سالهاست به دلیل تغذیه زنبورهای عسل از گیاهان سمپاشی شده در باغها و مزارع یا هنگام بازگشت آنها به کندو جمعیت کندوها رو به کاهش میرود. به گونه ای که بعضی از سموم خطرناک که توسط زنبورها به داخل کندو آورده میشود، بیشتر جمعیت کندو اعم از نوزادان و زنبورهای بالغ را به کف کندو یا زنبورستان میریزد. کما اینکه سموم آلی بر روی دستگاه عصبی زنبورعسل تاثیر گذاشته و قدرت هرگونه حرکت و فعالیت را از آنها سلب مینماید که نتیجه آن هم عاقبتی جز گرسنگی و تلف شدن زنبورهای عسل نخواهد بود.
در این میان رایج شدن واردات برخی سموم بسیار خطرناک برای زنبورهای عسل که یکی از آنها به زبان جامعه کشاورزان به “زنبورکُش” شهرت یافته، از جمله چالشهای مهمی است که گفته میشود به طور ویژه در بهار 1400 آتش به خانمان زنبورداران در قطب تولید عسل کشور یعنی آذربایجان غربی انداخت. تا جایی که در سال گذشته وزیر وقت جهادکشاورزی نیز پس از پیگیری تعاونی زنبورداران شهرستان خوی و اتحادیه سراسری زنبورداران کشور، هیاتی ویژه را از تهران عازم استان زنبورخیز آذربایجان غربی به ویژه شهرستان خوی و زنبورستانهای اطراف ارومیه کرد تا پس از بررسی دقیق جزییات، نتایج حاصل را به ستاد وزارت جهادکشاورزی اطلاع دهند. بازدیدی که تاثیر منفی استفاده نابخردانه و عدم اتخاذ تدابیر دوراندیشانه دست اندرکاران امور زراعی این استان و متولیان وقت سازمان حفظ نباتات کشور که شنیده میشود تا پایان سال 1401 حتی یک جلسه شورای عالی را تشکیل نداده اند، منجر به تلف شدن زنبورهای عسل قریب به 200 هزار کلنی زنبورعسل فقط در خطّه عسل خیز آذربایجان غربی گردید. بماند که اگر زنبورداران تشکلی برای فریاد کشیدن صدای اعتراض به دلیل ذینفع بودن از زنبورهای عسل دارند، اما سایر حشرات مفید طبیعت مانند پروانهها و سایر زنبورهای گردهافشان را چه کسی باید فریادرس باشد!؟
گزارش اختصاصی خبرنگار گروه کشاورزی ایلنا حاکی است که از اواخر زمستان 1401 خورشیدی و نزدیک شدن موعد سمپاشی مجدد برخی مزارع به ویژه یونجه که آفت “سرخرطومی” یونجه بلای جان این نهاده دامی در مزارع است، باز هم موج تلفات زنبورهای عسل رو به بار آورد؛ تا جایی که به ناگهان زنبورداران استان همدان به ویژه زنبورستانهای اطراف شهرستان اسدآباد و سپس شمال کنگاور و شرق تویسرکان با شوک دردناک و تلخ ریزش ناگهانی فوج فوج زنبورهای عسل که تمام دارایی زنبورداران هستند مواجه شدند و چه بسیار سرمایهگذاری آنها از سالهای دور که روی بهبود عملکرد و اصلاحات ژنتیکی زنبورهای خود کرده بودند، به یکباره بر باد رفت! البته این قصه سر دراز داشته و دارد، کما اینکه به صورت متعدد و پراکنده در سایر زنبورستانهای کشور نیز سمپاشی کشاورزان به کابوس زنبوردارانِ نگون بخت در کل بخش کشاورزی بدل شده است و نمونههای متعاقب آن در استانهای آذربایجان غربی، زنجان و … دوباره رویت گردیده است!
متولیان توزیع سموم خطرناک پاسخگوی تبعات وارده نشدهاند!
