اگر سرمایهگذاری برای تولید در همه بخشهای اقتصادی جهت افزایش تولید و ایجاد کار و اشتغال خوب، مفید، مهم و ضروری است؛ سرمایهگذاری برای صرفهجویی در مصرف و کاهش ضایعات آرد و نان و در مجموع مواد غذایی بسیار ضروریتر است. در غیر اینصورت اگر سالانه به هر میزان بر تولید محصولات غذایی به ویژه گندم و آرد افزوده شود، اما نتوان مصرف را در مسیر درست کاهش ضایعات این نعمات الهی چه در سفره و چه در مراحل تولید و انتقال کنترل کرد، عملاً هدر دادن سرمایه و نابودی سرمایهگذاری محسوب خواهد شد. در عین حال که در آمارهای رسمی کشور آمده است بالغ بر ۳۰ درصد از مواد غذایی تولیدی در کشور هدر میرود!
شورای عالی انقلاب فرهنگی با تصویب روز ۳۱ فروردین به عنوان «روز ملی نان و گندم » حرکتی دقیق برای فرهنگسازی مصرف بهینه گندم، آرد و نان پیش روی جامعه قرار داده است؛ چرا که در فرهنگ ما، نان جایگاه ویژهای دارد. از سفرههای ساده روستایی گرفته تا مهمانیهای مجلل شهری، نان همواره نماد برکت و قوت روزانه است. حتی در روایات اسلامی، احترام به نان سفارش و اسراف آن به شدت نهی شده اما دردناک است میبینیم سالانه هزاران تن نان در کشور دور ریخته میشود. این اسراف نهتنها هدر دادن سرمایه و منابع پایه ملی، بلکه بیاحترامی به زحمات کشاورزانی است که از اراده الهی و اَبر و باد و مه و خورشید و فلک، مدد می گیرند تا گندم را به نان سفره ما تبدیل کنند. بررسیها نشان میدهد که بخش عمدهای از اسراف نان ناشی از خرید بیش از نیاز، نگهداری نادرست و بیتوجهی به ارزش واقعی آن است. بسیاری از خانوادهها نان را به مقدار زیاد خریداری میکنند و پس از بیات شدن، آن را دور میریزند. در برخی موارد، حتی نانهای تازه و دستنخورده، در پلاستیکهای دربسته (به ویژه در مسافرتها) مستقیم به سطل زباله راه پیدا میکند!
برای مقابله با این معضل، حداقل به مناسبت روز ملی آرد و نان باید از همه ابزارهای فرهنگی، آموزشی و اجرایی برای رسیدن به کاهش ضایعات در گندم و آرد و نان استفاده و برای تصمیمگیریهای مهم برنامهریزی کرد. پخش مستندهای تأثیرگذار درباره زحمات کشاورزان و مراحل تولید نان، از مزرعه تا سفره میتواند آگاهی مردم را افزایش دهد. راهاندازی کمپینهای مردمی در فضای مجازی با هشتگهایی مانند #نان_اسراف_نکنیم یا #نان_حرمت_دارد نیز میتواند موثر باشد. گنجاندن آموزش اهمیت نان در کتابهای درسی و برگزاری کارگاههای مدرسهای برای شیوه درست نگهداری نان، از دیگر راهکارهای فرهنگی است.
تغییر الگوی خرید و مصرف خانوادهها نیز البته در کنار توسعه مکانیزاسیون برای جمعآوری دقیقتر گندم و ذخیرهسازی مناسبتر در سیلوها، نقش مهمی در کاهش اسراف نان دارد. خرید نان به اندازه نیاز روزانه یا تبدیل نان خشک به غذاهای جدید، مانند آرد سوخاری، یا استفاده در سوپ و آش نیز راهکاری عملی است. تولید نان سنتی کوچکتر (مثل نان سنگک کیلویی) و برگزاری جشنوارههای محلی نان در نانواییها نیز میتواند طرحی نو تلقی شود.
اگر هر خانواده ایرانی فقط روزانه به اندازه یک کف دست کمتر نان دور بریزد، سالانه هزاران تن گندم ذخیره خواهد شد! این ذخیرهسازی نهتنها به اقتصاد کشور کمک میکند، بلکه احترام به نعمتهای الهی و زحمت کشاورزان است. کمااینکه رئیس سازمان تحقیقات کشاورزی در باره برنج هم اخیراً گفته است: «در ایران روزانه ۸ تن برنج را از بشقاب خود دور میریزیم که در سال به ۳ هزار تن میرسد و برای این دورریز ۱۸ میلیون متر مکعب آب مصرف میشود!»
نان، غذای اصلی مردم ایران است و تأمین آن برای جمعیت بیش از ۸۵ میلیون نفر، سالانه به ۱۲میلیون تن گندم نیاز دارد، به گونهای که ۱۰ میلیون تن گندم به طور مستقیم در نانواییها و ۲میلیون تن در بخش صنعت (فانتزی و شیرینیپزی) به مصرف میرسد.
تولید گندم از جمله اقدامات راهبردی مدیریت کلان ملی و کشاورزی است که برای آن یارانه فراوانی هم پرداخت میشود و طبق قانون، دولت نقش سیاستگذاری و حمایتی خود را با مشارکت اتحادیهها و نماینده کشاورزان و انجمنها در قیمتگذاری، خرید تضمینی گندم، پرداخت مطالبات گندمکاران، تقویت دانش تخصصی بهرهبرداران و ارایه خدمات فنی با حضور کارشناسان ترویج در بستر مزارع، تأمین نهاده (بذر، کود و سم)، انجام تحقیقات برای اصلاح و تولید بذرهای کم آببر و مقاوم به خشکی، مناسب با اقلیم منطقه، فراهم کردن زیرساختها و توسعه شبکههای آبرسانی، ایفا میکند.
به همین دلیل لازم است یادآوری شود که حفظ، تداوم تولید و حرکت در ریل خودکفایی گندم، نیازمند اقدامات مراقبتی در مراحل کاشت، داشت، برداشت و مصرف است و به رغم همه سختیهای این مسیر سخت فرهنگی و اجرایی، امیدواریم به فضل و رحمت الهی و تلاش ستودنی کشاورزان، خودکفایی گندم در سال جاری نیز با وجود خشکی هوا و کمآبی و تأخیر در توزیع کود شیمیایی، با کمک صرفهجویی در مصرف تکرار شود و در کنار آن با ادامه سیاستهای حمایتی و توسعه فناوریهای نوین کشاورزی، بتوان الگوهای موفق را در سایر محصولات اساسی نیز تکرار کرد و گامهای بلندتری در جهت تحقق امنیت پایدار غذایی در همه محصولات کشاورزی ایران بزرگ برداشت.