باتوجه به نامه احمد توکلی نماینده مجلس در خصوص یک رانت 650 میلیون یورویی به موشکافی و تشریح جزئیات این پدیده می پردازد.
شاید بتوان نقطه شروع رانت خواری به معنی کلاسیک و علمی آن را به فضای پیش آمده از سوی کارگزاران بعد از خاتمه 8 سال دفاع مقدس عنوان کرد. فضایی که با سرعت بسیار می رفت تا از بار معنی جنگ و ساده زیستی آن دوران به سوی یک اقتصاد لیبرالیستی و مبتنی بر سرمایهداری سوق داده شود.
در واقع فضای اقتصاد به وجودآمده در زمان جنگ که این روزها رهبر معظم انقلاب و دلسوزان نظام به آن اشاره می نمایند، جای خود را به تدریج به تجملگرایی و ثروتاندوزی داد، جهتی که حتی در تربیونهای رسمی توسط ریاست دولت وقت به جامعه تزریق میشد.
گرچه بخشی از فضای ایجاد شده را نیز میتوان به تحت کنترل بودن 80 درصد اقتصاد کشور در زمان جنگ از سوی دولت نسبت داد، اما اگر منصفانه به قضایا نگاه کنیم شاهد خواهیم بود که با وجود اینکه اکثر اقتصاددانان اقتصاد دولتی را منشا ایجاد فضای رانتی عنوان می نمایند، اما در کشورمان شاهد بودیم که همین خصوصی سازی که در زمان دولت سازندگی شروع شد،درآمد بسیاری از رانت خواریهای کلان گردید.
شاید وقت آن رسیده باشد که با بیان کردن برخی از این پشت پردهها، از ضربههای جدی به ریشههای نظام اسلامی جلوگیری به عمل آوریم! چرا که سکوت بیش از این، موجب وارد آمدن خسارات بیشتری به پایه های این نظام خواهد شد!
اهمیت کنجاله سویا در تامین پروتئین لازم در جیره طیور
سویا حاوی حدود 35 تا 40 درصد پروتئین و 18 تا 21 درصد چربی است. در تهیه کنجاله با جدا شدن روغن میزان پروتین کنجاله حاصل به حدود 45 درصد رسیده و مقدار الیاف فام آن حدوداً 6 درصد می گردد کنجاله بدون پوسته معمولا با حداقل 50 درصد پروتئین استاندارد می شود ومقدار الیاف آن در حدود 3 درصد است کنجاله بدون پوسته مخصوصا در خوراکهای پرانرژی جوجههای گوشتی مطلوب است.
رد رانتخواران بزرگ این بار در بازار کنجاله!
در حالی که روزهای پایانی دولت دهم در حال گذار بود و برخی از کارشناسان سیاسی، آن روزها را روزهای سرنوشت ساز دولتهای بعدی میشماردند و دروغ نیست اگر بگوییم، رقابت آن روزهای میان احزاب سیاسی، تهاجم فرهنگی و حجاب مردم نبود، بلکه بیشتر تهاجم اقتصادی بود! حال ممکن است شکل و شمایل مبارزات در طعنهها و کنایههای مدیران سیاسی به یکدیگر باشد، اما اثراتش حتما در نحوه عملکرد اقتصادی طرفین نمود پیدا کرد و در این میان شکی نیست که مخاطبان واقعی آنان، مردم عادی یا همان تعیین کنندگان دولت بعدی خواهند بود. یکی از این موارد را می توان افزایش قیمت کنجاله و به تبع آن افزایش نرخ مرغ در آن زمان دانست. مرغی که آن روزها، صفهای طولانیاش را رسانههای خارجی نیز پوشش میدهند و بی.بی.سی برای آن سنگ تمام میگذارد و تصاویرش دست به دست در رسانههای داخلی منتشر میشد.
هنوز مدتی از برگزاری دادگاه اختلاس 3 هزار میلیاردی نگذشته بود که پرونده مه آفرید 2 مطرح شد.
در همان زمان یکی از رسانههای دولتی از سودجویی و رانت خواری بزرگ یکی دیگر از مهرههای اقتصادی ـ که اتفاقا وابستگیهای سیاسی نیز بسیار دارد ـ خبر میدهد.