“محمد فکری اول”، مدیرعامل تعاونی زنبورداران شهرستان خوی، عضو هیات مدیره اتحادیه سراسری زنبورداران ایران که در عین حال نایب رئیس صندوق حمایت از توسعه زنبورداری کشور نیز هست، در گفتگوی تلفنی با خبرنگار ایلنا در تهران گفت: «متاسفانه با وجود تجربه تلخ مشابه در بهار 1401 خورشیدی و تذکرات ویژه اتحادیه زنبورداران استان آذربایجان غربی و اتحادیه سراسری و حتی اعزام هیاتی ویژه از تهران به آذربایجان غربی، باز هم از سوی سازمان حفظ نباتات تدبیر قاطع و پایداری برای ممانعت از توزیع و عرضه سم خطرناکی که تارومار کننده تمام زنبورهای عسل است رخ نداد.»
وی افزود: «شوربختانه با وجود خسارت هنگفتی که به زنبورهای عسل در سال گذشته به دلیل صدور مجوز واردات یک سم خطرناک برای زنبورهای عسل و صرف جلب رضایت یونجهکاران عزیز رخ داد، اما خانه و کاشانه بسیاری از زنبورداران که تمام دارایی و زندگی آنها در داخل کندوها به تولید عسل اهتمام دارد و در بیرون کندو نیز به گردهافشانی در مزارع و باغها، نابود شده و به خاک سیاه نشستهاند.»
عضو هیات مدیره اتحادیه سراسری زنبورداران ایران با بیان اینکه موضوع تشخیص و اعلام رسمی نام سم خطرناک وارد و توزیع شده در شبکه فروشگاهی سموم کشاورزی از مسائل مشکوک و مورد مناقشه برای همه زنبورداران شده است افزود: «اگرچه وزارت جهادکشاورزی به ویژه دفتر توسعه زنبورداری در معاونت دام این وزارتخانه با زنبورداران همدلی داشته است و حتی نماینده اعزامی آن از این اتفاق به عنوان یک فاجعه یاد کرده بود، امسال هرچند با درجه خفیفتر از پارسال، اما بازهم برای زنبورداران خسارت دیده داستان تلخ مرگ و میر زنبورها به شکل انبوه و نزدیک به همان میزان قبل تکرار شده است. آنهم بدون آنکه دستگاهی که اجازه واردات یا توزیع آن را داده، در قبال خسارات وارده هیچ مسئولیتی بپذیرد و خاطی یا خاطیان این بیتدبیری تاوان حقوقی آن را بدهند.»
فکری افزود: «البته ریاست سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجان غربی پس از پیگیری و اعتراضات زنبورداران که به صورت تجمع در مصلّی شهرستان خوی نیز صورت گرفت، در غالب توصیه کوشیده تا استفاده از این سم بسیار خطرناک و با گستره توزیع فراوان در شبکه را محدود سازد، اما باز هم استرس ناشی از مخاطرات عدم توجه کشاورزان به آن، بر زندگی زنبورداران و معیشت آنها سایه سنگین و تیرهای انداخته است.»
منتظر شناسایی دقیق و قطعی سم عامل تلفات زنبورهای عسل هستیم
“خسرو شهبازی”، رئیس سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجان غربی که از دی ماه 1401 بجای “اکبر کرامتی” مسئولیت این سازمان را به عهده گرفته است، برخلاف سایر روسای سازمانهای جهادکشاورزی استانها که چندان زیربار مصاحبه در این موارد چالشبرانگیز نمیروند، در گفتگویی تلفنی با خبرنگار ایلنا از تهران میگوید: این سازمان به محض اطلاع از بروز مشکل در زنبورستانهای استان به ویژه شهرستان خوی نسبت به دعوت از نماینده مؤسسه تحقیقات علوم دامی، کارشناسان دامپزشکی و … مبادرت ورزید.»
