مرتضی سلطانی، بنیانگذار گروه صنعتی پژوهشی «زر» و موسس نخستین پالایشگاه غیرنفتی کشور، از جمله مدیران خودساخته ای است که با حرکتی یک دست و شتابان در مسیر فعالیت های طولانی خود تجاربی اندوخته اند که در شرایط فعلی کشور می تواند به عنوان پشتوانه ای غنی از دانش مدیریتی در حوزه صنعت و تولید باشد.
وی معتقد است که راهکار اصلی کشور در عبور از بحران های فعلی و رسیدن به ثبات درحوزه تولید، صنعت و اشتغال مجال دادن به شکل گیری مگاپروژه هاست تا بتوانند به عنوان موتور محرکه و لوکوموتیو، عمل کرده و بنگاه های اقتصادی زودبازده را به دنبال خود بکشند.
وی از کره جنوی و ژاپن مثال می آورد و معتقد است که در این کشورها برند های بزرگ به مانند لوکوموتیوهای اقتصاد کشور، دهها هزار واحد تولیدی را پوشش داده اند و ما هم اگر ۵ تا ۱۰ مگاپروژه در هر صنعتی داشته باشیم به امنیت اقتصادی خواهیم رسید.
وی با اشاره به این مساله که «تا مگاپروژههای بزرگ وارد نشوند، طرحهای زودبازده، دچار حرکت در یک سیکل تکراری خواهند شد»، تصریح می کند: «با راهاندازی مگاپروژه جدید کانفکشنری «زر» ۴ تا ۵ هزار نفر اشتغال زایی جدید بهوجود خواهد آمد و اشتغال زایی تا ۱۵ هزار نفر در هلدینگ «زر» کاملاً در دسترس است.»
سلطانی که خالق چندین نام تجاری بزرگ، از جمله «زر» در ایران است با تکیه بر تجربیات طولانی خود، با تاکید بر اهمیت برند ها و نام های تجاری در شکل دهی یک هویت بین المللی اقتصادی و حتی فرهنگی از نام کشورها، می گوید: «امروز وقتی نام «تویوتا» میآید، مردمان اقصی نقاط دنیا به یاد کشور ژاپن میافتند، واقعاً از این زیباتر افتخاری برای یک کشور میتواند وجود داشته باشد که برندی به اندازه مقدسات آنها مهم باشد.»
اما با وجود همه این داشته ها و تجربیات و علیرغم پتانسیل های موجود در فضای کشور، سلطانی بر نکته ای جدی و عمیق دست گذاشته و یادآور می شود: « آن چه که نیاز اصلی ورود مگاپروژهها به فضای تولید است، موضوع امنیت است، بنده از نقطه صفر تا اینجا آمدم چون امنیت بود، از اینجا به بعد هم برای کارهای بزرگ نیاز به امنیت داریم.
برند بزرگ غذایی میخواهد سامسونگ وتویوتای ایرانی شود
صرف نظر از این، اعتقاد دارم هماکنون تعداد واجدین شرایط ایجاد مگاپروژه در کشور کم نیست، آنها هم دانش لازم را دارند و هم تیم متخصص دارند و هم اینکه سرمایه و اعتبار لازم برای ورود آنها به این فضا فراهم است. اما یا تعدادی از آنها رفته اند و یا اینکه آرام نشسته اند و جرأت ورود به این فضا را ندارند. بنابراین اگر بخواهیم کشورمان را بسازیم، بدون تردید، راهش ایجاد امنیت برای ورود مگاپروژهها به فضای تولید کشور است.»
البته نکات دیگری هم برای هموار کردن مسیر توسعه، از طریق گسترش مگاپروژه ها مطرح است که از جمله می توان به مبارزه با فساد و اصلاح فرهنگ و ذهنیت جامعه نسبت به فعالان بزرگ و پاکدست اقتصادی کشور، اشاره کرد.
مساله ای که سلطانی نیز به آن اشاره می کند و معتقد است: « باید در این خصوص فرهنگ سازی شود و این ذهنیت از درون جامعه پاک شود که اگر مدیری از یک حد بزرگتر شود، گردن اش را می زنند.
