«محمدحسین انصاریفرد» درباره مرغ صنعتی گفت: همه ما از بچگی مرغهای سنتی را دیدهایم؛ صنعت مرغداری از حدود هفتاد، هشتاد سال پیش در جهان بهوجود آمد. ما در مرغداری سنتی یک جوجه را یک سال نگه میداشتیم تا وزنش به دو کیلو برسد، ولی در صنعت مرغداری با اصلاح نژاد و تغذیۀ علمی کار را به جایی رساندند که مرغ دانۀ کمتری بخورد، گوشت بیشتری بدهد، در زمان کوتاهتری بالغ بشود، و بهاصطلاح به وزن مطلوب برسد. این حرف اول و آخر صنعت طیور بود، که از نظر اقتصادی هم صرفۀ زیادی داشت.
عضو مشاوران کمیته ملی ارتقای مرغ صنعتی درباره صرفۀ اقتصادی مرغ آرین گفت: در این صنعت ضریبی مطرح است بهنام «ضریب تبدیل» (یعنی مقدار دانهای که جوجه میخورد و تبدیل به گوشت میشود). اولین بار که این کار را شروع کردند، ضریب تبدیل ۴ بود، یعنی باید چهارکیلو دانه میخورد تا یک کیلو گوشت بدهد؛ اکنون کار خیلی جلو رفته و حتی صحبت از ضریب ۱.۳ است.
وی خاطر نشان کرد: در برخی شرکتهای بزرگ دنیا دارند روی این کار میکنند که مرغ ۱.۳ کیلو دانه بخورد و یک کیلو گوشت بدهد، البته این هنوز در مرحلۀ آزمایش و تحقیقات قرار دارد.
این مسئول سابق مرغ آرین درباره اصلاح ژنتیکی افزود: غربیها حسابی روی این مسئله کار کردهاند. مواردی مثل اینکه اگر فلان نژاد مرغ، فلان ماده را بخورد، فلان اتفاق روی رودهاش میافتد، فلان اتفاق روی گوشتش میافتد، فلان اتفاق روی پایش میافتد، مثلاً پایش کوتاه میشود، سینهاش بزرگ میشود، با وجود همۀ تلاشها، هنوز نتوانستهاند ضریب را از ۱.۳ پایینتر بیاورند.
وی ادامه داد: آنچه الآن بصورت صنعتی در دنیا اتفاق میافتد ضریب ۱.۷ تا ۱.۸ است، بعضی میگویند ما تا ۱.۶ هم داریم، ولی در دنیا عمومیت ندارد.
انصاریفرددرباره مرغ مادر افزود: ما بالای نژاد مرغ گوشتی یا تخمگذار سه نسل یا سه نژاد داریم که بهترتیب از بالا به پایین شامل مرغهای لاین، اجداد، و مادر است که اینها را با هم تلاقی میدهیم تا دست آخر گوشتی یا تخمگذار بشود.
عضو مشاوران کمیته ملی ارتقای مرغ صنعتی با بیان اینکه ریشۀ بالایی و اصلی صنعت طیور، مرغی است بهنام «لاین»، گفت: مرغ لاین عبارت است از مرغی که تمام صفات ژنتیکی را که در این صنعت لازم داریم، با اصلاح نژادی در آن نوع ذخیره شده است.
وی افزود: مثلاً مرغی داریم که وزنش بالاست و گوشت زیادی میدهد. خب، این مرغ صفت برتری دارد که آن «وزن بالا» آن است، ما وزن بالای این مرغ را میخواهیم و مطلوب ماست. با خروسی تلاقیاش میدهیم که آن خروس هم وزنش بالاست. جوجهای میگیریم که آن هم قوی است و وزنش بالاست. تا اینجا یک صفت تأمین شده، ولی ما که تنها «وزن بالا» برایمان مطلوب نیست. ممکن است مرغی که بهدست میآید، دانه زیاد بخورد. مرغی مطلوب است که دانه هم کم بخورد، و البته سریع هم رشد کند.
