عباس پاییزاده درباره چالشهای وزیر کشاورزی دولت یازدهم توضیح داد: کشاورزی ما دچار یک سردرگمی جدی مدیریتی به خصوص در بحث برنامهریزی دراز مدت است. کشاورزی ما نشان داده که توجه چندانی به برنامهریزی دراز مدت و توسعه پایدار ندارد؛ این آسیب هم ناشی از مدیریت و برنامهریزی مدیران کلان است. کسانی که به بخش کشاورزی ورود پیدا کردهاند عمدتا از منظر رفع مشکل به این بخش نگاه کردهاند یعنی مثلا امسال در یک محصول، مشکلی داریم که آن را بررسی و حل کردهاند.
وی ادامه داد: اما کشاورزی ما به یک برنامهریزی دراز مدت و توجه ویژه به توسعه پاپدار و کشاورزی پایدار نیاز دارد چیزی که متاسفانه فراموش شده است. به طور مثال اگر میخواهیم به بحث شیر بپردازیم باید یک سری زنجیره را در نظر بگیریم مثلا باید قبل از شیر به بحث دامپروری توجه کنیم یک قدم قبل از آن باید به تولید علوفه توجه کنیم قدم قبلتر کشاورزانی است که میخواهند علوفه بکارند و قبل از آن هم باید به سرمایه و تجهیزات بنیادین کشاورزی توجه کنیم که همه اینها در کنار هم یک زنجیره را تشکیل میدهد.
این عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: سال گذشته تعداد زیادی دام مولد و دام شیری به علت بحرانهای اقتصادی و مدیریت ضعیف بخش کشاورزی راهی کشتارگاه شدند یعنی دامی که سال گذشته کشتارگاه رفته باعث کاهش تولید شیر در امسال و سالهای آینده شده است و همه اینها در کنار هم یعنی کشاورزی پایدار ما زیر سوال رفته است.
پاپیزاده همچنین گفت: یکی دیگر از مولفههای توسعه کشاورزی پایدار آب است. در دو دهه گذشته سیاست فقط فشار بر منابع آب به هر قیمتی برای افزایش تولید باز هم به هر قیمتی بود. به عبارت دیگر مهم این بوده که در فلان محصول افزایش تولید داشته باشیم ولی مهم نبوده که منابع طبیعی آب و سفرههای زیرزمینی چه فشاری باید تحمل کنند. در حال حاضر نزدیک به 70 دشت از کشورمان دچار بحران شدند و در حدود 300 دشت هم نزدیک به بحران هستند.
وی تاکید کرد: این یعنی اگر کشاورزی مبتنی بر آب برنامهریزی نشود دچار بحران خواهیم بود. ما وارد منطقه خطر شدهایم و در چند سال آینده هم با بحران جدی مواجه خواهیم شد.
این نماینده مجلس پیشنهاد داد: وزیر بعدی باید برنامهریزی کند که بتواند از منابع موجود برای حفظ سهم نسلهای آینده از منابع تلاش کنند و ساختار و زیربنای کشاورزی را طوری طراحی کند که به منابع طبیعی بخش کشاورزی که آب و خاک هم بخشی از آن هستند آسیب وارد نشود و این منابع برای نسلهای بعدی حفظ شود. در واقع ما به کشاورزی پایدار و برنامهریزی درازمدت و اصولی برای بخش کشاورزی نیاز داریم.
پاپیزاده ادامه داد: بخش دیگر اقتصاد خانوار کشاورز است؛ خانوار کشاورز به دلیل عدم توانایی در تامین معاش خود در حال ورشکستگی است که این مساله بحث مهاجرت از روستاها را کلید خواهد زد. در واقع روستاها به عنوان کانونهای تولید و کشاورزی در کشور دچار آسیب جدی میشوند که باید به آنها توجه شود.
این عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی به نقاط قوت دولتهای گذشته در بحث کشاورزی هم اشارهای داشت و خاطر نشان کرد: توجه به خودکفایی برخی محصولات مثل گندم از مواردی بود که باید سعی کنیم در دولتهای بعدی هم باتوجه به توان، منابع و میزان نیاز و ضرورت کشور به آن توجه شود.
ایسنا