غذاهایی که میخوریم دارد هم خودمان را میکشد و هم سیاره زمین را نابود میکند. این نتیجهای است که محققان بعد از سه سال پژوهش روی ارتباط سلامت ما و سلامت سیارهمان به دست آوردهاند و خیلی واضح به ما نشان میدهد که باید به شکل رادیکالی غذا خوردنمان را تغییر دهیم. غذایی که ما هر روز مصرف میکنیم نهتنها روی وضعیت سلامت خود ما تاثیر میگذارد، بلکه به سلامت زمین هم مربوط است چون کشاورزی یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار روی کاهش تنوع زیستی، کاهش منابع آب و سایر معضلات زیستمحیطی است.
تحول جهانی در رژیم غذایی جمعیت جهان میتواند در کشاورزی هم تغییر ایجاد کند و جلوی معضلات بیشتر برای سیاره زمین را بگیرد. این در حالی است که امروزه در سطح جهان متوسط مازاد مصرف گوشت ۲۸۸ درصد، متوسط مازاد مصرف مواد نشاستهدار ۲۹۳ درصد و متوسط مازاد مصرف قند ۱۵۳ درصد است. البته این درصد در مناطق مختلف دنیا با هم فرق دارد. مثلا در آمریکای شمالی مازاد مصرف گوشت ۶۳۸ درصد است اما در کشورهای آفریقایی این درصد خیلی پایین است.
مجموعه این عوامل یعنی اینکه در آینده باید گوشت کمتر، لبنیات کمتر و قند کمتری مصرف کنیم و به جایش سراغ میوهها و سبزیجات بیشتر، غلات کامل و دانههای روغنی بیشتری برویم. مثلا به طور متوسط در یک روز، فقط ۱۴ گرم گوشت قرمز و ۲۵۰ گرم شیر یا لبنیات بهدستآمده از شیر بخوریم.
این تغییری بزرگ در سبک زندگی آینده خیلیها در جهان است و به خصوص برای مردم در برخی کشورهای غربی دشوار خواهد بود. اینکه به مردم بگویید چه غذاهایی را باید یا نباید بخورند معمولا واکنش سختی به دنبال دارد و نتیجه چندانی هم به دست نمیدهد.
اما واقعیت این است که هرچه به فکر رژیم غذایی سالمتری برای خودتان باشید، به سلامت سیاره زمین هم کمک کردهاید. پس مسئله صرفا باید و نبایدهای غذایی نیست؛ بلکه به آینده محیط زندگی ما و فرزندانمان مربوط میشود.
در گزارش ایت-لانس که حاصل تحقیق سه ساله جمعی از محققان روی عادتهای غذایی مردم و محیط زیست است، به این نکته اشاره شده که دولتها باید در آینده نزدیک روی روشهای لازم برای متقاعد کردن مردم (مصرفکنندگان) به تغییر آنچه که میخرند و میخورند متمرکز شوند.
یک مسئله جنجالبرانگیز که در این گزارش آمده، لزوم شکلدهی به مصرف مردم از طریق بستن مالیاتهای مختلف روی مواد غذایی و تغییر قیمت آنهاست. یعنی مردم باید متوجه باشند که افزایش قیمت ماده غذایی موردنظرشان به خاطر تاثیر منفی زیستمحیطی این ماده (مثلا تاثیر پرورش گاو روی آزادسازی گازهای گلخانهای) است.
اما اینجا مسائل دیگری هم مطرح است. مثلا اینکه چطور میتوان در آینده نزدیک، غذای بیشتری را از هکتار کمتری از زمین به دست آورد و سپس زمینهای مازاد را در اختیار حیات وحش جهان گذاشت تا صدمهای که حیات وحش بر اثر شهریشدن ما خورده است اندکی جبران شود. برای رسیدن به این هدف باید از کشاورزی دقیق و ارگانیسمهای تغییریافته ژنتیکی استفاده کرد.
مسئله مهم دیگری که در آینده ما خیلی مطرح است، مقابله با هدر رفتن مواد غذایی است. این چیزی فراتر از میوههایی است که زیاد میخریم و در یخچال میمانند و خراب میشوند. در بسیاری از کشورهای فقیر دنیا، مواد غذایی که با زحمت زیاد و صرف هزینه زیستمحیطی زیاد تولید شدهاند، حتی پیش از رسیدن به بازار خراب میشوند و هدر میروند. علتش نبود حمل و نقل مناسب و روشهای نگهداری مناسب است. تداوم این وضع به شدت به ضرر محیط زیست ماست و منابع غذایی ما را بیدلیل تمام میکند.
آنچه که در آینده نزدیک پیش روی ما قرار دارد، دشوار و ناهنجار است و بنابراین، وضعیت حال ما نباید اینطور ادامه پیدا کند. مثلا اگر مردم سایر نقاط دنیا تصمیم بگیرند به اندازه آمریکاییها و اروپاییها گوشت بخورند، چارهای نیست جز آنکه جنگلهای بیشتری از دنیا در این راه از بین برود و کربن بیشتری آزاد شود.
چند استراتژی برای تحقق تحول در سیستم غذایی جهانی مطرح شده که مهمترین آنها عبارتاند از: رسیدن به توافقهای ملی و بینالمللی برای حرکت به سمت رژیم غذایی سالمتر در نقاط مختلف جهان، تمرکز روی کشاورزی باکیفیت به جای کشاورزی در کمیت بالا، کاهش پنجاه درصدی هدر رفتن مواد غذایی و بالاخره تقویت همکاریهای بینالمللی برای مدیریت زمین و دریاها. بر این اساس، هر هدفی را که بتوانیم محقق کنیم بیشترین سود را برای آینده نزدیک خود ما و نسل آینده خواهد داشت. سفره غذای ما باید بیشک تغییر کند.