عضو مشاوران کمیته ملی ارتقای مرغ صنعتی اضافه کرد: پس این مرغ بهدست آمده را مثلاً با خروسی که کم دانه میخورد و قوی است، تلاقی میدهیم، و دوباره یک صفت از آن میگیریم. به همین ترتیب، حتی اینکه پایش کج باشد، یک صفتی است، که مثلاً پای این مرغ کج است، ما مثلاً پای راست میخواهیم، اینقدر تلاقی میاندازیم که پایش صاف بشود. به این میگویند «ژن مغلوب، ژن غالب»؛ شما در انسانها هم دیدهاید، یک مردی مثلاً هشت تا بچه دارد؛ نگاه میکنی در این هشت تا بچه یک صفت از پدر غالب است، که به اینها رسیده، مثل رنگ چشم، مدل چشم، رنگ مو، حالت صورت، یا حتی هوش بالایش، خوشاخلاقیاش و غیره. در رابطه با دام و حیوانات هم همینطور است. گفتیم که دنبال این هستیم که این مرغ دانه کمتری بخورد، و در عین حال گوشت بیشتری هم بدهد، و در زمان کوتاهتری هم رشد کند.
به گفته انصاریفرد، این روش اصلاح نژاد یک تحولی در تغذیۀ انسانها در دنیا ایجاد کرد. کشورهایی که در این علم رشد کردند، بازار گوشت جهانی را در اختیار خودشان گرفتند.
به گفته وی، از اواسط دهۀ ۱۳۴۰ شمسی اولین چیزی که به ما دادند، نژاد گوشتی بود. لاین را ــ چون جزو اسرارشان محسوب میشود ــ به ما ندادند، چون از یک جفت لاین در بازار نهایی چندصد هزار قطعه گوشتی میگیرند، از هر لاین تقریباً ۴۰ قطعه اجداد میگیرند، از هر اجداد ۸۰ قطعه مادر، از هر مادر۱۲۰ قطعه گوشتی. پس از هر یک لاین بطور متوسط حدود ۳۰۰هزار قطعه گوشتی میشود گرفت؛ البته گاهی بیشتر و کمتر هم میشود. خب، اینها هیچوقت آن نژادی را که منبع است در اختیار ما نمیگذارند؛ طبیعتاً ۳۰۰هزار مرغ گوشتی را به ما میفروشند.
عضو مشاوران کمیته ملی ارتقای مرغ صنعتی گفت: اینجا بحث صرفه نیست. هرچه از نژاد گوشتی بالاتر میرویم، کار تخصص بیشتری میخواهد. نگهداری از لاین فوقالعاده مشکل است، به متخصصان تغذیه و ژنتیک نیاز دارد، ولی مثلاً در مورد گوشتی یک کارگر ساده در مزرعه بگذارید، تولید میکند، چون شما اصلاً هیچکاری نمیتوانید بکنید، که مثلاً کمتر یا بیشتر بخورد، تنها کاری که میشود کرد این است که بهداشت و تغذیهاش را رعایت کنید و آنچه به شما میگویند انجام شود.
انصاریفرد تصریح کرد: در اواخر دهۀ ۱۳۴۰ مادر را به ایران آوردند. بعدها، یکی دو سال قبل از انقلاب، یعنی در سال ۵۴ یا ۵۵ آمریکاییها، با هدف بازار ایران، و همینطور بازار کشورهای منطقه، مثل عربستان و ترکیه، تولید لاین و اجداد را در ایران استارت زدند. نژادی بود از لاین بهنام «آربروآکرز» که حومۀ بوئینزهرای قزوین آغاز به تولید کردند. برای اجداد هم مکانی در همان نزدیکی در زیاران قزوین دیده بودند. نژادش هم اسرائیلی بود، که بعد از آنجا مرغ مادر را در کل ایران و منطقه پخش کنند.
وی اضافه کرد: چون پرورش لاین بینهایت حساس است، مثلاً بعضی از بیماریهایی که در طیور دیگر کاملاً عادی است، در اینها نباید اصلاً رخ بدهد، چون ژنتیک آنها را به هم میزند. لذا نگهداریشان بسیار سخت است.
عضو مشاوران کمیته ملی ارتقای مرغ صنعتی درپاسخ به این سوال که چهکسی اینها را برد زیاران گفت: از طرف مرکز تحقیقات علوم دامی کشور که حیدرآباد کرج بود. آنها آن زمان میخواستند این خط را بهعنوان یک سرمایۀ ملی حفظ کنند، که نتوانستند. این مسئله در ذهنها ماند، که مرغهای لاینی که قبل از انقلاب در کشور وجود داشت، بردند جای دیگری نگه دارند، و قرنطینهاش را هم خودشان (یعنی داخلیها) انجام دادند، و در نهایت نتوانستند نگه دارند.
