طی چند گزارش، مهر درباره عدم استقبال کشاورزان از کشت کلزا در گفتوگو با کارشناسان مطالبی را منتشر کرد. کارشناسان درباره عدم استقبال بهره برداران به دلسردی آنها اشاره و عنوان کردند تأمین اعتبارات لازم برای خرید تضمینی محصولات ضروری است. به عنوان مثال امسال با وجود تحویل دانه کلزا مطالبات به طور کامل تسویه نشده و بالغ بر ۱,۰۰۰ میلیارد تومان باقی مانده است.
موضوع دیگر در عدم استقبال کشاورزان برای کشت کلزا به میزان برداشت محصولات اشاره شد. به عنوان مثال به طور متوسط در هر هکتار کشت گندم ۴ تا ۵ تن محصول برداشت میشود که این عدد در برداشت کلزا کمتر است. عامل دیگر شرایط آب و هوایی کشور بوده که کشت آن را محدود میکند. عامل چهارم به زیرساختهای مکانیزاسیون حوزه کشاورزی بر میگردد. فراهم نبودن تجهیزات و ادوات مورد نیاز برداشت کلزا چالش دیگر پیش روی کشاورزان است.
کاشت و تأمین بذرهای مورد نیاز از دیگر پیش نیازهای حرکت به سمت تولید کلزا در کشور به شمار میرود.
در ادامه پاسخ برخی بهره برداران و خوانندگان گزارشهای مربوط میآید.
پاسخ کشاورزان به «چرا دانه روغنی کشت نمیشود»
سالانه ۳ میلیون تن دانه روغنی وارد کشور میشود و قیمت هر کیلو دانه روغنی نسبت به برخی محصولات بالاتر بوده به عنوان مثال خرید تضمینی هر کیلو گندم ۱۵ هزار تومان بوده و این عدد برای خرید تضمینی کلزا ۳۰ هزار تومان است. این تفاوت قیمت چرا کشاورزان را به سوی کشت کلزا سوق نمیدهد؟
یکی از بهره برداران نوشته، گفته شد برای کشت دیم وزارت جهاد کشاورزی بذر یارانهای میدهد که این طور نیست. هنگامی که موضوع را از بخش خدمات پیگیری میکنیم پاسخ سر بالا داده میشود.
دیگری به خلأ مکانیزاسیون در این محصول اشاره و اظهار کرده، برداشت کلزا نیاز به ماشینآلات خاص دارد که وجود ندارد. همچنین پول خرید تضمینی کلزا به موقع پرداخت نمیشود؛ در واقع با وجود شعار توسعه دانههای روغنی از سوی مسؤولان حمایتی وجود ندارد در حالی که کشور حتی ظرفیت صادرات هم دارد.
یکی دیگر از خوانندگان مهر نوشته، هنگام برداشت تجهیزات جمعآوری محصول وجود ندارد ضمن اینکه دولت و وزارت جهاد کشاورزی حمایتهای لازم را از کشاورزان نداشته از این رو بدون هیچ مزایایی تمام زحمتهای بهره برداران از بین میرود.
دیگری میگوید؛ برای کشت کلزا حرف زیاد است ولی عمل وجود ندارد. با گذشت ۵ ماه از تحویل کلزا هنوز دولت با کشاورزان تسویه نکرده است. چه انتظار است دوباره کشت انجام شود. دوم، کارشناس کلزا وجود ندارد و بذر ترویجی و تحویلی مناسب نیست.
دیگری هم به گلایه گفته، چرا کشاورزان دانه روغنی از جمله کلزا نمیکارند چون دولت در پرداخت پول محصولات بدقولی کرده است.
یکی از کشاورزان هم اشاره کرده «سال گذشته من و عدهای از کشاورزان محله کلزا کاشتیم ولی به دلیل خراب بودن بذر کلزا ما سبز نشد و هیچکس متقبل خسارت ما نشد از این رو امسال مجبور شدیم گندم کاشتیم».
یکی از کشاورزانی که نوشته ارشد مدیریت مالی دارد، گفته «… قیمت کلزا را یا باید آزاد کنند یا اینکه نرخ گذاری درست انجام شود. هر هکتار نهایت دو تن محصول داشته باشد. هر کیلو ۳۰ هزار تومان صرفه اقتصادی ندارد. هر هکتار ۶۰ میلیون تومان درآمد داشته باشد از این مبلغ، هزینه شخم زدن، تأمین بذر، سمپاشی، تهیه کمباین کم شود پول زیادی دست کشاورز نمیماند».
بهره برداری هم میگوید، وقتی قیمت کلزا هر کیلو ۳۰ هزار تومان است بعد ۲۰ هزار تومان پرداخت میشود چه کسی رغبت میکند تا کلزا بکارد.
یکی هم نگران کاهش تولید گندم است و نوشته، اگر کشاورز به جای گندم، کلزار بکارد گندم در کشور دچار کمبود شده و بعد نان گران و کمیاب میشود. نان قوت غالب مردم ایران است.
کشاورزی هم به نکات حجم برداشت اشاره کرده و گفته، به علت ریز بودن و غلاف کوچک، کشت کلزا تناژ ندارد. هنگامی هم که غلاف خشک میشود باد شود و بیشتر آن روی زمین بریز دولت پشتیبانی نمیکند. به بیمه زنگ زدم حتی حاضر نشدند برای بازدید حاضر شوند. کشاورز بدون پشتوانه فعالیت دارد.
برخی هم گله مند از معوق شدن مطالبات و عدم پرداخت پول کلزا تحویلی بودند.