روش
مدلسازی ساختاری بلندمدت (runstructuralmodellingapproach
-long) نیز بدان مبنا عمل میکند. این روش با بهرهگیری
از آخرین تحولات در نظریههای اقتصاد کلان و اقتصاد سنجی سریهای زمانی چارچوبی شفاف
برای پیشبینی و تحلیل سیاستی ارائه میدهد.
مدلسازی ساختاری بلندمدت اگرچه بر مدار
مدلهای اقتصادسنجی کلان است اما به نااطمینانی ها و ابهام هایی هم که این مدلها ایجاد
میکند، حساس است. به عبارت دیگر اگر بخواهیم استراتژی این نوع مدلسازی را تشریح کنیم،
باید بگوییم که این نوع مدلسازی تفکیکی آشکار بین عناصری که ما متوانیم با اطمینانی
مناسب آنها را از تئوری اقتصادی استخراج کنیم و آنها که نمیتوانیم، ایجاد میکند.
عناصری که میتوان آنها را از تئوری اقتصادی بیرون آورد معمولا مرتبط با خصوصیات بلندمدت
اقتصاد هستند و عناصر دیگر در ارتباط با ویژگیهای کوتاهمدت. چنین تمایز و دستهبندی
باعث میشود ما بتوانیم پیشبینیهای قابل اعتمادتری را از نتایج سیاست ها و واکنش
متغیرهای کلان نسبت به تحولات برونزا به دست آوریم زیرا این پیشبینیها متکی به تئوری
اقتصادی خواهد بود. اهداف متفاوت، مدلهای متفاوتی را طلب میکند. یک مدل کاملا تئوریک
ممکن است برای پاسخ به برخی از پرسشها کافی باشد و یک شرح کاملا آماری و سنجی از دادهها
نیز برای اهدافی دیگر مساعد باشد. اما در بیشتر مواقع ما برای پاسخ به پرسشها، نیاز
به ترکیب این دو داریم، یعنی هم از تئوری اقتصادی بهره بگیریم و هم از تکنیکهای آماری
و سنجی استفاده کنیم، این تلفیق میتواند چهار شکل اصلی داشته باشد