وی با بیان اینکه بررسی اولیه و بالینی نشان داد که عامل این تلفات گسترده سموم مصرفی کشاورزی است گفت: «در واقع به دلیل سابقه و ذهنیت بسیار منفی نسبت به سم فیپرونیل، از 15 اسفند 1401 توصیه شد تا اطلاع ثانوی از این سمّ استفاده نگردد، اما به دلیل اینکه به طور قطعی و رسمی نمیتوان این سم را متهم اصلی کشتار زنبورهای عسل اعلام کرد، لذا از متولیان امر خواسته شده تا نسبت به شناسایی دقیق سمّ اصلی مسبّب این مرگ و میرهای زیاد، مطالعه و آزمایش دقیق به عمل آورند. اگرچه بر اساس اطلاعات اکتسابی ما در مورد مشابه در استان همدان، آشکارا همین سم نیزعامل تلفات زنبورهای عسل در آن استان تشخیص داده شده است.»
شهبازی با بیان اینکه با وجود تعیین فاصله پنج کیلومتری زنبورستانها از مزارع و آگاهی رسانی صورت گرفته به سم فروشان و شورای شهر به ویژه شهرستان خوی به دلیل قدرت پروازی بالای زنبورهای بازگشته از کوچ افزود: «البته در این رابطه اتحادیه زنبورداران استان و تعاونی زنبورداران شهرستان خوی، همکاری خوبی به عنوان تشکل صنفی زنبورداران داشتهاند، اما مشکل اینجاست که زنبورهای عسل بازگشته از کوچ جنوب که دارای قدرت پرواز زیادی بودند به مناطق در محدوده 5 کیلومتری نیز رفته اند و در برگشت به زنبورستان به دلیل مسمومیت بیشتر نسبت به زنبورهای با تغذیه ضعیف با حجم بیشتری تلف شده اند.»
رئیس سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجان غربی با بیان اینکه سازمان جهادکشاورزی این استان در اقدامی دیگر به زنبورداران مجوز زودهنگام کوچ به زنبورداران داد تا از اطراف مزارع به سمت کوهپایهها بروند افزود: «درعین حال مکاتبات لازم با وزارت جهاد کشاورزی انجام شده و ادامه مییابد تا سازمان حفظ نباتات کشور، سازمان دامپزشکی کشور و موسسه سرمسازی رازی که دارای امکانات سم شناسی قوی است، نسبت به اتخاذ تصمیمی شفّاف و مشخص نسبت به سم تلف کننده زنبورهای عسل، اقدام همیشگی و پایدار به عمل آورند.»
پیش آگاهی تشکلهای زنبورداران در همدان، پشت گوش انداخته شد!
“احمد قادری”، مدیرعامل تعاونی زنبورداران شهرستان اسدآباد نیز در گفتگو با ایلنا از اوضاع وخیم زنبورداران منطقه و استان همدان دلِ پردردی دارد و با تشکر از خبرگزاری ایلنا که صدای زنبورداران کشور شده است اظهار کرد: «متاسفانه با وجود پیگیری شدید زنبورداران از اواخر سال 1401 اقدام قاطعی جز تذکر نماینده مردم اسدآباد در صحن علنی مجلس شورای اسلامی خطاب به سرپرست جدید وزارت جهادکشاورزی به عمل نیامده است. کما اینکه در جلسه دامپزشکی استان همدان در مورخ 4 فروردین ماه امسال نیز با وجود اطلاع از حجم گسترده تلفات زنبورداران، اما رئیس ستاد بحران استانداری همدان ترجیح داد تلفات گسترده زنبورهای عسل را به عنوان بحران اعلام نکند.»
“نادر اینجیناری”، عضو تعاونی زنبورداران حرفه ای همدان نیز در گفتگو با خبرنگار ایلنا با اعلام سطح وسیع تلفات زنبورعسل در این استان اظهار کرد: «متاسفانه با وجود اینکه از اواخر بهمن ماه سال 1401 هشدارهای لازم به مسئولان مربوطه داده شده بود، اما به دلیل صلاحدید در سکوت یا برداشت سیاسی از اعتراضات و انتقادات زنبورداران به جای توجه مسئولانه به پیش آگاهی و هشدارها، فجایعی رخ میدهد که بعد از بروز آن هیچکس پاسخگوی پیامدهای سنگین مالی و اجتماعی آن نیست!»
سم فیپرونیل بِخَر، یک بار بزن، جانت خلاص!
