سالهاست که لفظ بانکداری اسلامی در
محافل اقتصادی و بانکی کشور به کاربرده میشود و بانکها از این نام در تبلیغات خود
استفاده میکنند اما سوال اینجاست بانکی که
از تسهیلات پرداتی ، بدون شرط شراکت در سود و زیان ، 20 تا 40 درصد سود
تضمینی دریافت میکند و در صورت عدم یرداخت به موقع اقساط ، جریمه دیر دریافت میکند
چگونه میتواند داعیه دار فعالیتی اسلامی باشد؟؟؟
بیشتر نام بانکداری ربوی
مبین آنهاست تا بانکداری اسلامی!!
اگر به قرآن و روایات ائمه اطهار(ع)
نگاهی داشته باشیم کلمه بانکداری اسلامی را نخواهیم یافت اما در عوض کلمه قرض
الحسنه را به وفور میتوان یافت. قرض الحسنه که خداوند آن را معامله با خود میداند
امری خداپسندانه است که در ان مسلمانی جهت گره گشایی مشکل مسلمانی دیگر مبلغی را
در مدتی که باهم توافق کرده اند به او قرض میدهد و در موعد مقرر اصل مبلغ دریافتی
را به وی بازمیگرداند.
آیا بانکها که لفظ بانکداری
اسلامی را با خود یدک میکشند چنین فعالیت
پولی دارند ؟
بانکها فقط در زمان اعطای تسهیلات از
اسلام خرج میکنند اما زمان ستاندن اقساط گویی بویی از دین نبرده اند و قران آنها
بخشنامه داخلی و پیامبرشان مصوبه هیت مدیره است!!
در این میان سازمان اقتصاد
اسلامی که اکثر مردم با نام و فعالیت آن
آشنایی ندارند با هدف اعطای تسهیلات قرض
الحسنه به مردم مجوز فعالیت صندوق های قرض الحسنه را صادر میکند. این موسسات در
ظاهر مبلغی را بعنوان سپرده برای مدتی
مشخص دریافت میکنند و پس از فرارسیدن زمان مقرر ، مقدار سپرده گذاری شده را در
قالب تسهیلات با دریافت 2 تا 4 درصد کارمزد به سپرده گذار پرداخت میکنند.
اعطای تسهیلات در این موسسات الزام به
وجود چند ضامن کارمند با فیش حقوقی وچک معتبر یا بازاری با جواز کسب مدت دار
ندارد. مواردی که این موسسات بعنوان تسهیلات پرداخت میکنند عمدتا به تولید و
تولیدکنندگان خرد اختصاص میابد. این تسهیلات به صورت شراکت در تولید و به شرط سهیم
بودن در سود و ضرر به تولید کنندگان پرداخت میگردد، بدین گونه در یک فعالیت
اقتصادی سرمایه گذار در تولید شرکت کرده و خود را سهیم سود و ضرر تولیدکننده
میداند این فعالیت یک فعالیت پویای اقتصادی در راستای ایجاد اشتغال وبهبود تولید
است . در عوض بانکها با دریافت سودهای نجومی ، تولیدکنندگان را خرد میکنند و با
گردش های مالی مخرب خود هر روز بر دیوار تورم آجری دیگر میگذارند . احسنت بر
بانکها که بنایان ساخت دیوار بتنی تورم هستند.
برای مثال یکی از این موسسات قرض
الحسنه که با رئیس یکی از شعبه های آن صحبت میکردم از زمان تاسیس در یک دهه
توانسته هفده هزار سپرده گذار فقط در سه شعبه که درسطح شهر قرار دارد جذب کند.
جالب آنکه این موسسه هر سال مبالغی را
جهت تسهیلات بلاعوض به مددجویان معرفی شده از سمت صندوق های قرض الحسنه مساجد
اختصاص میدهد و در مراسم های متعدد خیرخواهانه اقشارنیازمند جامعه همچون مددجویان
کمیته امداد امام خمینی(ره) ، سازمان بهزیستی و انجمنهای بیماری های خاص شرکت
میکند و بعضا درساخت مدرسه ، مسجد و بیمارستان مشارکت دارد.
این موسسات با آنکه توانگری نسبی خوبی
دارند اما تا به امروز برای ترغیب مردم جهت سپرده گذاری هیچ تبلیغی در رسانه های
دیداری، شنیداری، مجازی و مکتوب نداشته اند و فعالیت های خیرخواهانه خود را رسانه
ای نمی کنند.
جالب اینجاست اگر بانکها در پس
درآمدهای نجومی خود اقدام به ساخت مدرسه
ای در نقطه ای دور افتاده کنند، حاضرند دو برابر هزینه ساخت مدرسه، در رسانه ها
تبلیغ کنند که این مدرسه را فلان بانک ساخته و این بانک پیشرو در نماد بانکداری
اسلامی است!!! البته دور از انصاف است که رفتار اسلامی را در فعالیت های تملق
پسندانه انها نیاموخت.
نماد بارز دیگر در امر خداپسندانه قرض
الحسنه صندوق های خانگی است که اعضای آن را خانواده ها تشکیل میدهند.
خانواده ها هر ماه در منزل یکی از
اعضای صندوق جمع شده و برای اعطای تسهیلات
به یکی از اعضا طی قرعه کشی قرض الحسنه اعطا میکنند .
هر خانواده مبلغ دریافتی را به صورت
اقساط تا پایان سال پرداخت میکند. در این
تسهیلات کارمزدی پرداخت نمیشود و از ضامن خبری نیست. جالب آنکه هر یک از اعضا که
نیازمند تسهیلات باشد با نظر اکثریت اعضا بدون قرعه کشی ، تسهیلات به وی تعلق
میگیرد.
این صندوق ها نمونه ای بارز از اجرای
قرض الحسنه هستند که در ان امر خداپسندانه صله رحم و قرض الحسنه در کنار هم صورت
میگیرد .
خداوند بر چنین محافلی که علاوه بر
صله رحم با امر قرض الحسنه گره از مشکل هم
باز میکنند دورود میفرستد ، این همان
معامله با خداوند است که در قرآن میفرماید هر انکس که به خداوند قرضی حسنه دهد خدا
چند برابر به او پس میدهد.
با
توجه به موارد فوق الذکر میتوان نتیجه گرفت که برای تبیین اصول بانکداری اسلامی
نیازی به ایجاد دهها همایش و سمینار نیست ، تنها راه حل ، کاستن چشم طمع از جیب
مردم با دست ربا و آستین اسلامی است اینگونه میتوانیم در کشور بانکها را اسلامی اداره کنیم. استفاده
ظاهری از نام اسلام برای ترغیب مردم گناهی نابخشودنی است و گناه سنگین تر عمل
نکردن به وعده ای است که با نام اسلام به مردم داده میشود. حلال خدا را حرام و
حرام خدا را حلال نکنید ، دریافت جریمه دیر کرد و تعیین سود تضمینی یک فعالیت ربوی
است و اصرار بر ادامه آن اعلان جنگ با
خداست.
گرچه اعلام نظر مراجع به عنوان
متخصصان علم فقهی در اولویت قرار دارند ولی اینها شبهاتی است که همواره در اذهان
وجود دارد و جاری نمودن قواعد اسلامی در امکان یا عدم امکان اجرایی شدن آن بر عهده حکومت است.
حسین زحمتکش / فودنا