حسین شیرزاد، تحلیلگر در حوزه توسعه کشاورزی در یادداشتی اختصاصی برای مهر نوشت؛
جهان چندقطبی در حال ظهور در شرایط تغییرات آب و هوایی، فجایع اقتصادی و ژئوپلیتیک جهانی نیازمند دلیلی برای اتحاد بین کشورها و مردم است و نمونهای مثبت این دست از همکاریها میتواند ایجاد کریدورها و کمربند امنیت غذایی باشد. در این زمینه چین به عنوان بزرگترین واردکننده محصولات کشاورزی در جهان، به طور فعال استراتژی غذایی خود را متنوع میکند. به عنوان بخشی از این تنوع تاکتیکی، روسیه در طراحی و پایهریزی راهروی غلات زمینی جدید (NLGC) برای ایجاد اولین ترمینال ریلی تخصصی غلات در جهان در خاور دور روسیه مشارکت کرده است.
نکته قابل توجه آن است که توسعه دالان NLGC میتواند به طور قابل توجهی بر پویایی جهانی غذا تأثیر بگذارد و نه تنها بر چین و روسیه بلکه بر جهان پیرامونی خویش هم تأثیر بگذارد. به عنوان مثال در چین، به مثابه بزرگترین تولیدکننده و واردکننده اصلی غذا در جهان، این کریدور میتواند با تنوع بخشیدن به واردات و افزایش سرمایه گذاری در خاور دور از سوی روسیه برای افزایش عرضه غلات و دور زدن موانع احتمالی عرضه، از امنیت غذایی حمایت کند.
در بلندمدت همچنین این ابتکار میتواند نفوذ چین را در تجارت و امنیت جهانی و منطقهای مواد غذایی تقویت کند و به طور بالقوه جریان محصولات کشاورزی را به نفع خود تغییر دهد. برای روسیه، در بحبوحه تحریمهای غرب، کریدور ریلی غلات تداوم صادرات محصولات کشاورزی را نه تنها به چین بلکه به طور بالقوه به دیگر بازارهای آسیایی تضمین میکند و در عین حال سرمایه گذاری بیشتر کشاورزی در خاور دور این کشور را تسهیل نماید. برای بقیه جهان، اتکا به جابجایی مواد غذایی از مناطق تولید کلیدی به مناطق کم عرضه به این معنی است که گسترش کریدور به طور بالقوه میتواند زنجیرههای تأمین غذای جهانی و منطقهای را تغییر دهد.
کریدور غلات زمینی جدید از نگاهی تاریخ
مفهوم NLGC که چین را با کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا (روسیه، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و ارمنستان) متصل میکند، برای اولین بار توسط پکن در سال ۲۰۱۲ میلادی پیشنهاد شد. بلافاصله این مفهوم از حمایت رسمی رئیسجمهور روسیه و رئیسجمهور چین در سال ۲۰۱۶ برخوردار شد.
با این وجود، این پروژه تا همین اواخر توسط روسیه در اولویت قرار نگرفت زیرا بازارهای اصلی صادرات غلات روسیه از لحاظ تاریخی خاورمیانه، شمال آفریقا و اروپا بوده است. با این حال، از آنجایی که تحریمهای تحمیلی غرب منتسب به جنگ روسیه و اوکراین بر صادرات محصولات کشاورزی این کشور تأثیر گذاشته، این پروژه اکنون جذابتر شده است.
در ۱۷ ژوئن ۲۰۲۲، در خلال سالگرد بیست و پنجمین مجمع اقتصادی بینالمللی سن پترزبورگ (SPIEF) در مرکز صادرات روسیه، گروه شرکتهای کریدور غلات زمینی جدید روسیه و سرمایهگذاری بینالمللی چین متعلق به دولتی چین، توافقنامهای برای توسعه مشترک زیرساختهای این دالان کشاورزی به مبلغ کل بیش از ۲ تریلیون روبل امضا کردند.
گروه شرکتهای کریدور غلات جدید یک ساختار هلدینگ تولیدی است که برنامهای را برای توسعه تولید غلات و زیرساختهای لجستیک غلات در اورال، سیبری و خاور دور اجرا میکند. افزایش تولید غلات، حبوبات و دانههای روغنی در مناطقی از اورال جنوبی تا خاور دور و افزایش صادرات غلات به میزان ۱.۹ تریلیون روبل (۱۹.۶ میلیارد دلار) با تسویه ارزهای ملی، روسیه را وادار کرد تا به فکر تأسیس یک کریدور تخصصی غله بیافتد.