وی اضافه کرد: این موضوع در ذهنها ماند که ما یک زمانی لاین داشتیم، و بر اثر بیمبالاتی از بین رفت. بعدها کسانی که در این زمینه کار کرده بودند گفتند «ما حاضریم بیاییم تا موضوع دوباره برگردد، و آن را احیا کنیم». مثل درختی که آن را از تنه زدهاند، ولی باز ممکن است از ریشه بیاید بالا. این اتفاق بعد از دفاع مقدس افتاد. در زمان دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی گفتند «یک زمانی ما لاین داشتیم؛ حالا باید چهکار کنیم؟» از وزارت کشاورزی میروند مطالعه میکنند، با مراکز تولیدکنندۀ لاین صحبت میکنند، بعد باز منطقهای را شناسایی میکنند.
عضو مشاوران کمیته ملی ارتقای مرغ صنعتی افزود: چون بر اساس مطالعات علمی میگفتند باید یک مکانی باشد که کیلومترها از هر آلودگی، مرغداری، خطرات آلودگی و عفونتی و غیره دور باشد؛ منطقهای را در جنگلهای بکری در سوادکوه، با نام «بابلکنار» پیدا کردند، که خصوصیات مورد نظر را داشت. این منطقه در جنوب بابل واقع است. منطقۀ وسیعی بهمساحت ۱۱۳۷ هکتار را برای ۱۱ هزار قطعه مرغ قرنطینه کردند.
وی درباره قرنطینه مرغ آرین اظهارداشت: یعنی دور این زمین را حصار میکشند؛ نه حیوانی و نه آدمی نباید بیاید؛ شرایط خاصی دارد؛ تمام کسانی که میخواهند به این ۱۱۰۰ هکتار وارد شوند؛ از هرکجایی که میخواهند وارد شوند باید دوش بگیرند؛ لباسهای مخصوص بپوشند؛ مثل اتاق جراحی.
به گفته عضو مشاوران کمیته ملی ارتقای مرغ صنعتی، چون این مرغها، حساس هستند. اگر برق سراسری برود، و یک سرما به آنها بخورد، سریع از بین میروند. یک نیروگاه هزینه زیادی دارد، اما لازم است. حتی بیست و دو کیلومتر جاده بین مزارع کشیدند، کارخانۀ خوراک، و حتی پمپبنزین. همهچیز باید آنجا اختصاصی باشد، چون ماشین نباید بیرون بنزین بزند، اصلاً بهعلت خطر آلودگی کسی نباید بیرون برود. یعنی اینقدر جدی است.
انصاریفرد درباره پیشینه مرغ لاین افزود: در سال ۱۳۷۲ با یک شرکت هلندی قرارداد بستند. یک گلۀ یازدههزارتایی از لاین را با کلی هزینه خریدند، یعنی برای اینکه آن شرکت هلندی به آنها لاین بدهد باید کلی هزینه میدادند. به هر ترتیب اینجا با حدود ۳۰۰ نفر پرسنل، از جمله متخصصان ژنتیک و تغذیه شروع به کار کرد.
وی اضافه کرد: دلیلش این بود که آنها قبل از آن به چند کشور، از جمله هند، این نژاد را فروخته بودند. ولی همۀ این کشورها از پس نگهداری این خط برنیامده بودند. تصور هلندیها این بود که این پول را میگیرند، و در عین حال ایرانیها توان نگهداری این خط را ندارند و نمیتوانند نگه دارند.
عضو مشاوران کمیته ملی ارتقای مرغ صنعتی گفت: کار خدا بود که این سایت در منطقهای مستقر شد که ۴۰درصد مردم آنجا تحت پوشش کمیتۀ امداد و بینهایت فقیر بودند. کمیتۀ امداد مثلاً به آنها ۳۰۰ تومان حقوق میداد، و اینجا با چند برابر حقوق استخدام شدند، این سایت شد محل کار آنها، و نسبت به این مجموعه یک عِرقی پیدا کردند.
