رحال حاضر کشورهای خاورمیانه مرحله تغییر را در رژیم غذایی خود تجربه میکنند؛ منظور این است که رژیم غذایی این کشورها از یک رژیم غذاییپر فیبر، میوهها و سبزیجات به رژیم غذایی غنی از چربی، قند و نمک در حال تغییر است. لذا مطالعهای با هدف ارزیابی ارتباط میان چگالی انرژی رژیم غذایی و شیوع عوامل خطر کاردیومتابولیک در زنان تهرانی توسط دکتر احمد اسماعیل زاده، دانشیار گروه تغذیه جامعه از دانشکده تغذیه و علوم غذایی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و همکارانش صورت گرفت.
در این مطالعه مقطعی دریافتهای غذایی معمول 486 زن تهرانی با استفاده از پرسشنامه بسامد خوراک اعتبارسنجی شده ارزیابی شد. چگالی انرژی رژیم غذایی با تقسیم دریافت انرژی روزانه گزارش شده (کیلوکالری در روز) تقسیم بر وزن کل غذای مصرفی (به استثنای نوشیدنیها) بدست آمد. سطح قند خون ناشتا، پروفایلهای لیپیدی و فشار خون نیز اندازهگیری شد. وجود حداقل یک عامل خطر و حداقل دو عامل خطر از سه عامل خطر اصلی بیماریهای قلبی عروقی (پرفشاری خون، دیس لیپیدمی، دیابت) ارزیابی شد. برای تعیین ارتباط بین چگالی انرژی رژیم غذایی و عوامل خطر کاردیومتابولیک نسبت شیوع در مدلهای مختلف با توجه به مخدوش گرها بدست آمد.
یافتهها حاکی از آن است که میانگین چگالی انرژی رژیم غذایی 1.77کیلوکالری در گرم بود. مصرف رژیمهای غذایی با چگالی بالای انرژی در ارتباط با دریافتهای بالاتر انرژی، چربی رژیم غذایی، کلسترول، روغنهای گیاهی، غلات تصفیه شده و محصولات لبنی پرچرب و دریافتهای کمتر کربوهیدرات، میوهها، سبزیجات، گوشت و ماهی بود. همچنین رژیم غذایی با چگالی بالای انرژی در ارتباط با سطوح بالاتر تریگلیسرید سرم، کلسترول تام و LDL کلسترول و سطوح پایینتر HDL کلسترول بود. زنانی که در بالاترین چارک چگالی انرژی رژیم غذایی بودند در مقایسه با آنهایی که در پایینترین چارک قرار داشتند شانس بیشتری برای ابتلا به دیس لیپیدمی (61 درصد در مقابل 31 درصد)، حداقل یک عامل خطر متابولیک (68 درصد در مقابل 35 درصد) و حداقل دو عامل خطر کاردیومتابولیک (29 درصد در مقابل 10 درصد) داشتند.
کنترل بیشتر برای شاخص توده بدنی اندکی این ارتباطات را ضعیفتر کرد. در مجموع هیچ ارتباطی بین مصرف رژیم غذایی با چگالی بالای انرژی و خطر داشتن دیابت یا فشار خون چه قبل و چه بعد از تعدیل مخدوشگرها دیده نشد.
طبق نتایج این پژوهش، مصرف رژیم غذایی با چگالی بالای انرژی بهطور چشمگیری با شیوع دیس لیپیدمی، حداقل یک و حداقل دو عامل خطر کاردیومتابولیک در میان زنان تهرانی همراه بود. لذا مطالعات آینده نگر بیشتری نیاز است تا این یافتهها را تایید کنند.
ایسنا