در ماه مه ۲۰۲۳، دولت روسیه اعلام کرد که صادرات غلات خود را از طریق NLGC به چین افزایش خواهد داد و خاور دور (روسیه) را به مغولستان داخلی (چین) متصل کند. چند ماه بعد، در اکتبر ۲۰۲۳، روسیه و چین قراردادی عظیم برای عرضه غلات به ارزش ۲.۵ تریلیون روبل (۲۵.۸ میلیارد دلار) در میان اختلالات مداوم در صادرات محصولات کشاورزی روسیه و جنگ با اوکراین امضا کردند. طبق این قرارداد، شرکت صادرات غلات EPT روسیه قرار است طی ۱۲ سال آینده ۷۰ میلیون تن غلات, حبوبات و دانههای روغنی روسیه را به هلدینگ بزرگ چینی عرضه کند.
مطمئناً، با معادل ۶ میلیون تن در سال، کریدور زمینی جدید همچنان تنها بخشی از کل واردات غلات سالانه چین را تشکیل میدهد که در سال ۲۰۲۳ بالغ بر ۱۶۰ میلیون تن بود. با این حال، واردات غلات این کشور تا حد زیادی تحت سلطه غربیها بوده است. به عنوان مثال سویا (حدود ۱۰۰ میلیون تن در سال)، در مقابل، گندم وارداتی آن حدود ۱۲ میلیون تن است که عمدتاً از استرالیا، کانادا و فرانسه وارد شده است.
حال از آنجایی که انتظار میرود صادرات گندم بیشترین صادرات غلات روسیه به چین را تشکیل دهد، این کریدور میتواند نقش مهمی ایفا کند. در ادامه تصمیم گرفته شد تا قرارداد عظیم تأمین غلات اکتبر ۲۰۲۳ از طریق NLGC تحویل گردد؛ علاوه بر این، رئیس جمهور روسیه به کابینه خود و بانک مرکزی این کشور دستور داده است تا یک توافقنامه بین دولتی برای افزایش صادرات غلات به چین نهایی کنند که باعث افزایش تولید غلات در شرق دور، اورال و مناطق فدرال سیبری و همچنین افزایش حجم تولیدات روسیه خواهد شد.
از سویی به اعتقاد تحلیلگران روسی، صادرات به چین به بهبود زیرساختهای حملونقل و مرزی به روسیه کمک میکند تا صادرات محصولات کشاورزی خود را به چین افزایش دهد و همکاریهای کشاورزی با چین را تقویت کند. تا سال ۲۰۲۳ عرضه مستقیم زمینی کالاهای کشاورزی از روسیه به چین عموماً بسیار کم بوده است. به طور قابل توجهی، تفاوت در عرضه غلات توسط راهآهن بین دو کشور، انتقال مستقیم غلات از طریق راهآهن را بدون وقفه غیرممکن کرده است - شبکه راهآهن روسیه از گیج ۱۵۲۰ میلیمتر استفاده میکند، در حالی که چین از گیج ۱۴۳۵ میلیمتری استفاده میکند. بنابراین، صادرات غلات روسیه به چین باید از طریق دریا حمل میشد که ممکن است تا ۳ ماه به طول بیانجامد.
تا کنون این تأخیر رقابت صادرات را محدود کرده است. برای رسیدگی به این مشکل، روسیه ترمینال غلات را به عنوان یک مرکز حمل و نقل ریلی و پایانه خشکی غلات در مرز روسیه با مغولستان، ساخته است که برای به حداکثر رساندن ظرفیت بارگیری وسایل نقلیه راه آهن بین چین و روسیه طراحی شده است.
اجرای پروژه «ترمینال کانتینری زبایکالسک» با هدف افزایش ظرفیت جابجایی محمولههای کانتینری در ایستگاه راه آهن زبایکالسک آغاز شد و ساخت GTZ در سپتامبر ۲۰۲۲ به پایان رسید. با غلبه بر تفاوتهای گیج مسیر راهآهن، GTZ رقابتپذیری تجارت غلات را با کوتاه کردن زمان حمل و نقل افزایش میدهد.