در گزارش منتشر شده در آن روزنامه، اعلام میشود که کنجاله دولتی به نرخ آزاد در بازار عرضه شده است و به همین دلیل، قیمت گوشت مرغ افزایش یافته است. ماجرا از این قرار بود که قیمت کنجاله سویا که در کنار جو و ذرت، خوراک اصلی طیور را تشکیل میدهد، در اواخر اردیبهشت ماه به حدود یک هزار و 800 تومان میرسد. به همین دلیل، دستگاههای متولی، برنامه ریزی گستردهای را برای واردات این محصول که وابستگی 90 درصدی به واردات دارد، آغاز میکنند و به همین دلیل در چند ماه گذشته، بالغ بر 600 هزار تن کنجابه سویا با استفاده از ارز مرجمع یک هزار و 226 تومان از سوی بخش خصوصی و شرکت پشتیبانی امور دام وارد کشور میشود و به نسبت مناسب میان دامداریها و مرغداریها توزیع میشود. در این میان، 50 هزار تن از این کنجاله به صورت مستقیم به اتحادیه سراسری مرغداران گوشتی کشور تحویل میشود تا در اختیار مرغداری قرار بگیرد و به ازای آن مرغ را با قیمت مناسب روانه بازار کنند. مابقی این کنجالهها که با استفاده از ارز دولتی وارد کشور شده بود، از سوی بخش خصوصی و برخی از مباشران دولتی در استان ها توزیع می شود و مسئولان دولتی دو ماه منتظر میمانند تا تاثیر توزیع این کنجالههای ارزان را بر کاهش قیمت مرغ مشاهده کنند. اما این اتفاق رخ نمیدهد و قیمت مرغ روز به روز افزایش مییابد.
از سویی آمار نشان میداد که در زمان مذکور، آن 50 هزار تن کنجالبه سویا با قیمت دولتی، در بازار آزاد با قیمت بیش از یک هزار و 600 تومان فروخته میشود که با یک حساب سرانگشتی حداقل 38 میلیارد تومان سود ناسالم عاید فروشندگان شده است.!
این درحالی بود که مسئولان دولتی از واحدهایی که اسامی شان از سوی تشکل مربوطه به عنوان دریافت کنندگان کنجاله ارزان به دستگاه ذیربط ارائه شده بود، طی دو ماه گذشته حتی یک قطعه جوجه ریزی انجام ندادهاند!
نکته جالبتر این بود که، علیرغم اینکه، کمبود نسبی در زمینه جو و ذرت در بازار وجود داشت و این دو محصول نیز بخشی از خوراک طیور را تشکیل میدهند، اما به دلیل تک نرخی بودن این دو محصول در بازار آزاد و دولتی، در موضع گیریهای سودجویان از کمبود این دو محصول حرفی به میان نیامد.
پس از آن، دولت برای مهار قیمت مرغ، واردات مرغ منجمد را تا زمان منطقی شدن قیمتها اجرا میکند. اعلام همین خبر منجر میشود که مسئولان آن تشکل یا همان کسانی که منافع خود را در دو نرخی بودن کنجاله و گرانفروشی مرغ داخلی میدیدند، به تکاپو افتاده و حمایت از تولید داخلی را بهانه کرده و از واردات مرغ جلوگیری کنند یا با در دست گرفتن واردات مرغ، منافع را به سمت خود سرازیر کنند! پس از آن هم، اطلاعیهای صادر میکنند و از اعضای خود میخواهند که مرغ را حداکثر 5 هزار و 400 تومان بفروشند تا واردات مرغ سودهای میلیاردی آنها را به خطر نیاندازد. اما نکتهای که از آن غفلت شده بود، مناسبات رانتی بود که چندی قبل در موضوع کنجالبه سویا پنهانی شکل گرفته بودو باعث شد که ناگهان شوک بزرگی در بازار عرضه و تقاضای مرغ ایجاد شود.
پشت پردههایی که صدای نمایندهها را هم در آورد!
