این محصولات برای اولین بار در سال ۱۹۹۶ کشت شدند و مساحت جهانی محصولات تراریخته طبق گزارش موسسه ارزیابی بهرهبرداری از بیوتکنولوژی کشاورزی (ISAAA)، انتشار یافته در سال ۲۰۱۸، روندی افزایشی داشته است. بهطوریکه از ۷/ ۱ میلیون هکتار در سال ۱۹۹۶ به ۷/ ۱۹۱ میلیون هکتار در سال ۲۰۱۸ رسیده و رشدی ۱۱۳ برابری داشته است. چهار محصول اصلی زیست فناوری کشاورزی یعنی سویا، ذرت، پنبه دانه و کلزا بیش از ۹۹ درصد این محصولات را شامل میشوند.
۹/ ۹۵میلیون هکتار از محصولات بیوتک جهان یعنی ۵۰ درصد از آن متعلق به سویا، ۹/ ۵۸ میلیون هکتار متعلق به ذرت با سهم ۷/ ۳۰درصدی از این محصولات، ۹/ ۲۴میلیون هکتار یعنی ۱۳ درصد متعلق به پنبه دانه و ۱/ ۱۰میلیون هکتار یعنی ۳/ ۵ درصد از این محصولات متعلق به کلزا است.
از منظر دیگر ۷۸ درصد از کل سویای تولیدی در جهان، ۷۶ درصد از کل پنبهدانه تولید شده در جهان، ۳۰ درصد از کل ذرت و ۲۹ درصد از کل کلزای تولید شده در جهان تراریخته هستند.
بزرگترین تولیدکنندگان محصولات تراریخته آمریکا، برزیل، آرژانتین، هند و کانادا هستند، این پنج کشور ۹۱ درصد از کل سطوح زیر کشت محصولات بیوتک جهان را به خود اختصاص دادهاند.
با توجه به توسعه کشت محصولات بیوتک در جهان، در تاریخ ۲۹ ژانویه سال ۲۰۰۰ میلادی پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا در مونترال کانادا به تصویب نمایندگان کشورهای عضو رسید. بر اساس موادی از کنوانسیون تنوع زیستی، کاربری سالم و بیخطر روشهای فناوری زیستی (بیوتکنولوژی) به نحوی که این روشها یا فرآیند آنها تاثیر زیانباری بر محیط زیست نداشته باشد، مورد تاکید قرار گرفته و از تعهدات کشورهای عضو شمرده شد.
دولت جمهوری اسلامی ایران در تاریخ سوم خرداد ۱۳۸۰ پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا را امضا کرد و این پروتکل در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۳۸۲ توسط مجلس شورای اسلامی ایران به تصویب رسید. به دنبال آن قانون ایمنی زیستی جمهوری اسلامی ایران مشتمل بر 11ماده و 7تبصره در مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۳۸۸ به تایید شورای نگهبان رسید.
بر اساس این قانون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مسوولیت صدور، تمدید و لغو مجوز هرگونه فعالیت در چارچوب ماده ۲ قانون در خصوص موجودات زنده تغییر شکل یافته مرتبط با مواد غذایی، آرایشی، بهداشتی، مواد پزشکی و عوامل بیماریزای انسانی را برعهده دارد. همچنین مطابق بند ب ماده ۴ قانون ایمنی زیستی، مسوولیت بررسی ارزیابی و مدیریت مخاطرات احتمالی موجودات زنده تغییر شکل یافته در حیطه سلامت انسان و ایمنی غذایی بر مبنای مستندات علمی ارائه شده از سوی متقاضی و مستندات علمی معتبر موجود برعهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است.
نحوه کنترل سازمان محترم غذا و دارو نیز بسیار سختگیرانه و همسو با قوانین اتحادیه اروپا (EFSA) است، ضمن اینکه ما محصول تراریخته در کشور تولید نمیکنیم.
نکتهای که بسیار مهم و حائز اهمیت است این که تراریخته نوعی تکنولوژی و علم است و موافقان و مخالفانی دارد. اما این بحث باید در محیطهای علمی و تخصصی مطرح شود و فضاسازیهای رسانهای علیه مهندسی ژنتیک و علم بیوتکنولوژی صحیح نبوده و نباید امنیت روانی جامعه به هم بخورد. یکی میگوید تراریخته خوب است و دیگری میگوید بد است و بدون آگاهیبخشی، جامعه را دچار رعب و وحشت میکنند.
تراریخته دستاوردی بشری و دارای نقاط قوت و ضعف است و نگرش خوب یا بد در مورد آن صحیح نیست.
در ارتباط با روغنهای نباتی تولید شده در کشور این اطمینان به طور کامل وجود دارد که اولا، بخش مهمی از روغنهای تولید شده در کشور، از جمله آفتابگردان، پالم (که در فرمولاسیون بسیاری از محصولات تولیدی استفاده میشود)، کلزا، کنجد و بخشی از روغن سویای حاصل از دانه روغنی سویای کشت شده در کشور غیرتراریخته هستند. ثانیا، روغنهای سویای تراریخته وارداتی نیز کاملا زیر نظر سازمان غذا و دارو و با دریافت مجوزهای مربوطه وارد و در صنعت روغن نباتی کشور تصفیه و استفاده میشوند.
نکته بسیار مهم و حائز اهمیت در مورد روغنهای خوراکی تصفیه شده این است که نگرانی اصلی جوامع علمی و غیر علمی در مورد محصولات دستوری شده ژنتیکی یا همان تراریختهها، ایجاد پروتئین جدید در محصولات تراریخته است که پیش از آن در نوع طبیعی آن وجود نداشته است، اما در مورد روغنها این پروتئین نوترکیب یا نوظهور وجود ندارد!
نگرانی از وجود DNAهای نوظهور و نوترکیب در محصولات تراریخته که پیش از این در سیستم گوارشی بدن انسان یا موجودات دیگر تعریف نشده است، در مورد روغنهای موجود در بازار که عموما تصفیه شده هستند، منتفی است؛ چراکه فاقد این نوع DNA است. ضمنا در اکثر روغنهای گیاهی که از منشأ بذر و دانه تراریخته تولید شدهاند، هدف ایجاد مقاومت گیاه در برابر علفکش یا آفات بوده است و نه دستکاری در پروفایل اسیدهای چرب. پس این تغییر ژنتیکی در مرحله رشد و نمو گیاه زنده تاثیر داشته و پس از آن در مرحله استحصال روغن بیتاثیر است. حتی اگر هدف تغییر ژنتیکی گیاه به منظور بهینهسازی پروفایل اسیدهای چرب باشد، از آنجایی که خود اسید چرب موجود در محصول تراریخته پیش از این با بدن انسان سازگاری پیدا کرده است، جای هیچگونه نگرانی از این بابت هم وجود ندارد.
نکته بعدی اینکه در مورد روغنهای تولید شده در داخل کشور، هیچیک از عوامل تراریختگی قابلیت ردیابی در آزمایشگاه را ندارد و این بدین معنی است که میزان نوکلئیک (DNA) به حدی ناچیز است که حتی روش فوق حساس PCR هم قادر به شناسایی آن نیست.
لازم به توضیح است که هدف از برچسبگذاری، دادن حق انتخاب به مصرفکننده و ارائه این اطلاعات است که این محصولات با استفاده از فناوری زیستی کاملا سازگار با طبیعت تولید شدهاند و برای سلامتی مضر نیستند. نه اینکه به مصرفکننده القا شود که مصرف این محصولات برای سلامتی او مضر است. قطعا در این زمینه فرهنگسازی صحیح و درست ضروری است.