انتظار میرود GTZ با ظرفیت حمل سالانه تا ۸ میلیون تن که میتواند با زیرساختهای جدید تا ۱۶ میلیون تن هم برسد (به عنوان مثال، پایانههای غلات و حمل و نقل چندوجهی مرزی)، تجارت چین و روسیه را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.
اهمیت کریدور غلات زمینی جدید برای امنیت غذایی چین
در چین، بزرگترین تولیدکننده و واردکننده غذا در جهان، اصطلاحی بر این باور است که «مردم غذا را بهشت خود میدانند، بنابراین امنیت غذایی طی تاریخ پر فراز و نشیب چین همواره در درجه اول اهمیت قرار دارد و برای چندین دهه، امنیت غذایی یک اولویت کلیدی برای مقامات چینی بوده است.
چینیها معتقدند «برای هر جامعهای، بدون مدرنسازی کشاورزی، مدرنسازی کل جامعه وجود نخواهد داشت». تنها با تحقق نوسازی کشاورزی میتوان به هدف نوسازی ملی دست یافت. بنابراین دالان NLGC میتواند از دو طریق به امنیت غذایی کشور کمک کند: یکی، از طریق نوسازی امر لجستیک و حمایت از استراتژی تنوع واردات مواد غذایی و دوم، اجتناب از نقاط گلوگاهی غذایی بالقوه. در گام نخست، افزایش عرضه غلات از روسیه بخشی از استراتژی تنوع واردات چین برای کاهش شوکهای آب و هوایی داخلی و ریسک روابط تیره سیاسی با تأمین کنندگان عمده غلات مانند ایالات متحده و سایر کشورهای غربی است که در میان تأمین کنندگان برتر محصولات کشاورزی به چین هستند. از این روی، پکن به جای تکیه بر یک کشور یا منطقه برای اطمینان از ثبات عرضه مواد غذایی خود در میان یک محیط ژئوپلیتیکی به طور فزاینده شکسته و پیچیده، محصولات کشاورزی و نهادههایی مانند کود را از طریق کانالها، مناطق و رویکردهای متعدد، از جمله تحت ابتکار کمربند و جاده برای جلوگیری از اتکا به یک کشور یا منطقه وارد میکند. همان طور که رئیس جمهور شیء در مقاله اخیر خود در مورد خوداتکایی کشاورزی اشاره کرد، بحران روسیه و اوکراین نشان میدهد که کشاورزی به «پایه امنیت ملی» تبدیل شده است و رفاه یک کشور و رفاه مردم آن را تضمین میکند.
همچنین، راهرو نوین غلات ممکن است کمبود غلات داخلی را تا حد اقتضا برطرف کند. اگرچه پکن تلاش کرده است تا کیفیت خاک، زمین و آب را بهبود دهد، اما این تلاشها تاکنون تنها به میزان اندکی باعث بهبود تولید غلات این کشور شده است.
گفتنی است، بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱، تولید سرانه غلات چین از ۱۰۲۰ پوند به ۱۰۶۶ پوند افزایش یافت. در عین حال، نرخ خودکفایی غذایی آن از ۱۰۱.۸ درصد در سال ۲۰۰۰ به ۷۶.۸ درصد در سال ۲۰۲۰ کاهش یافته است. پیش بینی میشود تا سال ۲۰۳۵ این میزان به ۶۵ درصد کاهش یابد.
در نتیجه، پکن پیوسته به واردات خوراک دام و غذاهای فرآوری شده وابسته شده است و از سال ۲۰۰۴ واردکننده خالص اقلام غذایی از جمله غلات بوده است. به عنوان مثال، اگرچه چین برای مدت طولانی بزرگترین تولیدکننده گندم در جهان بوده و بیش از ۱۷ درصد در تولید جهانی گندم مشارکت داشته است. با وجود این، در سال ۲۰۲۳، با وارد کردن ۱۲.۱ میلیون تن به بزرگترین واردکننده گندم تبدیل شد که بیش از نیمی از واردات آن از استرالیا و مقادیر قابل توجهی از ایالات متحده، کانادا و فرانسه انجام میشود.
