این رقم در بین کل شرکتهای حاضر در بورس؛ کمترین رقم است. در عین حال این حاشیه سود، در مقایسه با شرکتهای تولیدکننده محصولات لبنی و دامداری باز کمتر است. یعنی حاشیه سود شرکتهای دامداری حاضر در بورس، رقمی بیش از ۲۰درصد است. در اینجا شاید این سوال ایجاد شود که اگر حاشیه سود فعالیت در صنعت لبنیات پایین است؛ پس چرا برندهای متفاوتی در این صنعت در حال فعالیت هستند. در پاسخ به این پرسش باید گفت که در سالهای آتی دیگر اثری از برندهای متنوع و متفاوت در صنعت لبنیات نخواهد بود.
همانطور که میبینیم، در اواخر دهه 70 و در سالهای ابتدایی دهه 80 نزدیک به 1200 کارخانه لبنی در سراسر کشور مشغول به فعالیت بودند که متاسفانه تعداد این کارخانهها در حال حاضر به 250 واحد کاهش پیدا کرده است. بنابراین این فرآیند در سالهای آینده هم ادامه خواهد داشت و به زودی برندهای فعال صنعت لبنیات به مرگ تدریجی دچار میشوند. در واقع وقتی ما با کاهش حاشیه سود مواجه هستیم؛ به این معناست که با کاهش سرمایهگذاری، کاهش جذابیت و افزایش فرسایش در صنعت لبنیات هم مواجه هستیم. یعنی فعالان صنعت از این بخش خارج میشوند و سرمایههای خود را به بخشهای دیگری هدایت میکنند. بنابراین بدیهی است که در پی این روند تعداد شرکتهای SME فعال در صنعت لبنیات کاهش خواهد یافت و این شرکتها سهم بازار خود را به شرکتهای بزرگتر واگذار میکنند. همانطور که امروز میبینیم رقابت در بین فعالان این صنعت به شدت تشدید شده و بیش از این هم تشدید خواهد شد. البته این به معنای کاهش محصولات لبنی در سطح بازار نیست. در این بین اتفاقی که خواهد افتاد، این است که شهروندان کمبود کالا را احساس نخواهد کرد؛ اما با از بین رفتن شرکتهای SME که در سطح اشتغال شهرستانها تاثیر دارند، با کاهش سطح اشتغال در شهرها مواجه خواهیم شد.