به گفته انصاریفرد، در ابتدا از ایران عدهای را برای آموزش بردند هلند، اما تداوم نداشت. ضمن اینکه قرار بود هلندیها یک گلۀ یازده هزار تایی پشتیبان هم به ما بدهند، که اگر گلۀ موجود از بین رفت، یک گلۀ دیگر داشته باشیم، که در جای دیگر دور از محل اصلی نگهداری شود. ببینید موضوع پرورش لاین چقدر حساس است! اگر این نژاد کوچکترین آلودگی پیدا کند، کل گله حذف میشود، و دیگر به هیچوجه نمیشود نگه داشت. قرار بود بکآپ بگیرند، و گلۀ پشتیبان را فیروزکوه ببرند.
وی افزود: بعد هم قرار بود هلندیها برای آموزش دو سال در ایران باشند و آموزش بدهند، اما وقتی میبینند ۶ ماه گذشته، و برخلاف انتظارشان ایرانیها همچنان بخوبی دارند یاد میگیرند، و آنهایی هم که رفتند آموزش دیدند هم حسابی به مسائل تخصصی وارد شدهاند، ۶ماهه همۀ هلندیها از ایران میروند.
عضو مشاوران کمیته ملی ارتقای مرغ صنعتی خاطرنشان کرد: پنج کشور اصلی هستند، شامل انگلیس، آمریکا، آلمان، هلند و فرانسه. اکنون مثلاً نهایت لطفی که به فلان شرکت بزرگ طیور ما میکنند این است که از انگلیس نژاد «اجداد» را میدهند. لاین را اصلاً نمیدهند. اجداد را ــ آن هم با قیمت گران ــ میدهند. هر یک جوجۀ اجداد بهنظرم بالای ۴۰ دلار قیمت دارد.
انصاریفرد درباره اینکه از اجداد که تولید داخلی است، استفاده نمیشود، و میرویم وارد میکنیم، گفت: ما نهتنها اجداد بلکه لاین هم داریم، ولی مرغداریهای ما الآن بیشتر از نژاد «راس» انگلیس استفاده میکنند. لاین ما را اصلاً اجازه نمیدهند در بازار بیاید. وقتی در بازار ورود کند، خفهاش میکنند. سالهاست این کار را میکنند.
عضو مشاوران کمیته ملی ارتقای مرغ صنعتی افزود: دو دلیل داشت. یکی اینکه نمیخواستند ما لاین داشته باشیم. میخواستند همیشه ما وابسته باشیم. دوم اینکه ضعف مدیریتی درون خودمان نگذاشت. این دو عامل بود که سبب شد لاین در کشور پا نگیرد.
وی درخصوص اینکه چرا مرغداریها راس انگلیسی را به لاین ایرانی ترجیح میدهند، افزود: مرغدار پیش خودش میگوید ضریب تبدیل راس تا ۴۵ روزگی ۱.۸ است. این برایش خیلی مهم است، میخواهد مثلاً کیلویی چهارهزار تومن به مرغ دانه بدهد، صد گرم هم صرفهجویی کند برایش خیلی است. یعنی هر کیلویی چهارصد تومن صرفهجویی کرده. حالا شما حساب کن در گلۀ صدهزارتایی چقدر صرفهجویی کرده! البته معاونت علمی اخیراً در تحقیق جامعی نشان داد مرغ لاینی که ما در اختیار داریم تا ۳۶ روزگی، یعنی وقتی مرغ اصطلاحاً «سایز» باشد، که سالمتر و لذیذتر هم است، کاملاً با عملکرد فنی نژادهای خارجی برابری میکند، و در برخی موارد بهتر هم هست. اما در هفتههای بالاتر، وقتی مرغ به ۴۵ تا ۵۰ روزگی برسد، مرغ داخلی ما پرخور میشود و صرفه ندارد. گرچه در آن سن مرغ واقعاً بهدردنخور میشود. هم طعم بد، هم چربی بالا، و هم مصرف بیشتر آنتیبیوتیک باعث میشود مرغ درشت واقعاً کیفیت پایینی داشته باشد.
انصاریفرد درباره مرغوبیت این لاین گفت: «اتفاقاً آرین از راس بهتر است؛ ولی در سنین و وزنهای مناسب، نه بالا. انگلیسیها، با معاونت برخی افراد داخلی فرهنگ مردم را دستکاری کردند. جوجهکبابی را باید در وزن کوچک به کشتارگاه بفرستید.»
