گروهی
از اینها معتقدند تورم مخربترین و ضربه زنندهترین گزینه سیاستی است
که گروههای متوسط و فقیر درآمدی را با چالشهای خیلی سنگین و بعضاً غیرقابل جبران
روبه رو میکند و گروه دیگری هستند که به دلایل دیگری معتقدند این نقش را بیکاری به
میزان بیشتری برعهده میگیرد یعنی سیاستهای اتخاذ شده منتهی به شرایط گسترش و تعمیق
رکود میتواند آثار بسیار مخربی بر وضعیت فقیرترین گروههای درآمدی داشته باشد به این
دلیل که گروههای فقیر درآمدی و حتی متوسطها منبع اصلی و یگانه ادامه حیات شان اشتغال
است و در شرایط رکود به چالش کشیده میشود.
از طریقی اتخاذ سیاستهایی که منجر به تورم رکودی
میشود عملا بین این دو نحله عمده آشتی برقرار میکند و در واقع آنچه بدون تردید میتوان اعلام کرد این است که شرایط
رکود تورمی مهلک ترین ضربات را به کمتوان ترین گروههای اجتماعی وارد می کند. ما در
دورهای قرار داریم که انتهای آن پدیده رکود تورمی است و به این ترتیب شما در یک دوره
۱۰۰ ساله وقتی به اقتصاد ایران نگاه میکنید، میبینید که از اولین بودجهای که در
این کشور بعد از انقلاب مشروطیت ریخته شده تا بودجه سال ۱۳۸۷ یعنی یک دوره ۱۰۰ ساله،
همواره اهتمام به رفع محرومیت از گروههای درآمدی محروم و مناطق محروم در دستور کار
بوده ولی در کل این دوره شاید حتی یک منطقه محروم به منطقه غیرمحروم تبدیل نشد.
وقتی
به رغم این همه تغییرات و به رغم این همه فراز و نشیبها از این منظر هیچ اتفاق جدیدی
نیفتاده و نوسانات موجود؛ نوسانات اندکی بوده آن مفهوم دور باطل را بهتر درک میکنید.
به این ترتیب، رکود تورمی بیشترین فشارها و غیرقابل تحمل ترین فشارها را به ضعیفترین
گروههای اجتماعی تحمیل میکند و در عین حال، برای بخش هایی دیگر از نیروهای اجتماعی
به ویژه شرایط تورمی، شرایط خوبی تلقی میشود. آنها از این شرایط استقبال میکنند.
بنا بر تعبیری که در اقتصاد سیاسی مطرح است؛ تورم ظالمانهترین
مالیاتی است که از فقرا به نفع اغنیا گرفته میشود. اکنون باید متوجه این
نکته باشیم که، چقدر پارادوکسیکال میشود دولتی که شعار محوری آن عدالت باشد و از طریق
سیاستهای اقتصادی که دنبال می کند، ایران را در رتبه بالاترین سطح تورمها در مقیاس
جهان قرار می دهد.
تعریفی ساده از شرایط تورم بر دارایی و
هزینه
فردی
را در نظر بگیرید که ارزش مجموع داراییهایش ۱۰۰میلیارد تومان باشد،وقتی شوک تورمی
۲۵ درصدی به اقتصاد تحمیل میشود، به این معناست که این فرد بدون کوچک ترین زحمتی،
۲۵ میلیارد به ارزش داراییهایش افزوده میشود. فرض کنید این فرد هزینه سالانهاش هم
۱۰۰ میلیون تومان باشد. هزینهای که تورم به او تحمیل می کند این است که این رقم از
۱۰۰ به ۱۲۵ میلیون تومان تبدیل میشود یعنی در مجموع ۲۵ میلیون تومان به هزینه هایش
اضافه میشود ولی یک دارایی ۲۵ میلیارد تومانی بدون زحمت به دست می آورد.
مهدی جاویدپور
سردبیر اقتصادی فودنا