در این بین تاثیرات نوسانات نرخ ارز را نیز نباید دستکم گرفت. با توجه به شرایط حالحاضر تولید در صنایع غذایی، بزرگترین بحران فعلی افزایش قیمت مواد اولیه است. در این بین ورود یکسری مواد اولیه وارداتی که براساس قیمت ارز محاسبه میشود، بهدلیل نوسانات نرخ ارز بیشترین بحران در تامین مواد اولیه و قیمت آن را رقم زده است. اگر قیمت مواد اولیه ثابت باشد، نرخ مواد اولیه کاملا مشخص میشود. زمانی که قیمت مشخص شود، روند تولید و فرآیند آن هم مشخص خواهد شد و در این میان قیمت محصول تولیدشده هم کاملا روشن میشود. براساس همین مساله میتوان تولید خوب را در دستور کار قرار داد. بدون شک چالش اولیه و بنیادین تولیدکنندگان و صاحبان صنایع بزرگ در صنعت غذا تامین مواد اولیه بهدلیل قیمتها و نوسانات پیدرپی آن است.
بسیاری از فعالان صنعت غذا، سال ۹۷ را سال بسیار سختی ارزیابی کردند. اما برخی فعالان معتقدند این روند در سال ۱۳۹۸ ادامه نخواهد داشت. با توجه به اینکه سال ۱۳۹۸ سال رونق تولید نامگذاری شده است، به نظر میرسد این فرضیه تا حدودی اشتباه است و کمابیش مساله تولید در میان فعالان و متولیان صنایع دیده شده است. بنابراین اگر بگوییم بیتوجهی نسبت به این قضیه صورت میگیرد، گزاف گفتهایم. دولت باید در شکلگیری رونق تولید کمک کند و این موضوع در برخی از دستگاههای دولتی دنبال شود. بنابراین با توجه به نامگذاری سال ۱۳۹۸و شعاری که برگزیده شده است، انتظار میرود دستگاهها توان بیشتری برای یاری رساندن به بخش تولید صرف کنند. اگر این روند ادامه پیدا کند میتوان به رونق تولید در بیشتر صنایع از جمله صنعت غذا در سالجاری امیدوار بود. این درحالی است که با وجود تمام همکاریها، باز هم چالش تامین مواد اولیه و قیمتهای نوسانی آن پابرجا است. درحالحاضر قیمت دلار نوسانی است؛ به همین دلیل، خرید مواد اولیه واقعا سخت و دارای ریسک بالاست. در کنار این مساله موضوع تامین نقدینگی نیز مطرح است. تولیدکننده باید ابتدا پول را واریز و بعد مواداولیه موردنیاز خود را دریافت کند. این مساله سختیهای خاص خود را دارد و تولیدکنندگان را از جهات مختلف در منگنه قرار داده است. با این حال پیشبینی میشود امسال از لحاظ تولید سالی پر از رونق باشد.
اما با توجه به شرایط فعلی اقتصادمان، این سوال مطرح است که آیا تولید در صنایع غذایی اقتصادی و مقرون بهصرفه است. در پاسخ به این پرسش باید گفت، تولید در صنعت غذا مقرون به صرفه است و صاحبان این صنعت ضرری نخواهند داشت. زیرا مردم تمام تلاششان این است که بتوانند نیازهای غذایی خود را تامین کنند. اما باز هم ایدههای مدیران و کمک دستگاهها و سازمانهای دولتی باعث میشود که شرایط تولید در صنعت غذا به سمت ضرر و زیان حرکت نکند. تولید موادغذایی از لحاظ شرعی فعالیت مقدسی است، زیرا با تامین نیاز مردم و رزق و روزی آنان سروکار دارد و از لحاظ عرفی هم که حساب کنیم، مردم چشمشان بهدست تولیدکنندگان است. به همین دلیل تولید صنایع غذایی اقتصادی است، البته مشروط بر اینکه علم و تجربه در تولید موادغذایی ملاک عمل فعالان اقتصادی این صنعت قرار گیرد. از آن طرف کمکهای نهادها و سازمانها در بحث تسهیل ورود مواداولیه و رفع موانع تولید نیاز است و در کنار آن تفکرات مدیران سختکوش که بتوانند شرایط و کیفیت تولید و بستهبندی را افزایش دهند.
با وجود این برای چالشهایی که برشمرده شده، نخستین پیشنهاد این است که شرایطی فراهم شود تا نوسانات قیمت ارز ثابت و براساس آن قیمت مواد اولیه سایر محصولات قیمتگذاری شوند تا یک ثبات کلی شکل بگیرد. این موضوع باعث میشود قیمت تمامشده امروز با فردا تفاوتی نداشته باشد. در ابتدای هر سال حقوق و مزایای یک کارگر یا کارمند تا آخر سال تعیین میشود و تا پایان سال هم ثابت است. اما نمیتوان گفت فروردینماه یک محصول را با یک قیمت مشخص فروخت و اسفند همان سال با همین قیمت خریداری کرد. زمانی که قیمتها ثابت شود، حداقل مصرفکنندگان میدانند قیمتها از ۶ ماه تا یکسال یکسان است. این موضوع در پروسه تولید به صاحبان صنایع کمک میکند. زمانی که سوبسیدهای آنچنانی مانند دلار ۴۲۰۰ تومانی برداشته شود، برخیها از چنین رانتهایی استفاده میکنند و یکسری مواد دیگر را وارد میکنند. وقتی چنین سیاستهایی نباشد، شرایط برای تمام تولیدکنندگان یکسان است. یکی از اصلیترین راهها این است که نرخ ارز ثابت شود تا قیمت مواد اولیه مشخص شود و بالطبع قیمت محصول هم تعیین خواهد شد.