اگر
فردی بر اساس روش علمی نرخ اقتصادی را محاسبه کرده باشد، میتواند ادعا کند که روش
محاسبه نرخ رشد اقتصادی 6/4 درصد صحیح نیست. نهتنها من بلکه هیچ فرد دیگری نمیتواند
بهصورت کلی در اینباره نظر دهد. اما اینکه بخواهیم دقیقتر نظر بدهیم، نیازمند این
است که اطلاعات پایهای که بر اساس آن رشد اقتصادی محاسبه شده است را داشته باشیم که
در این راستا هم اطلاعاتی به بیرون ارائه نشده است که بتوان بر اساس آن نظر داد. با
وجود این اگر رشد اقتصادی سالانه ما در سال منفی بوده باشد و در بهار یکدفعه به
6/4 درصد رسیده باشد؛ باید شواهد و قراین روشنی داشته باشیم که فعلا شاهدی برای آن
وجود ندارد. اگرچه قطعا بهار امسال بهتر از
بهار گذشته بوده است. اما مقدار آن چقدر بوده است از نظر من قابل تشخیص نیست. البته
اظهارات آقای نوبخت در محاسبه رشد اقتصادی منطقیتر است. چرا رشد اقتصادی را اینگونه
که آقای مصباحیمقدم اظهار داشتند: «رشد اقتصادی
در سال قبل منفی 8/5 درصد بوده و اگر حالا مثبت 6/4 درصدی را بپذیریم و این دو عدد
را از هم کم کنیم آمار واقعی منفی 2/1 درصد خواهد بود که نشان میدهد رشد هنوز مثبت
نشده است» محاسبه نمیکنند، اگر بخواهند رشد
اقتصادی را سه ماهه مثلا بهار را محاسبه کنند؛ فصل بهار را نسبت به فصل زمستان محاسبه
میکنند و میگویند این سه ماه نسبت به سه ماه این مقدار بوده است. اما اگر بخواهند
سالانه محاسبه کنند، کل سال را ملاک قرار میدهند، یعنی از ابتدای سال 92 تا انتهای
92 و از ابتدای 93 تا انتهای 93 را ملاک قرار میدهند. یعنی ارزشافزوده را محاسبه
میکنند؛ ارزشافزوده سال بعد را به ارزشافزوده سال قبل تقسیم و منهای یک میکنند
و این روش محاسبه است. اما چنانچه بخواهند نرخ رشد فصلی را ملاک قرار دهند، فصل بعد
را به فصل قبل تقسیم و منهای یک میکنند و
نرخ رشد اقتصادی از این طرق حاصل میشود. اما در کشورهای دیگری مثل اروپا و آمریکا
و همچنین کشورهای پیشرفته که آمار و اطلاعاتشان دقیق است، رشد اقتصاد فصلی را محاسبه
میکنند. رشد اقتصادی نقطه به نقطه را
نمیتوان
محاسبه کرد. به طور مثال آخر بهار تا آخر بهار سال قبل که چنین محاسبهای مرسوم نیست.
اما کل فصل امکانپذیر و در دنیا مرسوم است. اما فصل بهار امسال نسبت به فصل بهار سال
گذشته ملاک دقیقی و خوبی برای رشد اقتصادی کل سال نیست. تنها از آن میتوان به عنوان یک آمار عددی عادی استفاده کرد و نمیتوان برای
شاخصگذاری تغییرات اقتصادی استفاده چندانی برد. البته سیاستهای کنترلی دولت برای
اقتصاد در شرایط رکود چندان انبساطی نبوده است و بیشتر سیاستهای دولت یا ثابت یا انقباضی
بوده است. بهطوری که بیشتر تلاش دولت در راستای کنترل تورم بوده است. رشد اقتصادی
هم بهدلیل سیاستهای اقتصادی بهبود پیدا نکرده است، بلکه بیشتر به دلیل انتظارات و
بهبود فضای سیاسی کشور بوده است. چراکه دولت در این زمینه سیاست خاصی برای حمایت و
توسعه تولید اعمال نکرده است