این کار رسانهها بویژه رسانه ملی است که باید بستر را فراهم کنند و اعتمادسازی کنند تا مردم بپذیرند که مدیران مگاپروژه ها فرزندان این سرزمین هستند و هرکدام ۳۰ تا ۴۰ سال سابقه کسب و کار دارند و ادبیات تولید را فرا گرفته اند و بهعنوان سرمایههای بزرگ ملی به شمار می روند. از اینرو نباید به راحتی آنها را بی انگیزه و از دور خارج کنیم، بلکه باید به آنها امنیت بدهیم تا با خیال راحت تولید کنند.
اگر اینگونه نشود باید یک علامت سؤال بزرگ برای مسؤولان روشن شود که چگونه رفتار کردهاند که این مدیران منحصر به فرد بی انگیزه شده اند»
وی این سوال مصداقی را مطرح می کند که: «مدیران چه کرده اند که یک مجموعه معظم تولیدی که گروهی در آن کار می کنند و زنجیره تأمین دارند و سرعت رشدشان به قدری بالاست که خارجیها وقتی بررسی می کنند نمره قبولی به آن می دهند، اما در داخل مدام بررسی میشود که عجب سرعتی دارند، این ها از کجا آورده اند؟ به کجا وصل اند؟ چرا در کشور ما هر موفقیتی بلافاصله با یک علامت سؤال مواجه می شود، یعنی هیچ فرد و گروهی نباید موفق باشد؟»
مرتضی سلطانی با اشاره ای به گذشته خود و تلاش چندین دهه اش برای ارزش آفرینی اقتصادی و همچنین نگاهی به چشم انداز پیش رو چنین ادامه می دهد: « آن قسمتی که دست بنده بوده شروع از نقطه صفر و رسیدن به ۱۰ هزار و ۳۰۰ نفر اشتغالزایی مستقیم در ۱۸ واحد صنعتی در هلدینگ «زر» بوده است.
اکنون با راهاندازی مگاپروژه جدید کانفکشنری «زر» ۴ تا ۵ هزار نفر اشتغال زایی جدید بهوجود خواهد آمد و اشتغال زایی تا ۱۵ هزار نفر نیز کاملاً در دسترس است. اما متأسفانه درکشور ما رسیدن تا به حدی خاص ممکن است و اگر مجموعهای بخواهد جلوتر رود امکان پذیر نیست. از آنجایی که راه اعطای امنیت اقتصادی دراختیار حاکمیت است، شایسته است سران سه قوه تدبیری بیاندیشند تا اگر فردی یا مجموعه ای شرایط رسیدن به مگاپروژ شدن و یا لکوموتیو صنعتی شدن را داشت شرایط را برای حرکت رو به جلوی آن مجموعه فراهم کنند.»
وی که اخیرا در گفت وگویی رسانه ای تازه ترین دیدگاه های خود را درباره فعالیت های اقتصادی و تولیدی در کشور مطرح کرده است، در بخش دیگری از سخنان خود تصریح می کند: «من ثابت میکنم توانایی مردم کشورم ایران نه تنها کمتر از ژاپنیها نیست، بلکه در مواردی حتی بیشتر هم هست، اما متأسفانه در کشور ما حلقههای مفقوده ای وجود دارد که یک مشت آدم مریض ستون پنجمی وارد میشوند و تصمیمهایی می گیرند که کاملاً مشخص است نه منافع خود و خانوادهشان را میفهمند و نه منافع کشور را.
وجود همین عناصر کافی است که چوب لای چرخ رشد و توسعه اقتصادی کشور بگذارند و به راستی که اینها باید شناسایی شوند تا قادر نباشند که مانع رشد اقتصادی شوند. اگر این گونه شود به دنیا نشان خواهیم داد که ملت ایران علاوه بر آنکه توانایی مقابله با تحریم را دارد، بلکه در این شرایط می تواند به غیر از دانش فناوری هسته ای به دانش ایجاد واحدهای صنعتی هایتک و سطح بالا هم دست یابد.»
گفتنی است که مجموعه زر و فعالیت های آن فهرست وارد به این شرح بوده است: آرد زر، سمولینای زر، زرماکارون 1، زرماکارون ۲، زرماکارون ۳، نوشین ساز، سیلوهای ذخیره گندم، زرترابر، ستاره ریل آسیا، ذخیره ذرت، پایگاههای سیلوهای تخلیه بنادر، مارکت ذرت و غلات، پالایشگاه غلات زر، آسیاب غلات زر، پروژه بزرگ کانفکشنری، حوزه دانشگاه، خدمات، آموزش و لجستیک و تولید به همراه زنجیره تأمین در همه زمینه ها.