اما این مشکل فقط شامل حال این دو استان نبوده و به اذعان زنبورداران مستقر استان زنجان، این استان نیز از جمله مناطقی است که دستخوش چالش مرگ و میر گسترده زنبورهای عسل در اثر سمپاشیهای بیرویه مزارع و باغهای کشاورزی شده است.
“امیر احمدی”، عضو تعاونی زنبورداران سلطانیه زنجان که همسرش “الهام عیار” هم مدیرعامل این تعاونی است، با اعلام اینکه اوضاع در زنبورستانهای استان زنجان بسیار آشفته است تصریح کرد: «این تلفات در بسیاری از مزارع و باغها مشهود بوده، اما به طور نمونه در خصوص زنبورهای خودم که در یک باغ سیب حدود 70 هکتاری مستقر بودند، با وجود حضور باغبانهای آشنا به مهندسی کشاورزی و دارای اطلاعات از سموم خطرناک، تلفات خیلی بالا در اثر مسمومیت رخ داد.»
وی افزود:«عمدتا خود باغداران وقتی گل روی درختان است، اقدام به سمپاشی نمیکنند، اما امسال این اتفاق در استان زنجان رخ داده است که به نظر میرسد هرج و مرج زیادی در مساله مدیریت توزیع یا مصرف سموم کشاورزی وجود دارد، کما اینکه یکی از دوستان زارع که برای دریافت سم به یک فروشنده مراجعه کرده، آن فروشنده هم در خصوص همین سم مشهور پرخطر برای زنبورهای عسل به او گفته بود “سم فیپرونیل بِخَر و یک بار بزن، جانت خلاص”!»
احمدی در خصوص مکاتبات صورت گرفته با متولّیان سازمان جهادکشاورزی استان زنجان و نتیجه حاصل از آن نیز اظهار کرد: «تجربه نشان داده با نامه نگاری زنبورداران با مسئولان اجرایی گره ای از این دست مشکلات حل نشده و صرفا زمان اتلاف شده و بیتوجهی صورت گرفته موجب نا امیدی و رنجش بیشتر زنبورداران میشود. اصولا درد اینجاست که هیچ مدیری از بین همه حوزههای کشاورزی برای زنبورعسل که در دید آنها ریزجُثه است، تره هم خُرد نمیکند! این در حالی است که در اروپا خانههای تازهساز از آجرهایی ساخته میشود که برای زنبور امکان زندگی و لانه زدن فراهم شود.»
عضو تعاونی زنبورداران سلطانیه زنجان، جولان آسان سم فروشان بدون ملاحظه جدی مخاطره سموم توزیعی آن را نه فقط به زیان زنبورهای عسل بلکه یک ضایعه بزرگ ضداخلاقی علیه بشریت یاد و ادعا کرد: «اگرچه سند قطعی در خصوص قطعی بودن این مساله در دست نیست اما وقتی هیچ اقدام قاطعی در پیشگیری از مخاطرات سموم بسیار پرخطر وارداتی که عمدتا چینی نیز هست صورت نمیگیرد؛ باید دور از انتظار ندانست که این اقدام، خواسته یا ناخواسته ریختن آب به آسیاب رقیبان عسل یا ژل ایرانی در چین است که بدشان نمیآید زنبورداری ایران زمینگیر شود، حتی اگر این فاجعه منجر به مرگ محیط زیست و کشاورزی ایران در میان مدت و درازمدت نیز تمام شود!»
فاصله زمین تا آسمان رسیدگی در ایران با تجربیات مشابه در جهان!