شوک ناگهانی که در جامعه از افزایش بی رویه قیمت مرغ حاصل شد، به گونه ای بود که صدای برخی از منتخبین مردم در مجلس را هم در آورده بود به صورتی که یکی از نمایندهها، از فردی نام برد که پشت پرده همه این ماجراها بود!
پیش از اینکه، فضای جامعه تا آن حد مرغی شود و موجب ورود حتی مراجع تقلید به این عرصه شود، فردی به نام "م.م" یکی از سرمایه داران وذینفوذان عرصه صادرات و واردات با تهیه نامه ای که با سربرگ یکی از نهادهای مسئول در خصوص خوراک دام و طیور است، به اعضای اتحادیه مرغداران اعلام می کند که قصد دارد 50 هزار تن کنجاله سویا را وارد کند که در صورت مشارکت اتحادیه، محصول با قیمت و سود متعارف در اختیار جامعه مرغداران قرار خواهد گرفت.
وی با استناد از همین نامه و برخی پشتیبانی هایی که از سوی نهادهای مسئول انجام می شود، مبلغ 50 میلیارد تومان از اعضای اتحادیه مرغداران جمع کرده و با ثبت سفارش و گشایش ال سی با نرخ مرجع بانک مرکزی از سوی یکی از بانک های دولتی اقدام به خرید 50 هزار تن کنجاله سویا می نماید.
با ایجاد نوسان در بازار ارز و اختلاف بالای نرخ مرجع با نرخ بازار آزاد، این فرد با یک ضرب و تقسیم ساده ریاضی، به این فکر می افتد که کنجاله های سفارش داده شده را، اگر بتواند با قیمت نرخ بازار آزاد به فروش برساند، به ثروت افسانه ای دست خواهد یافت. از سوی دیگر او می داند که با توجه به توافقات قبلی با مشکل مواجه خواهد شد، به همین دلیل با مشورت مشاوران و برخی ازدوستان نزدیک خود به دنبال ایجاد فضایی برای سود بیشتر می گردد. گویا مشاورین وی پیشنهاد می دهند که در صورت تاخیر در ترخیص کالا، بی شک مرغداران با بحران خوراک مواجه خواهند شد و این امر باعث می شود که عطش بازار کنجاله بالا رود و در چنین حالتی، می توانند به بهانه هزینه بیشتر ومشکلاتی که در مسیر ترخیص کالا ایجاد شده است، کنجاله ها با قیمت بالاتر از مبلغ توافق شده به فروش برسانند که این افزایش قیمت، طبیعتا در روند افزایش قیمت مرغ ها نیز بی تاثیر نبوده است.
رانت خوار بزرگ کنجاله کیست؟
با اینکه هنوز خبر رسوایی 3 هزار میلیاردی شرکت آریا و همچنین مه آفرید 2 و دستگیری بابک زنجانی در اذهان مردم از تب و تاب نیفتاده است، صحبت از فرد دیگری است که این بار قریب به هزار میلیارد تومان تحصیلات معوقه بانکی دارد و از سوی دیگر با گرفتن انحصار دلار سریع و یک اعتبار 650میلیون یورویی سالانه و 80 میلیون یورویی در مهرماه با توجه به نوع ارز اختصاص داده شده از هالک بانک ترکیه به جای بانک های چین که همه واردکنندگان با آن حواله داده شده و به علت تاخیر پرداخت و دموراژ سنگین پرداختی از بابت تاخیر زیان می بینند به سود خلق الساعه و باده آوردی دست پبیدا کرده است.
این رانت چنان چشم گیر بوده است که صدای احمد توکلی را در آورده و مجبور می گردد تا ارسال نامه به پیشگاه ملت و ریاست مجلس جلوی این اجحاف بزرگ را بگیرید.
"م. م" پسر یکی از تجار بزرگ غرب کشور می باشد که که بزرگترین صادر کننده نخود کشور در روزگار خود بوده است. اما آقا زاده ایشان بلافاصله پس از فوت پدر به بازارهای دیگری همچون واردت کنجاله، روغن نباتی، فولاد و ... وارد می شود.