این تناقض تولید بالا و واردات زیاد ناشی از چالشهایی مانند رویدادهای شدید آب و هوایی از جمله خشکسالی و سیل، و از دست دادن زمینهای قابل کشت است که تولید گندم داخلی را به خطر انداخته و منجر به کسری بودجه در سالهای اخیر شده است.
با توجه به عدم قطعیتهای پیرامون تولید کشاورزی چین و همچنین عوامل خارجی، دالان راهبردی NLGC میتواند به عنوان یک چشمانداز سودآور تلقی گردد. در فوریه ۲۰۲۲، چین اعلام کرد که اجازه واردات نامحدود گندم روسیه را میدهد و NLGC این امکان را به آن میدهد تا حتی بیشتر از حدود متعارف وارد کند. در واقع، در مقابل پسزمینه افزایش واردات گندم، سیاستگذاران امنیت غذایی چین NLGC را برای غنیسازی بیشتر واردات گندم و تضمین عرضه مطمئن گندم مفید میدانند.
استراتژی چین برای تنوع بخشیدن به واردات کشاورزی فراتر از محصولات غذایی کلیدی است و شامل نهادههای کشاورزی مانند کودها به ویژه کود پتاس میشود. اگرچه چین پتاس تولید میکند، اما تولید داخلی آن از تقاضای فزاینده این کشور کمتر است - تقریباً به ۱۴ میلیون تن کلرید پتاسیم در سال نیاز دارد و تنها نیمی از این مقدار را وارد میکند - در سال ۲۰۲۱، واردات پتاس چین به ۷.۵۷ میلیون تن بالغ شد که ۸۳.۳ درصد از کل واردات کود آن سال را به خود اختصاص داد. تنها چند کشور مانند کانادا و روسیه مقادیر قابل توجهی پتاس صادر میکنند. کانادا، به ویژه، نزدیک به نیمی از ذخایر پتاس شناخته شده جهان را در اختیار دارد و بیش از ۳۵ درصد از صادرات جهانی پتاس را به خود اختصاص داده است.
همچنین نگرانیهایی وجود دارد که اتکای چین به واردات پتاس «میتواند تهدیدی بزرگ برای امنیت غذایی این کشور باشد». چین به منظور تضمین عرضه پتاس خود، توسعه تولید داخلی و افزایش واردات از روسیه، بلاروس و تا حدی قزاقستان را هدف قرار داده است. در سال ۲۰۲۱، از ۷.۵۷ میلیون تن واردات پتاس، ۲.۲۵ میلیون تن از روسیه (۳۰ درصد کل واردات) و ۱.۷۵ میلیون تن از بلاروس (۲۳ درصد از کل واردات) وارد شده است. بنابراین، در سال ۲۰۲۳، همکاری نزدیک تر در تأمین کود به عنوان یک حوزه اولویت در برنامه توسعه قبل از ۲۰۳۰ در اولویتها در همکاری اقتصادی چین و روسیه در سیاستهای مدون در دسترس ذکر شد.
دوم، این کریدور برای چین بسیار مهم است تا از هر گونه انسدادی که میتواند بر دسترسی و قیمت مواد غذایی تأثیر بگذارد اجتناب کند.
چین که به طور فزایندهای به بازار بینالمللی وابسته شده است، نقاط گلوگاهی مواد غذایی را یک نگرانی مهم میداند. برای اکثر کشورها، علیرغم اهمیت آنها، نقاط گلوگاهی اغلب در ارزیابی امنیت غذایی استراتژیک نادیده گرفته میشوند. این در تضاد کامل با تحلیلهای امنیت انرژی است که در آن خطرات نقطه گلوگاهی توسط مکانیسمهای حکمرانی جهانی مدیریت میشوند.
در این زمینه، اما چین یک استثنا است. چین با جمعیت زیاد و اتکا به بازار بینالمللی مواد غذایی، نقاط ضعف غذا را به اندازه همتایان انرژی خود جدی میگیرد. از آنجایی که این نقاط استراتژیک در برابر تنشهای ژئوپلیتیکی، درگیریها، دزدی دریایی، بلایای طبیعی و تصادفات آسیبپذیر هستند، اختلالات میتوانند تحویل محمولهها را به تأخیر بیندازند و در نتیجه در دسترس بودن و قیمت مواد غذایی تحت فشار قرار بگیرند. زمان حمل طولانیتر نیز خطر فاسد شدن غذاهای فاسد شدنی را افزایش میدهد.