در این میان خالی از لطف نخواهد بود که در ابتدا به تجربه مشابه این اتفاق در سایر نقاط جهان و تمهیدات آنها برای این موضوع که گروه گزارش ایلنا گردآوری کرده نیز نگاهی کلی انداخت. شاید از نزدیک به دو دهه پیش به دلیل استفاده کشاورزان از آفتکشها، علف کشها و سایر مواد شیمیایی در کشاورزی در مقیاس بزرگ، کاهش جمعیت زنبورعسل به دغدغه تازه بخش کشاورزی جهان و فعالان محیط زیستی بدل شد. در واقع تا زمانی که برخی تلاشهای حفاظتی برای مراقبت و ترویج رشد جمعیت زنبورعسل در سراسر جهان انجام نشده بود، چالش بزرگ بخش کشاورزی آنها تلفات زنبورهای عسل بود؛ اما برخلاف نوع تفکر غالب مدیریتی در کشور ما که اصولا به هر آنچه چون “کوچک جثه” است، “ریز” نگاه میشود یا قدرت دید مسئولان مربوطه به آن با عینک نمره بالا هم ممکن نبوده است! مساله دانشمندان حشرهشناس و متخصص زنبورداری در جهان، معطوف به کشف علل مرگ و میرهای زنبورهای عسل و اتخاذ راهکارهای کاهش محسوس پیامدهای منفی سمپاشیهای در مزارع و باغها بود که شاید در ظاهر به کام کشاورزان و به زیان زنبورداران گردید، اما در اصل هشداری جدی علیه کل کشاورزی و محیط زیست جهان بود. کما اینکه پیرو این فجایع که بعضا هنوز نیز جسته و گریخته در برخی نقاط جهان مشهود و بحث برانگیز شده، اخبار متعدد تظاهرات زنبورداران در اعتراض به ضررهای ناشی از این سمپاشیها در کشورهای مختلف جهان در مقاطع مختلف برپا گردیده است. زنبوردارانی که نگران کاهش جمعیت زنبورها و تأثیر بالقوه آن بر کشاورزی و محیط زیست بوده اند و مسئولان نیز به ندای اعتراض زنبورداران تا حد بضاعت علمی و قانونی عنایت کرده اند.
البته در این میان، در مورد تعداد زنبورهای کشته شده در اثر سمپاشی توسط کشاورزان در جهان اطلاعات مستند و موثق در دسترس نیست، اما با این وجود، توجه به این نکته مهم است که استفاده از آفت کشها، علفکشها و سایر مواد شیمیایی در کشاورزی در مقیاس بزرگ با کاهش جمعیت زنبورعسل ارتباط مستقیم دارد و به همین دلیل نیز در سراسر جهان تلاشهای حفاظتی برای حفاظت و ترویج رشد جمعیت این حشره مفید که اتحادیه سراسری زنبورداران ایران اخیرا به درستی با نام “نهاده زنده بخش کشاورزی” از آن یاد کرده است، انجام میشود.” ایجاد مناطق حائل؛ پرهیز از سمپاشی در زمان گلدهی؛ استفاده از جایگزین برای آفتکشهای شیمیایی؛ دقت در زمان سمپاشی؛ اطلاع رسانی فراگیر به زنبورداران محلی قبل از شروع به سمپاشی و بهبود ارتباطات بین کشاورزان و زنبورداران” از جمله تدابیر اتخاذ شده در کنار ممنوعیت و کنترل مخاطرات سموم دسته نئونیکوتینوئیدها بوده که میتوانند به گردهافشانهایی مانند زنبورها، پروانهها و پروانهها با آسیب رساندن به تواناییهای شناختی، ناوبری، تولیدمثل و سیستم ایمنی بدن آسیب برسانند. یا ارگانوفسفرهها، دسته دیگری از حشره کشها که معمولاً در کشاورزی برای از بین بردن طیف وسیعی از حشرات استفاده میشوند و قرار گرفتن در معرض این آفت کشها میتواند منجر به اختلالات عصبی، فلج و مرگ شود.
در واقع وقتی که بر اساس گزارش سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد(فائو)، حدود 16 میلیون زنبوردار در سراسر جهان با تعداد نزدیک به 60 میلیون کلنی تخمین زده میشود و این غیر از جمعیت زنبورهای عسل وحشی یا وحشی ناشناخته است که شمارش آنها دشوار است، میتوان پی به گستردگی تاثیرات منفی نابود شدن جمعیت غالب زنبورهای گردهافشان در جهان برد. موضوعی که به گفته کارشناسان زنبورداری و محیط زیست کشور تا امروز به گواه دغدغه مسئولان وزارت جهادکشاورزی یا سازمان حفاظت از محیط زیست در ایران جزو اولویتهای رسیدگی قرار نداشته است!