلار تبدیل میکردند، از قیمت دلاری آن در آمریکا متفاوت بود. به عنوان مثال یک همبرگر از شرکت Big Mac برابر با ۵.۶ دلار است، اما در ترکیه برابر با ۱۰.۷۵ لیر یعنی ۲.۷۵ سنت.
تا چند سال گذشته کارشناسان مالی در برخی از کشورها مانند انگلستان، شاخصهای سالانه اقتصاد خود را از طریق فروش محصولات غذایی و خوراکی برانداز میکردند به عنوان مثال یک محقق مالی در سال ۲۰۰۸ در آمریکا دریافت که فروش پاپ کورن در مراکز مختلف تجاری و تفریحی رشد قابل توجهی نسبت به سال قبلتر داشته این محقق درکتاب خود مینویسد:
زمانی که متوجه افزایش تولید پاپ کورن در کشور و فروش قابل توجه آن در مراکز تفریحی و تجاری به خصوص سینماها شدم، دریافتم که مردم دریافتی پول بیشتری دارند و زمان خود را نسبت به سالهای گذشته بیشتر در این مراکز میگذرانند.
همچنین در سال ۲۰۰۹ یک محقق انگلیسی معتقد بود که وقتی فروش انواع کنسرو در کشور افزایش، اما فروش انواع گوشت گرم و سرد کاهش پیدا میکند به این معنا است که مخارج مردم صرف هزینههای مهمتر از خوراک میشود.
یک مقاله در سال ۱۹۹۸ مطلبی منتشر کرد که فروش سیب زمینی سرخ کرده میتواند شاخص مفیدی برای بررسی تجارت بین آمریکا و آسیا باشد. ریچارد رید در این مقاله نوشت: سیب زمینی سرخ کرده صنایع ایالات متحده را به بازارهای خارجی وصل میکند به این دلیل که هزینه تولید آن به نسبت ارزش صادراتی بسیار کمتر است و قطعا آمریکا از این صادرات پر سود استقبال زیادی میکند.
یکی از مهمترین معیارهای برخی مدیران در رتبه بندی به رستورانها در ایالت متحده آمریکا طول منوی آنها است، زیرا آنها معتقد هستند هرچه طول منو بلندتر و پر بارتر باشد به این معنا است که این رستوران توانیی تولید و پخت زیادی دارد. به همین دلیل برخی از رستورانها اقدام به افزایش تنوع منوی خود کردند در صورتی که حتی برخی از غذاها در این منو هیچ تفاوتی با یکدیگر نداشتند.