وی ادامه داد: اینجا نکتۀ مهم دیگری هم داریم. دامپزشکها معتقدند مرغ از سی و پنج روز به بعد، هرچقدر وزنش بالاتر برود، به همان میزان هم بیماریهای بیشتری را به خودش میگیرد. اصلاً انواع واکسن و دارو را همان زمان میخورد؛ البته قبل از آن هم واکسن و دارو میخورد؛ ولی خیلی کم. از سی و پنج روزگی به بعد است که حتی برخی مواد افزودنی را میدهند که وزنش بالا برود، این فوقالعاده مهم است.
عضو مشاوران کمیته ملی ارتقای مرغ صنعتی خاطر نشان کرد: اما این نکتۀ مهمی است که تا سی و پنج روزگی ــ که مرز سلامت مرغ است ــ «لاین آرین» از «راس» بهتر وزن میگیرد. یعنی هم سالمتر و هم گوشتیتر است.
وی درباره بازارهای صادراتی افزود: ما طی مدت کوتاهی توان تأمین سه برابر جوجههای گوشتی داخلی را خواهیم داشت. خب، چرا اجداد یا مادری کشورهای همسایه را تأمین نکنیم؟ افغانستان، عراق، سوریه، ترکیه، روسیه و بسیاری از همسایگان ما به این محصول نیاز دارند. فقط یک دیپلماسی اقتصادی فعال میخواهد.
مرغ ایرانی، نژاد انگلیسی را پشت سر خواهد گذاشت
عضو مشاوران کمیته ملی ارتقای مرغ صنعتی درباره مقاومت در مقابل قانون گفت: اینکه کشتارگاهها نباید مرغ بالای دو کیلو را کشتار کنند. هر چند سال یکبار سازمان دامپزشکی عزم میکند که اینکار را انجام بدهد؛ اما مقاومت میشود، و دوباره عقبنشینی میکند. بهانۀ مخالفان هم این است که صرف نمیکند؛ ولی اصلش این است که آرین در عرضۀ ۳۵ روزه، نژاد انگلیسی را پشت سرمیگذارد، در وزن زیر دو کیلو، صرفه با آرین میشود. با این حساب تمام مرغداریها آرین خواهند ریخت، به همین دلیل نفوذیها نمیگذارند.
انصاریفرد درباره موانع گفت: مهمترین مسئله این است که مرغدارها اعتماد نمیکنند. آنها شک دارند که آرین بتواند به آنها جواب بدهد، باید پشتیبانیشان کنیم. بستۀ وزارتخانه برای تولیدکنندگان آرین عالی است، وام ۶درصد، معافیت بیمهای، خرید تضمینی محصول، و سایر کمکهایی که گذاشته، به این کار رونق می دهد، در این شرایط جدید اصلاً معقول نیست مرغدار غیر از آرین چیزی بریزد.
عضو مشاوران کمیته ملی ارتقای مرغ صنعتی ادامه داد: سالهای دهۀ ۷۰ و اوایل ۸۰، مرغ آرین را برای تولید اجداد، مادر، و گوشتی میبردند به چند مجتمع بزرگ مرغداری مثل زیاران قزوین، و در آنجا اجداد و مادر تولید میکردند. این مراکز را هم متأسفانه بعضی فرصتطلبها از داخل و خارج همان مجتمعها جوسازی کردند و برای حل مشکل زیاندهی، چوبحراج به آن زدند. اما خودشان با قیمتهای بسیار پایین خریداری کردند، و فقط چند روز بعد به چندین برابر قیمت فروختند.
وی گفت: الآن قیمت آن مجتمعها چند صد برابر شده است. یعنی اگر الآن کسی بخواهد سرمایهگذاری کند باید صدها میلیارد بپردازد. این مراکز درحقیقت مجتمعهای اقماری لاین بودند، که لاین آرین تولیدات پایۀ خود را به آنها میداد، و آنها هم جوجههای گوشتی و مادر و بعضاً حتی اجداد تولید میکردند.
انصاریفرد تصریح کرد: به نظرم مشکل آرین از آنجا شروع شد که وقتی بالای ۹۰ درصد بازار مرغ را در اختیار داشت، دچار نوعی خودشیفتگی وآسایش خیال کاذب شد، و حتی اصل مهم «مشتریمداری» را فراموش کرد.