"م. م" یکی از بزرگ ترین افرادی است که در صنایع روغنی و نهادهای کشاورزی در ایران فعالیت دارد. وی که 5 کارخانه روغن کشی بزرگ (استخراج روغن از محصولات گیاهی) در بندر امام، ماهی دشت وناب دانه و... دارد، به تنهایی 60 درصد بازار روغن کشی کشور را در اختیار دارد.
وی همچنین صاحب 2 کارخانه بزرگ روغن نباتی است که با برندهای معروف "غ" و "ن" در شمال کشور و در کرمانشاه دایر بود که به تنهایی حدود 20 درصد بازار روغن آماده کشور را در اختیار دارند. این فرد هر دو کارخانه را تقریبا به حالت نیمه تعطیل در آورده است و به نظر می رسد که به زودی به دلیل بدهی های کلان از ادامه کار بازماند.
وی به همراه چهار شخص بزرگ مطرح در صنایع غذایی ایران و وزارت کشاورزی 6 رکن اصلی صنعت غذایی ایران را در اختیار داشته و بزرگ ترین کارتل غذایی کشور نیز به شمار می رود.وی همچنین کارخانه آب معدنی با برند "د" و چای با برند " ت" که تعطیل شده است و کارخانه سیمان که از سوی رئیس جمهور افتتاح شده است و در حال حاضر، نیمه فعال است و یک کارخانه ذوب آهن نیمه فعال دیگر را در اختیار دارد.
وی همچنین یک شرکت بزرگ کارگزاری در بورس نیز احداث کرده است که به دلیل واسطههای بسیار، توانست خرید و فروش های بسیاری را از طریق این شرکت انجام دهد که این شرکت نیز به حالت نیمه تعطیل درآمده است. اکنون باید منتظر بود که آیا تعطیلی این شرکت بر بازار بورس نیز اثر خواهد گذاشت یا خیر؟
اما شنیدهها حکایت از آن دارد که این فرد توسط شخصی به نام "ا.خ" ـ که به دلیل تکثر عناوین شغلی به ابوالمشاغل معروف است ـ توانسته بسیاری از وامهای کلان را با توصیه برای وی جذب نماید. این ابوالمشاغل همان کسی است که شرکت امیرمنصور آریا از طریق وی توانسته وامهای کلان بسیاری برای گروه آریا فراهم نماید تا رسوایی 3 هزار میلیاردی را رقم بزند.
وی علاوه بر رانتهایی که در خصوص وارادات کنجاله سویا در دولت نهم دهم و حالا یازدهم به دست آورده است و بیش از 90 درصد وارادات این محصول را در دست دارد حتی به ده درصد باقی مانده که بخشی متعلق به یک تعاونی متعلق به 10 هزار پرسنل بازنشسته جهاد کشاوری می باشد نیز اجازه کار نمی دهد و می خواهد تمام این بازار در اختیار وی باشد.
شاید به همین دلیل است وقتی یک کشتی متعلق به این شرکت تعاونی در بناد رجنوب در حال ثانیه انداختن برای جریمه دموراز 25 هزار دلار روزانه برای رسیدن فرج اعتبار از چین و ماچین را داشت 2 کشتی وی بعلاوه 1.5 کشتی با گشایش اعتبار از هالک بانک ترکیه فقط چند روز معطل شده و مشغول تخلیه می گردد تا بازار در اختیار وی قرار بگیرد.
مصادق بارز دامپینگ مستمر
اگر چه کارشناسان دامپینگ را به سه دسته
1-دامپینگ مستمر یا دائمی
2- دامپینگ مخرب یا غارتگر
3- دامپینگ تصادفی
تقسیم میکنند ولی باتوجه به ملاحظات این گزارش میتوان آقای «م م» را مصداق عینی دامپینگ مستمر دانست گرچه وی لز تکنیک دامپینگ مخرب برای نابود کردن رقبای خرد و کلان خود استفاده کرده است در همین خصوص می توان به آقای ( ط ) اشاره نمود که در سال 1372 200 میلیارد تومان که در آن زمان برای خود رقمی بود توسط ایشان دامپینگ ایشان متضرر شده و مجبور می شود سالها متواری شده و در خارج از کشور زندگی کند بگذریم که بسیاری از خرده فروشان آن موقع بازار کنجاله تمام زندگی خود را از دست دادند.
فارس